مجله هفتگی سایبرنما با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آنها در آیندهی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند.
💠 خبرهای این هفتهی سایبرنما با معرفی اولین عملِ جراحیِ روباتیک در سطحِ میکروسکوپی آغاز میشود.
💠 سپس به گزارش گارتنر در مورد مهمترین معضلِ صنعتِ هوشِ مصنوعی خواهیم پرداخت: تنها نیمی از مدلهای هوش مصنوعی عملیاتی میشوند.
💠 به بهانهی اخراجِ ۳ هزار کارگر از کارخانهی فورد سومین خبر این هفتهی سایبرنما به مسئلهی شغل در آیندهی تمدنی سایبری اختصاص دارد.
💠 در ادامه مفهومِ «اعمالِ نفوذِ دیجیتال» را در آیندهی فرهنگی-سیاسی تمدنِ سایبری بررسی خواهیم کرد.
💠 و در آخرین خبر این هفته از تلاشهای دولتِ انگلستان برای حکمرانیِ خودروهای خودران خبر خواهیم داد.
اولین عمل جراحی میکروسکوپی با استفاده از ربات انجام شد
یکی از ابعاد مهم پزشکی سایبری، علاوه بر هوشهای مصنوعی، استفاده از روباتها در فرآیندهای پیشگیری، درمان و نقاهت است. روباتهای جراح یکی از روندهای مهم در حوزهی پزشکی سایبری هستند. استفاده از این روباتها علاوه بر تضمینِ کیفیتِ بالای جراحی و اجتناب از خطاهای انسانی، منجر به کاستهشدنِ هزینههای درمان نیز میشود. در هفتهی گذشته دانشمندانِ دانشگاه مونشترِ آلمان اعلام کردند که توانستهاند با شبکهساختنِ یک روباتِ جراح و یک میکروسکوپِ روباتیک اولین عملِ جراحی در سطحِ میکروسکوپی با استفاده از روبات را انجام دهند. این دانشگاه تا کنون پنج عمل را با استفاده از این تکنیک انجام داده است. استفاده از تکنیکِ میکروسکوپی کمک میکند که بافتها کمتر در معرضِ تیغِ جراحی قرار بگیرند و در نتیجه بیمار عوارض جانبی کمتری را در فرآیند جراحی متحمل شود. یکی دیگر از کاربردهای این تکنولوژی پیوندزدنِ رگهای خونی، لنفاوی یا اعصاب است که بیش از ۰.۳ میلیمتر قطر ندارند. این تکنیک هنوز به سطحِ خودرانی نرسیده است و جراح عمل را از اتاقِ فرمان انجام میدهد که در آنجا به جای چند ده ساعت ایستادن بر روی پا، میتواند در یک وضعیتِ راحت و با خستگی بسیار کمتری عمل را پیش ببرد.
پیمایش جدیدِ گارتنر: تنها نیمی از هوشهای مصنوعی به مرحلهی تولید میرسند
پژوهشها و پیمایشهای مختلفی در زمینهی عواملِ رشد و توسعهی هوشهای مصنوعی وجود دارند. این پژوهشها معمولاً مهمترین عللِ عدم موفقیتِ هوش مصنوعی را مورد توجه قرار میدهند. تا کنون پژوهشها نشان میداد که فقدانِ نیروی انسانیِ متخصص، فقدانِ دادههای معتبر و سوگیری هوش مصنوعی اصلیترین عللِ عدمِ توسعهی هوشِ مصنوعی در کسب و کارها و سازمانها هستند. در آخرین پیمایشِ موسسهی معتبرِ گارتنر با عنوان چرخهی هیاهو گارتنر اعلام کرده است که تنها ۵۴ درصد از مدلهای هوشِ مصنوعی به مرحلهی بهرهبرداری میرسند. بنا بر تحلیلِ پژوهشگرانِ موسسهی گارتنر، اصلیترین معضل نه در فقدان نیروی انسانی است، نه فقدان داده و نه سوگیری بلکه مشکلِ مهم «فقدانِ رویکردِ صحیح» است. هوشِ مصنوعی (مانند متاورس) یک هیاهوی بسیار بزرگ را در سطح جهانی شکل داده است. اکنون همهی شرکتها، سازمانها، مدیران و سیاستگذاران به دنبالِ هوشِ مصنوعی هستند بدونِ این که دقیقاً بدانند چه چیزی نیاز دارند و چرا باید چنین چیزی را برای خودشان درست کنند. در نتیجه ما در سطحِ جهان شاهدِ حجمِ عظیمی از مدلهای بیاستفاده و غیرِ کاربردی هستیم. مسئلهی بعدی از منظرِ گارتنر مشکلاتِ «حکمرانی هوش مصنوعی» است که ۴۰٪ سازمانها با آن درگیر هستند: توسعهی هوشِ مصنوعی بسیار سریع است و دولتها کند هستند.
