سایبرنما – شماره ۵۰
مجله هفتگی سایبرنما با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آنها در آیندهی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند.خبرهای این هفتهی سایبرنما با تحلیلی در بابِ آیندهی دادههای انبوه بشری آغاز میشود: ما چگونه آنها را ذخیره و پردازش خواهیم کرد؟ سپس از قصد ابرشرکتِ چینی، یعنی بایدو، برای تولیدِ متاورسِ خودش تا ۶ سال آینده خواهیم گفت.سومین خبر این هفتهی سایبرنما مربوط استفاده از هوشهای مصنوعی به عنوان دادستان در شانگهای چین است. اتفاقی که تعجب بسیاری از تحلیلگران را موجب شده و نشان از عزم و حرکتِ راسخ کشور جهت هوشمندسازی کامل کشور است.در ادامه از راهبرد یک شرکت کانادایی در توسعهی تکنولوژیهای کوانتومی خبر خواهیم داد. راهبردی که شاید مناسبِ کشوری مانند ایران هم باشدو در آخرین خبر این هفته از توییتی بحث خواهیم کرد که مستقیما از طرف مغز (بدون استفاده از دست و چشم و صدا و …) ارسال شده است.با ما در این شماره همراه باشید.
دادههای آینده: مسئلهی حافظه و پردازش
بشریت در سالِ ۲۰۱۰ تنها ۲ زتابایت (۲ میلیارد ترابایت) داده داشت و در سالِ ۲۰۱۸ این رقم به ۳۳ زتابایت رسید. پیشبینی میشود که دادههای جهانی در سالِ ۲۰۲۵ چیزی در حدود ۱۷۵ زتابایت بشوند و این رقم در سالِ ۲۰۳۵ به ۲ یوتابایت (هر یوتابایت ۱۰۲۴ زتابایت است) برسد. در مواجهه با این حجمِ عظیم داده مسئلهی اول مسئلهی ذخیرهسازی دادههاست و دومین مسئله، مسئلهی پردازشِ دادههاست. در زمینهی ذخیرهی دادهها علاوه بر تکنیکهای ذخیرهی داده، مسئلهی انرژیِ صرفشده برای ذخیرهی این دادهها هم مطرح هست. همین امروز ۱ درصد مصرف انرژی جهانی به سرورها و محلهای ذخیرهی دادههای جهانی اختصاص دارد. اما مسئلهی پردازش به نظر میرسد که تنها به واسطهی هوشهای مصنوعی در لبه حل میشود. مواجهه با حجمِ عظیمِ دادهها نمیتواند توسط انسان صورت بگیرد یا حتی در سرورهای متمرکز داده صورت بگیرد بلکه هوشهای مصنوعی میباید در مبدا و مقصدِ دادهها به صورتِ نامتمرکز پردازشهای داده را انجام دهند و در هماهنگی با یکدیگر (ذیل چتری به نامِ «شبکهی هوشهای مصنوعی») نتایج خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. جهانِ آینده اینگونه خواهد بود.
متاورس شرکت بایدو ۶ سال دیگر آماده خواهد شد
متاورس (به خصوص بعد از بازبرندسازیِ فیسبوک) به یکی از اصطلاحاتِ اصلی تکنولوژیهای سایبری بدل شده است اما باید بدانیم که تحقق واقعی این تکنولوژی (یعنی جهانی کاملا مجازی با قابلیتِ «زیستِ مجازی») بسیار از ما دور است. به همین دلیل است که متاورس را امروز باید به عنوانِ «یک نقشهی راه» دید نه یک تکنولوژی که تمام پتانسیلهای خودش را آشکار کرده است. متاورس امکان خیالپردازی برای آینده را فراهم میکند. در همین راستاست که شرکتهای مختلف مسیرِ راهِ خودشان را در راستای رسیدن به متاورس معین میکنند. یکی از این شرکتها، ابرشرکتِ سایبریِ چینی، یعنی بایدو است که اعلام نموده متاورسِ این شرکت زودتر از ۶ سالِ آینده به بهرهبرداری کامل نخواهد رسید. اعلامِ این زمانِ نسبتا طولانی توسط شرکت بایدو نشان میدهد که چینیها صادقانهتر از فیسبوک در مورد متاورس صحبت میکنند. بایدو در حالی ورودِ قطعی خودش به متاورسها را اعلام کرده است که شرکتهای چینی دیگری مانند علیبابا و تنسنت نیز برنامههای خودشان در این زمینه را منتشر کردهاند. آیا نبرد سرد هوش مصنوعی به ایستگاه متاورس رسیده است؟
هوشهای مصنوعی در شانگهای دادستان میشوند
سایبرنما همیشه به آن کاربردهای خاصی از هوش مصنوعی که میتوانند نحوهی زندگیکردن ما را در آینده تغییر دهند، توجه نشان میداده است. یکی از این کاربردهای خاص، بحثهای قضایی مانند وکالت یا ضابط اجتماعی است. سپردن برخی از نقشهای اجتماعی خاص به هوشهای مصنوعی ساختار زندگی اجتماعی و فرهنگی ما را تغییر خواهد. فرض کنید یک هوش مصنوعی «قاضی» یک دادگاه باشد. معنای «دعوا»، «اقامهی دلیل» یا «دفاع» چه تغییری خواهد کرد؟ باید بگوییم که هوش مصنوعی قاضی دیگر یک «فرض» نیست بلکه چین عملا این فرضیه را در نظام حقوقی خودش، البته در نقشِ «دادستان»، پیادهسازی کرده است. این هوش مصنوعی برای تشخیص ۸ جرم متداول در شانگهای تمرین داده شده است و بنا بر گزارشِ اعلامشده، میتواند تا دقتِ ۹۷ درصد این جرمها را به نحو صحیح تشخیص دهد. این جرمها عبارتند از تقلب در قمار، راهاندازی کسب و کار غیر مجاز قمار، رانندگی خطرناک، صدمهزدن قصدی به دیگران، ممانعت از انجام وظایف رسمی، دزدی، کلاهبرداری و دعوا. باید به یاد داشت که یک هوش مصنوعی دادستان تنها در شهرهای علیم و بصیر میتواند وجود داشته باشد و چین پیشتازِ چنین شهرهایی است.
