اخبارپادکستتکنولوژی و هوش مصنوعیفرهنگ سایبری

آن سوی خدمات رایگان و جذاب!

حقایقی از پشت‌پرده‌ی سرویس‌های مجازی!

سایبرپژوه– شبکه اجتماعی یکی از مفاهیم عجیب و غریبی است که مبدا پیدایش آن مورد اختلاف است. شاید در ذهن اکثر ما، اندیشیدن در مورد ریشه عبارت “شبکه اجتماعی” یا “رسانه اجتماعی” یادآور فضای مجازی و اپلیکیشن‌های شناخته شده آن باشد. ممکن است ذهن‌تان به سمت چت‌روم‌ها برود؛ چت‌روم یکی از شناخته‌شده‌ترین و قدیمی‌ترین زیرساخت‌های ارتباط مجازی است؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید سابقه چت‌روم به ستون مخاطبین روزنامه‌های قرن هجدهم میلادی باز می‌گردد؛ یعنی کامنت‌هایی که کاربران در مورد مباحث مطرحه برای روزنامه ارسال می‌کردند و روز بعد به چاپ می‌رسید. کنش و واکنش‌های مکتوب در این چت‌روم آنالوگ، بعضا ماه‌ها به طول می‌انجامید.
اواخر قرن۲۰ و با پیدایش اینترنت، سایت اینترنتی SixDegrees.com یکی از اولین اصول ارتباط مجازی شبکه محور را ارائه کرد. نخستین‌بار امکان تعریف “پروفایل” در این سرویس برای کاربران فراهم شد. هر چند ایده این سایت در آن دوره مورد استقبال قرار نگرفت اما پنج سال بعد «فرنداستر» با ۷ میلیون و «مای اسپیس» با ۲ میلیون کاربر چراغ شبکه‌های اجتماعی را روشن کردند. در همین سال یعنی ۲۰۰۴ میلادی، مارک زاکربرگ نیز سرویس شبکه اجتماعی خود را در خوابگاه دانشگاه راه‌اندازی کرد. سال ۲۰۰۶، فیس‌بوک به صورت عمومی ارائه شد و در کمتر از یک دهه، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی در لایف استایل بخش اعظمی از مردم جهان نهادینه شد.
پشت‌پرده این سرویس‌های رایگان و جذاب متعدد، توجه متفکرین و تحلیل‌‌گران صاحب‌نام دنیا را به خود جلب کرده است؛ بسیاری از افرادی که خود پایه‌گذار این صنعت پردرآمد بوده، یا از طراحان اصلی سرویس‌های محبوب اینترنتی هستند، امروز به منتقدان جدی این حوزه تبدیل شده‌اند. مستند پژوهشی «معضل اجتماعی» محصول سال ۲۰۲۰ میلادی، نگاه متفاوتی به پشت‌پرده طراحی شبکه‌های اجتماعی داشته است.

 

جف اورلوسکی(سمت چپ)

درباره کارگردان
جف اورلوسکی مستندساز ۳۶ ساله صاحب نام امریکایی است. او بیشتر با دو مستند تحسین شده «در تعقیب یخ-Chasing Coral» و «تعقیب مرجانی-Chasing Ice» شناخته می‌شود. در مستند تعقیب مرجانی، دوربین اورلوسکی به اعماق اقیانوس‌ها می‌رود تا راز نابودی صخره‌های مرجانی را کشف کند. اورلوسکی اما در جدیدترین تجربه مستندسازی خود دست روی یک سوژه جنجالی گذاشته است. او به پشت‌پرده طراحی بزرگترین شبکه‌های اجتماعی حال حاضر دنیا سرک کشیده است. در این تجربه، تریستان هریس(رییس سابق واحد طراحی قوانین اخلاقی شرکت گوگل و موسس مرکز فناوری های انسانی)، جاستین رزنتین(طراح دکمه لایک فیسبوک و از موسسان آسانا)، پروفسور شوشانا زابوف(استاد دانشگاه هاروارد)، تیم کندال(رییس سابق پینترست)، جارون لانیر(از پیشگامان فناوری واقعیت مجازی)، رشیدا ریچاردسون(سرپرست واحد خط مشی‌های تحقیقاتی اَل نو)، رنی دریستا(سرپرست واحد تحقیقات یاندر) در کنار چند صاحب‌نام دیگر حوزه فناوری، کارگردان را در شکل‌گیری این روایت مستند همراهی کرده‌اند.

 