فورد ۳ هزار کارمند خود را اخراج میکند
تکنولوژیهای سایبری از سویی باعثِ کاهش شدیدِ شغلهای سنتی (مانند پستچیها و پیکها) میشوند و از سوی دیگر باعث ایجادِ شغلها و جریانهای درآمدیِ جدید (مانندِ بازیکردن) میشوند. فهمِ این نکته که تکنولوژیهای سایبری بیش از میزانِ کاهششان شغل ایجاد میکند، یک فهمِ مهم در زمینهی حکمرانی سایبری است. در همین راستا فورد اعلام کرده است که برای پیشیگرفتن از تسلا در رقابتِ بر سرِ خودروهای خودران، ۳ هزار کارگر و کارمندِ کممهارتِ خود را اخراج میکند. فورد نمادِ تاریخیِ اشتغالزایی در ایالات متحده است؛ بنابراین زمانی که بیل فورد (مدیرعاملِ فعلی صنایع فورد و نتیجهی هنری فورد) اعلام میکند که کارگرانِ کممهارت اخراج خواهند شد، این سیگنال را باید یک سیگنال مهم در تحولاتِ آیندهی شغل دانست. باید دانست که اخراجِ این کارگران به معنای کاستهشدنِ شغل در ایالات متحده نخواهد بود. این کارگران از کارخانهی فورد اخراج میشوند و در کارخانههای جدیدِ «چیپسازی» و «باتریسازی» (نیازِ جدیدِ صنعتِ خودروسازی) مشغول به کار میشوند. هرچند طی ۲۰ سالِ آینده شغلهایی که نیاز به مهارتِ کم و فعالیتهای بدنی دارند نیز توسطِ روباتها انجام خواهد شد و این کارگران از کارخانههای باتریسازی نیز اخراج خواهند شد. پس اگر میخواهید در آینده شغل داشته باشید، مهارتهای سایبری بیاموزید.
با مفهوم «اعمالِ نفوذِ دیجیتالی» آشنا شوید
فرض کنید که ده سالِ دیگر در یک متاورس یا یک محیطِ مجازی در حالِ شنیدنِ سخنرانیِ یک نامزدِ ریاستِ جمهوری هستید. همراه با شما چند ده میلیون مخاطبِ دیگر هم در این همایش متاورسی شرکت کردهاند. شما به این محیطِ مجازی آمدهاید تا وعدهها و برنامههای کاندیدِ محبوبتان را بشنوید. در حالی که همهی مخاطبان فکر میکنند یک نسخهی یکسان از سخنرانی میشوند، در حقیقت به هر کدام از مخاطبان یک نسخهی متفاوت از سخنرانی در واقعیتِ آمیخته ارائه میشود: همان نسخهای که مخاطب ترجیح میدهد آن را بشنود. هر چند این مثال به دلیلِ آن که خیلی راحت منجر به بیآبرویی کاندیدِ محترم میشود، هیچ وقت به وقوع نخواهد پیوست اما میتواند ذهنِ ما را با مفهومِ «اعمالِ نفوذِ دیجیتال» در آیندهی تمدنیِ سایبری آشنا کند. اعمالِ نفوذ (یا دستکاری) فرآیندی است که در آن نسخههای مختلفی از واقعیت تهیه میشود تا فرد مطابق با ترجیحاتِ خودش، دست به رفتاری (مانند رای دادن) بزند که اعمالکنندگانِ نفوذ (مانند فیسبوک) میخواهند. همین الان هم شما با شخصیسازیهای یوتیوب یا اینستاگرام آشنا هستید. حال فرض کنید که نسخههای فیلمها، کتابها، روزنامهها و هر محتوای فرهنگیِ دیگر نیز به همین ترتیب شخصیسازی شوند تا رفتارِ شما را جهتدهی کنند.
نقشهی راه دولت انگلستان برای خودروهای خودران
چند ماه پیش بود که از تلاشِ ناظران حقوقی بریتانیا برای سلبِ مسئولیتِ رانندگانِ خودروهای خودران در تصادفها خبر دادیم. به نظر میرسد تلاشهای آنها به ثمر نشسته است و دولتِ بریتانیا در نقشهی راهِ ۳ سالهی خود برای حکمرانی وتنظیمگری وسایل نقلیهی خودران اعلام کرده است که زین پس کارخانههای خودرانسازی خواهند بود که مسئولیتِ کیفریِ تصادفاتِ جادهای این خودروها را به دوش خواهند کشید. این سند که به امضای وزیرِ کسب و کار و وزیرِ راه و ترابری رسیده است، اعلام میکند که تا سالِ ۲۰۳۵ حدودِ ۴۰ درصدِ خودروهای تولیدشده خودران خواهند بود و به همین دلیل لازم است که طی یک برنامهی کوتاهمدت و منسجم، اصولِ حکمرانی و مقرراتگذاری این خودروها در سطحِ حاکمیتِ بریتانیا تهیه و تصویب شوند. همچنین این سند اعلام میکند که دولتِ مذکور ۱۲۰ میلیون دلار برای پروژههای صوتی-بصری و ۴۰ میلیون دلار برای تحقیقات و قانونگذاری در این زمینه اختصاص داده است. اختصاصِ حجمِ عظیمِ مالی به بخشِ تحقیقات و قانونگذاری نشان میدهد که دولتِ بریتانیا ابعادِ گسترده و غیرِ قابلِ پیشبینی تحولاتِ تمدنی خودروهای خودران را به خوبی درک کرده است. همچنین این سند تاکیدِ بسیار زیادی بر «حمل و نقلِ انبوهِ خودران» (مانندِ کشتیها، هواپیماها و قطارها) میکند که میتواند انقلابی در زمینهی خدمترسانی دولتی به شهروندان ایجاد کند.
سایبرنبرد-۶
مجله هفتگی سایبرنبرد با معرفی آخرین و مهمترین رخدادهای جنگ شناختی، شما را با نبرد مداومی که همینک در جریان است آشنا میکند و رفتهرفته، از نقش فضای سایبری در برپایی این جنگ پرده برمیدارد.
💠 خبرهای این هفتۀ سایبرنبرد با عملیات روانی-رسانهای درباب گزارش تحقیق و تفحّص مجلس شورای اسلامی از مجموعۀ فولاد مبارکۀ اصفهان آغاز خواهد شد؛
💠 سپس به واکنشهایی میپردازیم که نخبگانِ جریان اصلاحات به مصاحبۀ سعید لیلاز با وبگاهِ اعتماد آنلاین نشان دادند؛
💠 و در آخرین خبر، به سراغ ماجرای ترور داریا دوگینا، دختر فیلسوف سنّتگرای روس، الکساندر دوگین خواهیم پرداخت و نحوۀ پوشش رسانهای این ترور را در رسانههای غرب و برخی رسانههای داخلی بررسی خواهیم کرد.
فسادستیزی؛ شفافیت علیه شفافیت
و تفحص از مجموعۀ فولاد مبارکه در صحن علنی مجلس طی هفتۀ گذشته، به یکی از خبرهای پربازدید کشور بدل شد و واکنشهای متفاوتی را از جانب عموم مردم، اهل رسانه، سیاستمداران، اقتصاددانان، و… در پی داشت. این گزارش با طرح ادّعای فسادی عظیم همراه بود: فسادی نزدیک به ۳ میلیارد دلار. طرح این خبر و واکنشهای نسبت به آن بار دیگر بر موقعیت بغرنجی دلالت کرد که مسألۀ «حکمرانی خوب» در دوران مدرن، همواره با آن دستبهگریبان بوده است: موقعیتِ شفافیت علیه روند قضایی تخصّصی.
در همین مورد فولاد مبارکه، آشکارا شاهدیم که از نظر قضایی، گزارش مجلس در مرحلۀ طرح ادّعا قرار دارد، اما در میان افکار عمومی، ماجرا از مرحلۀ اتّهام نیز عبور کرده و به محکومیت رسیده است. در این میان، البته نقشِ رسانههای حرفهای و بستر رسانهای دیجیتال را نیز نمیتوان نادیده گرفت؛ علیالخصوص رسانههایی نظیر اینترنشنال و منوتو که از هر فرصتی، برای ایجاد تهدید علیه کشور بهره میگیرند.
