نقد فیلم فیبلمن ها | اگر از اسپیلبرگ بپرسیم، میگوید سینما رهایی بخش است!
از سری نقد فیلم های سایبرپانک
آیا سینما رهاییبخش است؟ پاسخ اسپیلبرگ در این فیلم آری خواهد بود، زیرا نه تنها سینما جنبه تخدیری و آرامکننده دارد، بلکه نقش هدایتگر و منجی نیز پیدا میکند و راههای جدیدی جلوی فرد قرار میدهد. با این حال اسپیلبرگ تنها کسی نیست که در این فیلم به این سوال مهم پاسخ میدهد. متن فیلم تناقضی آشکار را در خود پنهان کرده است. اسپیلبرگ باز هم مقاصد ایدئولوژیک خود و گرایشهای سیاسیاش را در این فیلم تبدیل به محتوا کرده است. ایدئولوژی و پروپاگاندا نه تنها رهاییبخش نیستند، بلکه آگاهی کاذب محسوب شده و میتوانند باعث انقیاد شوند. تناقض درونی ایده سینما همین جا هویدا میشود: سینما رهاییبخش است، اما میتواند منقادکننده نیز شود.
این یادداشت به بررسیو نقد فیلم فیبلمن ها به صورتی کاملا خلاصه خواهد پرداخت. اثر جدید استیون اسپیلبرگ یعنی فیلم فیبلمنها شاهکار نیست، احتمالا با برخی از فیلمهای سابق او قابل مقایسه نباشد، و حتی جزو بهترین کارهای وی به شمار نیاید، اما به نظر میرسد در آینده بارها و بارها به فیبلمنها رجوع خواهد شد. چرا؟ چون با یکی از ایدههای سینمایی جذاب و عجیب اسپیلبرگ سروکار داریم، ایده رهاییبخشی سینما.
نقد فیلم فیبلمن ها
معمولا فیلمهایی که درباره خود ایده سینما ساخته میشوند، خوب از آب درنمیآیند، یا کلیشهای میشوند، یا شعارزده. با این حال فیبلمنها نه شبیه فیلمهایی است که در سابق درباره سینما ساخته شده، و نه شعارهای رادیکال هنری دارد. اگرچه این فیلم باز هم جنبههای پروپاگاندایی سینمای استیون اسپیلبرگ را دارد، مخصوصا که باز هم درباره شخصیتهایی یهودی فیلم ساخته است. با این حال این فیلم ادعایی مهم را درباره سینما مطرح میکند: سینما میتواند انسان را نجات بدهد.
سمی فیبلمن نوجوانی است که با سه خواهر و پدر و مادرش زندگی میکند و دوست خانوادگیشان نیز همیشه همراه آنهاست. سمی از همان کودکی و با اولین مواجهه با سینما، عاشق سینما و صحنهسازی و تولید فیلم میشود و نخستین تجربههایش را با دوربین دستی پدرش و به کمک مادرش رقم میزند. تعلق خاطر او به سینما و فیلمسازی منجر به این میشود که یکی از رازهای ترسناک و خطرناک خانوادگیشان را بفهمد، رازی که خانواده آنها را در نهایت دچار فروپاشی میکند و رابطه زناشویی پدر و مادرش به خاطر همین راز شکرآب میشود و در نهایت زندگی چهره دیگرش را به این خانواده شاد و خوشحال نشان میدهد. با این حال سمی فیبلمن این رنج زندگی را به کمک سینما تحمل میکند.
سمی فیبلمن در ملاقاتی که با دایی مادرش دارد، متوجه میشود مسیر زندگی عادی از راه هنر جداست، باید بین خانواده و سینما یکی را انتخاب کند و هزینه این گزینش را هم بالاخره باید روزی پرداخت کند و هرچقدر این انتخاب را به تاخیر بیاندازد، تنها خودش و اطرافیانش را اذیت و آزار میدهد. سمی فیبلمن در آخر داستان و دقیقا طبق پیشبینی، سینما را انتخاب میکند و به ملاقات جان فورد میرود و یکی از درسهای زندگی را یاد میگیرد، آموزهای که صرفا یک نکته در کارگردانی نیست، بلکه مواجههای با زندگی است: سینما کاری میکند زندگی جالب باشد، وگرنه سایر افقها کسالتبار خواهند بود.
در نقد فیلم فیبلمن ها سعی کرده ایم بیشتر به مفهوم مد نظر کارگردان بپردازیم.
سینما تغییر دهنده زندگی
احتمالا مخاطبان عاشق سینما با دیدن این فیلم به یاد یکی از ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینما و فیلمی درباره سینما یعنی سینماپارادیزو میافتند. در آنجا نیز سینما مسیر زندگی نوجوان قصه را تغییر داد و او را به یکی از مهمترین کارگردانان زمانه خودش تبدیل کرد. این رویا برای سمی فیبلمن نیز وجود دارد. اگرچه مشکلات خانوادگی، فضای هجومی مدرسه، رابطهاش با دوستانش، و از همه مهمتر جستجوی هویتش علاقه سینمایی او را تحتالشعاع قرار میدهند. او میخواهد با سینما از پس تکتک این مشکلات بربیاید و اگر منصف باشیم، شاید او در این نبرد پیروز نشد، اما تلاش خود را کرد و حداقل مثل شکستخوردهها به نظر نمیرسد. او به توصیه پدرش فیلمی از سفر خانوادگیشان تهیه میکند تا حال مادرش را خوب کند. در فرایند تدوین متوجه راز خانوادگیشان میشود. در مدرسه با تهیه فیلم روز اردوی مدرسه جایگاه خودش را در میان دانشآموزان تعیین میکند. در فرایند فیلمبرداری عاشق دختری میشود، و در نهایت با سینما وارد تقسیم کار و بازار شده و در آستانه شاغل شدن در شبکه سیبیاس قرار میگیرد. تمام این اتفاقات تنها به خاطر دوربین فیلمبرداری برای سمی فیبلمن ممکن شد.
آیا سینما رهاییبخش است؟ پاسخ اسپیلبرگ در این فیلم آری خواهد بود، زیرا نه تنها سینما جنبه تخدیری و آرامکننده دارد، بلکه نقش هدایتگر و منجی نیز پیدا میکند و راههای جدیدی جلوی فرد قرار میدهد. با این حال اسپیلبرگ تنها کسی نیست که در این فیلم به این سوال مهم پاسخ میدهد. متن فیلم تناقضی آشکار را در خود پنهان کرده است. اسپیلبرگ باز هم مقاصد ایدئولوژیک خود و گرایشهای سیاسیاش را در این فیلم تبدیل به محتوا کرده است. ایدئولوژی و پروپاگاندا نه تنها رهاییبخش نیستند، بلکه آگاهی کاذب محسوب شده و میتوانند باعث انقیاد شوند. تناقض درونی ایده سینما همین جا هویدا میشود: سینما رهاییبخش است، اما میتواند منقادکننده نیز شود.
فیبلمن ها; سینما رهایی بخش است…
مساله اینجاست که سینما صرفا هنر نیست، که اگر بود، ظرفیت رهاییبخشیاش را بدون کتمان میتوانستیم بپذیریم، زیرا تخیل انسانی سهم زیادی داشت و تجربه هنری هم برای مخاطب و هم مولف قابل توضیح بود. اما سینما رسانه و صنعت نیز هست. سینما چون رسانه است، در تعبیر مارشال مک لوهان، خودش پیام است. پیام سینما، سیاست زیباییشناسانه است. سینما تزی سیاسی است که به تصویر و حرکت آرایش شده است. سینما به صنعت نیز تبدیل شده است، پس اقتصاد سیاسی در قبال آن قابل پرسش است: سینما چگونه سرمایه خلق میکند و سینما چگونه به سرمایهداری کمک میکند؟ این وجه تناقضآمیز سینماست که آن را میتواند تبدیل به واسطهای رهاییبخش، انسانساز و انقلابی کند و در عین در خدمت انقیاد، بردگی خودخواسته و ارتجاع به کار ببندد.
تفاوت فیلمهای سینمایی سابق درباره ایده سینما با کار اسپیلبرگ در فیبلمنها در همین نکته خلاصه میشود. اسپیلبرگ داعیه سیاسی خودش را همنشین ایده آرتستیک کرده و از ما میخواهد این اثر را در مقام تجربه شخصی، خاطرهای نوستالژیک و پیشنهادی آوانگارد بپذریم، در صورتی که فهرست شیندلر در شکل خفیف و تقلیلیافتهاش نیز در این فیلم وجود دارد. پس باید در عین حال به رهاییبخشی سینما فکر کنیم و دلمان برای مظلومیت یهودیان ساکن آمریکا بسوزد.
در نهایت انتخاب با شماست …
در نهایت این اراده مولف و اراده متن است که تعیین میکند کدام اراده به مخاطب القا شود. اراده متن این تناقض دو سویه را با خود دارد و اراده مولف بر وجه مثبت آن تاکید میورزد. مخاطب فعال با متن درگیر میشود و قصد متن را آشکار میکند، و مخاطب منفعل تسلیم اراده مولف خواهد شد. به نظر میرسد شهرت اسپیبلرگ بر آثارش تفوق دارد و در نهایت تمام آثار او در سایه غول هالیوود تفسیر و خوانش خواهد شد. همانطور که دیوید لینچ، فیلسوف – کارگردان زنده سینما در آخرین دقایق فیلم فیبلمنها نقش جان فورد فقید را بازی میکند. هیبت این لینچ و فورد نیز رأی اسپیلبرگ را تایید خواهند کرد.
در این نوشته کوتاه سعی کرده ایم که به نقد فیلم فیبلمن ها بپردازیم. این نوشته از سری نوشته های نقد فیلم های سایبرپانک می باشد که میتواند مطالب مشابه را در داخل سایت سایبر پژوه مطالعه نمایید.