پروفسور شوشانا زابوف در کنار تریستان هریس

محترم و هوشمندانه
فیلم‌های مستند انتقادی، برای تبدیل شدن به یک بازوی تاثیرگذار، همواره با مسیر پر دست‌اندازی رو‌به‌رو هستند. هر پدیده شناخته شده هر چند هم که آسیب‌پذیر باشد، دارای یک جبهه طرفداران سینه چاک است؛ آنها از روی علاقه، یا با تحریک صاحبان و سرمایه‌داران همان پدیده مورد نقد، نسبت به منتقدین جبهه خواهند گرفت و سعی در تضعیف جناح ناقد خواهند داشت. سوژه‌ای که جف اورلوسکی روی آن دست گذاشته، مصداق بارز همین مساله است. شبکه‌های اجتماعی و سرویس‌دهنده‌های مجازی، از محبوبیت جهانی برخوردارند و کارگردان مستند «معضل اجتماعی- The Social Dilemma» روی لبه تیغ حرکت می‌کند.
جف اورلوسکی برای فرار از شکست در فیلمش، دو استراتژی موفق را دنبال کرده است. اول اینکه او برای بیان انتقاد، به سراغ منتقدین کلیشه‌ای فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نرفته است؛ سراغ آنها که اصطلاحا از بیرون گود می‌گویند لنگش کن! اتفاقا برعکس، در مستند «معضل اجتماعی- The Social Dilemma» انتقاد از جانب مدیران میانی و ارشد همین غول‌های فناوری ارائه می‌شود، افرادی که بعضی‌شان همچنان هم مشغول به کار هستند. استراتژی موفق دوم اورلوسکی، طراحی چند پلان داستانی در میان فیلم است. پلان‌هایی که اگرچه ارتباط خطی مستقیم با خود فیلم ندارند اما بسیار هوشمندانه در جای‌جای روایت حضور دارند. این خط داستانی، شالوده مطالب کارشناسان را با زبانی فارغ از کلیشه‌ها به تصویر می‌کشد.
جدا از فرم مناسب مستند «معضل اجتماعی»، محتوا نیز تحسین‌ برانگیز است. بار روایت کاملا بر دوش کارشناسان شناخته شده حوزه سوشیال مدیاست. البته تریستان هریس نسبت به دیگران محوریت بیشتری دارد. تعابیر بکار رفته در جملات او و همکارانش تکان دهنده است؛ آنها معتقدند در پشت پرده غول‌های شبکه اجتماعی، آینده انسان معامله می‌شود. اگر شما برای یک محصول پولی پرداخت نمی‌کنید، یعنی خود شما محصول هستید؛ این گزاره در مورد کاربران شبکه‌های اجتماعی صادق است. کاربران در ظاهر از امکانات رایگان این شبکه‌ها استفاده می‌کنند اما در حقیقت همین فعالیت آنها در شبکه، یک محصول گرانبها برای مالکین این غول‌های ارتباطی است.

 

گروه بازیگران مستند معضل اجتماعی

نکته جالبی که تریستان هریس اشاره می‌کند حضور مدیران رده بالای فیسبوک، گوگل، اوبر و … در آزمایشگاه تکنولوژی اقناعی دانشگاه استنفورد است. با تکیه بر تکنولوژی اقناعی، سیستم بصورت عمیق وارد ذهن شما می‌شود و یک عادت ناخودآگاه را درون مغز شما جایگذاری می‌کند. در واقع سیستم کاربرانش را آنطور که می‌خواهد برنامه‌ریزی می‌کند. هریس اشاره می‌کند که امکان تگ کردن کاربران روی عکس، یکی از خروجی‌های تکنولوژی اقناعی است.
کتی اونیل نیز اشاره جالبی به مبحث الگوریتم‌ها در شبکه اجتماعی دارد. او الگوریتم را یک ماشین هوشمند می‌داند که با وجود برنامه‌ریزی توسط انسان، امکان تغییر و بازنشانی بواسطه خودش را داراست. اونیل اضافه می‌کند که «الگوریتم‌ها در واقع عقایدی هستند که در کدها جاسازی شده‌اند».
نکته آخر در مورد ساخته جف اورلوسکی، انتخاب عبارت “معضل اجتماعی” به عنوان نام این مستند است که همپوشانی محتوایی جالبی با معضل اجتماعی اعتیاد دارد. خط داستانی فیلم، تحت تاثیر قرار گرفتن تفکر و سبک زندگی فرزندان یک خانواده در حصار فضای مجازی را نمایش می‌دهد. یک خانواده پنج نفره، که یک دختر و یک پسر نوجوان آن معتاد شبکه‌های اجتماعی هستند. فیلم در خط داستانی مختصر و مفیدش، با یک ایده جذاب مفاهیم انتزاعی مطرح شده توسط کارشناسان را برای بیننده تداعی می‌کند.

بیانیه فیسبوک در پاسخ به انتقادات مطرحه در مستند معضل اجتماعی:

«فیلم به جای ارائه‌ نگاهی دقیق به تکنولوژی، در مورد چگونگی عملکرد پلتفرم شبکه‌ اجتماعی، نگاهی تحریف‌شده به معرض نمایش می‌گذارد تا برای مشکلات پیچیده و دشوار اجتماعی مقصری دم‌دستی خلق کند. سازندگان فیلم، نظر کسانی که در این کمپانی‌ها فعالیت می‌کنند یا کارشناسانی که نگاهی متفاوت دارند را در روایت نگنجانده‌اند. فیسبوک یک پلتفرم پشتیبانی شده با تبلیغات است و این یعنی فروش تبلیغات به ما این امکان را می‌دهد که ارتباط همه با هم به صورت رایگان فراهم شود. این مدل با یافتن آسان مشتری جدید، به کسب‌وکار‌های کوچک امکان رشد و رقابت با برند‌های بزرگ‌تر را می‌دهد. اما حتی وقتی کسب‌وکارها در فیسبوک سفارش تبلیغات می‌دهند نمی‌دانند که شما چه کسی هستید»
منبع
سایبربان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا