دسته‌بندی نشدهسایبرنما

سایبرنما-۷۰

یه ضممیه سایبرنبرد 8 و 9

مجله هفتگی سایبرنما با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آن‌ها در آینده‌ی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند.
💠 خبر‌های این هفته‌ی سایبرنما با بررسی شک‌ها و شبهه‌ها در موردِ ابرهوش‌های مصنوعی یا هوش‌هایی که بتوانند مانندِ انسان فکر و عمل کنند آغاز می‌شود.
💠 سپس به سرمایه‌گذاری سیا (CIA) بر روی یک شرکتِ ماموت‌شناسی خواهیم پرداخت: آیا تغییرات و برش‌های ژنتیک اولویتِ آینده‌ی امنیتِ ملی و جهانی خواهند بود؟‌
💠 سومین خبر سایبرنما به شرح نتایجِ پیمایشِ جدیدِ موسسه‌ی آناکوندا در موردِ دانشِ داده اختصاص دارد.
💠 در ادامه منعِ صادرات تراشه‌های پیشرفته‌ی هوش مصنوعی از آمریکا به چین را بررسی خواهیم کرد.
💠 و در آخرین خبر این هفته از قوانینِ مسئولیت‌پذیری هوش مصنوعی در اتحادیه‌ی اروپا سخن خواهیم گفت.

با ما در این شماره همراه باشید.

شک‌ها و شبهه‌ها در موردِ آینده‌ی هوش مصنوعی

کسانی که مجله‌ی سایبرنما را دنبال کرده‌ باشند به خوبی می‌دانند که هوش‌های مصنوعی تا چه میزان ابعادِ مختلف زندگی را تغییر داده و خواهد داد. آن‌ها در صنعتِ هوایی، تسلیحات و جنگ‌افزار، تولید اثر هنری، پزشکی و سلامت، سازماندهی و تشکیلات و هزاران مسئله‌ی دیگر تغییراتِ جدی ایجاد کرده و خواهند کرد. اما آیا این بدان معناست که یک ابرهوشِ مصنوعی یا هوشِ مصنوعی‌ای که بتواند مانندِ انسان فکر کند و عمل کند نیز در همین نزدیکی‌ها، مثلاً چهار پنج سالِ دیگر، قابلِ جست و جوست؟ یان لکون یکی از مدیران ارشدِ هوش مصنوعی شرکتِ متا در یک رشته توییت و سپس در یک مصاحبه خطِ بطلانی بر چنین تصوری می‌کشد. به گفته‌ی او این طور نیست که دست یافتن به هوشِ مصنوعی در سطحِ انسانی هدفی باشد که با استفاده از یک ایده‌ی مرکزی یا یک گروه از دانشمندان یا در یک آزمایشگاه و شرکت محقق شود: چنین هوشی هنوز سال‌ها با ما فاصله دارد. از سوی دیگر رباتِ انسان‌نمای تسلا که هفته‌ی گذشته معرفی شد نیز به گفته‌ی بسیاری از محققان هنوز فاصله‌ی زیادی تا تبدیل شدن به یک انسانِ کارگر دارد. بنابراین باید دانست که هوش مصنوعی هر چند همه چیز را عوض می‌کند اما حداقل قرار نیست به این زودی‌ها انسان شود.