کاناداییها کامپیوترِ کوانتومی ۵۰۰۰ کیوبیتی ساختند
کشورها و شرکتهای مختلف در جنگِ افزایشِ توانِ پردازشیِ کوانتومی قرار دارند. هر روز خبرهای جدیدی از پیشی گرفتن یکی بر آن دیگری میشنویم و اما حسرت میخوریم که چرا این توانهای عظیمِ پردازشی آنچنان که باید و شاید در زندگی روزمرهی ما پیادهسازی نشدهاند. حسرت ما همان چیزی است که یک شرکت خاصِ کوانتومی را برآن داشته تا به جای افزایش توانِ پردازشی خود، به فکرِ استفاده از ظرفیتهای موجود در کیوبیتها باشد. در واقع شاید «برتری کوانتومی» به معنای «توان بالای پردازشی» نباشد بلکه به معنای سرعتِ عملِ بالاتر در پیادهسازی توانِ کوانتومی در ساختارِ اجتماعیِ انسانها باشد. این شرکت توانسته دستگاهِ کوانتومیای را اختراع کند که میتواند از ۵۰۰۰ کیوبیت استفاده کند (یادمان باشد که دستگاههای IBM به عنوان پیشروی توان پردازشیِ کوانتومی تنها از ۱۲۷ کیوبیت استفاده میکنند). با توجه به این که پیشبینی میشود در سالِ ۲۰۲۷ بازارِ ۴۱۲ میلیون دلاریِ فعلیِ کامپیوترهای کوانتومی به حجمِ ۸.۶ میلیارد دلار برسد، مواجههی خلاقانه با این تکنولوژی راهبردی است که شرکتها و کشورهای کمتر توسعهیافته برای ماندن در این رقابتِ بزرگ اتخاذ میکنند.
ارسال اولین توییت با استفاده از رابط کاربری مغزی
خوانندگان سایبرنما به خوبی میدانند که ایجاد یک رابطهی کاربری بینِ مغز و کامپیوترها یکی از اصلیترین روندها در تکنولوژیهای سایبری است. امروزه انسان بدونِ استفاده از اعضا و جوارح خود (مانند دستها یا چشمها یا دهان یا گوش یا هر عضو دیگری) و فقط با استفاده از مغزهای خودش میتواند خلبانی کند، بازی کند، تصاویر را ببیند، صرع را درمان کند و حتی بدون استفاده از دهان با دیگران گفت و گو کند. در این شکی نیست که طی بیست سال آینده رابطهای کاربری مغزی بسیاری از وظایفی را که اکنون گوشیهای هوشمند یا لپتاپها انجام میدهند، به عهده خواهند گرفت. یکی از این وظایف میتواند توییت زدن باشد. هفتهی گذشته یک توییت در توییتر همهی نظرها را به خودش جلب کرد: «نیازی به ضربهزدن روی کلیدها یا تشخیص صدا نیست. من این توییت را صرفا با فکر کردن به آن نوشتم». این توییت توسط کسی نوشته شده بود که مانند استیفن هاوکینگ نمیتوانست هیچ کدام از اعضای بدنش را تکان دهد. او با استفاده از یک رابط کاربری مغزی به توییت فکر کرد و توییت را پست کرد. هر چند این تکنولوژی فعلا فقط برای بیماران توسعه داده شده است اما نیک میدانیم که به زودی از سطح آزمایشگاهی خارج میشود و به یک تکنولوژی تجاری تبدیل خواهد شد.