موقعیتهایی نظیر آنچه دربارۀ مجموعۀ فولاد مبارکه پیش آمد، نشان از آن دارد که شفافیت و روندهای قضاییِ تخصّصی (در مقام دو عنصر برجستۀ هر حاکمیت خوب) تنها زمانی همراستا میشوند که شفافیت نه فقط در سطح رسانهای، بلکه بهصورت روندهای حکمرانی تحقّق یافته باشد. اگر چنین مهمی انجام نشود، صرف شفافیت رسانهای نهتنها مانع از بروز فساد نخواهد شد، بلکه نزاعهای قدرت جدید، گروههای ذینفوذ جدید، و در نهایت، تهدیدهای جدیدی برای کشور ایجاد خواهد کرد.
در پایان، لازم به ذکر است که یکی از کارآمدترین راههای دست یافتن به شفافیت روندهای حکمرانی عبارت است از حرکت به سمت ماشینی شدن دولت، در قالب صورتهایی همچون دولت الکترونیک.
برجامیون علیه لیلاز
یکی از خبرهای پربازخورد کشور در هفته گذشته مصاحبه سعید لیلاز، تاریخدان و اقتصاددان عضو حزب کارگزاران سازندگی، با وبگاه اعتماد آنلاین بود. لیلاز در این مصاحبه از احتمال احیای برجام انتقاد، و تصریح کرد که توافق بهینه در شرایط کنونی عبارت است از توافقی موقت که بهواسطه آن، اورانیوم غنیشده ایران در کشور باقی بماند.
چنانکه پیشبینی میشد، مصاحبه لیلاز خشم بسیاری از اصلاحطلبان را برانگیخت و به واکنشهایی منجر شد که بسیاری از آنها تا تخریب شخصیت لیلاز نیز پیش رفتند. برخی از این واکنشها چنان غیرمنصفانه و یکجانبه بود که انتقاد برخی از اصلاحطلبان، مثل عباس عبدی را نیز برانگیخت.
آنچه در اکثر واکنشهای پیشگفته قابل توجه بود عبارت بود از تنگنظری فکری، سوگیری سیاسی، و تجاهل کسانی که بسیاری از ایشان سالهاست داعیهدار گفتگو و آزادی بیان هستند.
اکثر منتقدان لیلاز با تکیه بر جملهای که او در مصاحبههایش بسیار تکرار میکند، یعنی جمله «امنیت از لوله توپ بیرون میآید»، او را متهم به نظامیگری و ضدیت با توسعه اقتصادی کردند. این درحالیست که لیلاز در بسیاری از مصاحبههای خود تصریح کرده است که از نظر او، تمثیل لوله توپ در زمانه ما، به حکمرانی خوب و درونزا، متشکل از اقتصادی بهینه و ضدفساد از یکسو، و قدرت سخت نظامی از سوی دیگر دلالت دارد.
ترور برای «از ما بهتران»!
دختر الکساندر دوگین، داریا دوگینا، شب شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ مصادف با ۲۱ اوت ۲۰۲۲، در جریان یک بمبگذاری در حوالی شهر مسکو ترور شد. به نظر میرسد که هدف اصلی این ترور خود الکساندر دوگین، فیلسوف سنتگرای روسی بوده است که در رسانههای غربی او را تحت عناوینی نظیر «مغز متفکر پوتین» و «راسپوتین جدید» میشناسانند.
رسانههای غربی در جریان پوشش این ماجرا نهایت تلاش خود را به کار بردند تا از واژه «ترور» استفاده نکنند. برای مثال، وبگاه بیبیسی فارسی خبر این واقعه را تحت چنین عنوانی منتشر کرد: «دختر متحد پوتین در یک بمبگذاری نزدیک مسکو کشته شد». در این میان، جالب توجه است که برخی از وبگاههای خبری داخلی نظیر انتخاب و فرارو نیز همین تیتر خبریِ بیبیسی فارسی را در جریان انتشار این خبر، عینا تکرار کردند. از سوی دیگر، واکنش برخی فعالین سیاسی و رسانهای همانند دیاکو حسینی جای تعجب داشت که با حمله به شخصیت و افکار الکساندر دوگین، بهطور غیرمستقیم بر این کنش تروریستی صحه گذاشتند.
فارغ از اینکه روایت رسانههای غربی و دنبالههای رسانهای ایشان در داخل کشور نسبت به افکار الکساندر دوگین کاملا جهتگیرانه است، در اینجا شاهد رفتار دوگانه از سوی کسانی هستیم که همواره از پاسخگویی قلم با گلوله انتقاد کردهاند، اما اینک خودشان توجیهکننده پاسخی هستند که کلمه و قلم از جانب بمب و ترور دریافت کرده است.