سرمایه‌گذاری سیا بر روی یک شرکتِ ماموت‌شناسی

سایبرنما در شماره‌ی ۶۳ خود از یک روندِ بسیار مهم اما کمتر‌شناخته‌شده‌ خبر داد: تکنیکِ برش‌زنیِ ژنتیکِ کریسپر. در آن شماره به نقل از سمیرا کیانی بیان داشتیم که این تکنیک می‌تواند به اندازه‌ی شکافِ هسته‌ای اهمیتِ سیاسی داشته باشد. طیِ هفته‌ی گذشته خبری با این عنوان منتشر شد: سیا بر روی یک پروژه‌ی ژنتیکِ ماموت‌شناسی سرمایه‌گذاری کرده است. در وهله‌ی اول این سرمایه‌گذاری عجیب به نظر می‌آید اما زمانی مسئله روشن‌تر می‌شود که بدانیم این پروژه در پیِ «انقرض‌زدایی» است: یعنی برگرداندنِ گونه‌های منقرض‌شده‌ای مانندِ ماموت به زندگی. کمی ژوراسیک‌پارکی به نظر می‌آید اما واقعیت دارد. با استفاده از این تکنیک می‌توان DNAها را برش زد و تغییراتِ ژنتیکی خاصی را ایجاد کرد و حتی موجوداتِ جدیدی را «خلق» کرد. علتِ سرمایه‌گذاریِ سیا فاش نشده اما قابلِ حدس است؛ به خصوص با توجه به این حقیقت که بایدن ماهِ پیش در یک فرمانِ اجرایی تمامِ دولت را به تلاش برای پیشرفتِ آمریکا در این حوزه فراخواند. انتقالِ دانش به واسطه‌ی سرمایه‌گذاری و استفاده از این تکنیک برای اهدافِ جاسوسی، امنیتی و نظامی علیهِ انسان‌ها یکی از اصلی‌ترین دلایلی است که کارشناسان برای این سرمایه‌گذاری ذکر کرده‌اند. با انقراض‌زدایی کلِ اکوسیستمِ زمین تحتِ تاثیر قرار می‌گیرد: آیا ما در آستانه‌ی یک آشوبِ ژنتیکیِ جهانی هستیم؟

نتایج پیمایش سال ۲۰۲۲ آناکوندا در مورد دانش داده منتشر شد

هر ساله موسسه‌ی معتبرِ آناکوندا یک پیمایش جهانی در رابطه با علمِ داده انجام می‌دهد تا وضعیتِ علمِ داده به عنوانِ یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین علومِ حاضر در جهان که تا حدِ قابلِ توجهی بر هوش مصنوعی نیز تاثیرگذار است، روشن شود. در گزارش سالِ ۲۰۲۲ این موسسه حدودِ ۳۵۰۰ دانشمندِ داده از ۱۳۳ کشور جهان در این پیمایش شرکت داشتند. یکی از اصلی‌ترین نتایجِ این پژوهش مسئله‌ی بازارِ کار است. حدودِ ۶۲ درصدِ پاسخ‌دهندگان اظهار داشته‌اند که کمبودِ منابعِ انسانی ماهر در این زمینه جدی است و این در حالی است که حدودِ ۶۹ درصد از آن‌ها از شغلِ خود رضایتِ کامل دارند. دیگر این که به نظر می‌رسد در سطحِ جهانی اقبالِ اساسیِ دانشمندانِ داده و هم‌چنین شرکت‌هایی که از این دانشمندان استفاده می‌کنند به نرم‌افزار‌های متن‌باز است. در حالِ حاضر پایتون محبوب‌ترین زبانِ برنامه‌نویسی برای دانشمندانِ داده است و ۵۸ درصد پاسخ‌دهندگان اعلام کرده‌اند که همیشه یا به طور مستمر از این زبان استفاده می‌کنند و تنها ۵ درصد اعلام کرده‌اند که اصلاً از این زبان استفاده نمی‌کنند. ۵۵ درصد مصاحبه‌شوندگان اظهار داشته‌آند که اصلی‌ترین مسئله‌ی در رابطه با آینده‌ی علمِ داده پیشرفتِ یادگیری ماشینی و اتوماسیون داده است.

انویدیا از صادرات تراشه به چین منع شد

هفته‌ی گذشته شرکتِ طراحی تراشه انویدیا اعلام کرد که دولتِ آمریکا این شرکت را از صادرات ۲ تراشه‌ی محاسباتیِ پیشرفته به چین منع کرده است. این ۲ تراشه‌ی ممنوع‌شده (H100 و A100) تراشه‌‌هایی هستند که انویدیا به طورِ اختصاصی برای هوش مصنوعی طراحی کرده است. شرکتِ AMD نیز در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که این شرکت نیز دستوراتِ مشابهی برای منعِ صادرات دریافته کرده است. سهامِ انویدیا پس از این ممنوعیت ۶.۶ درصد و سهامِ AMD ۳.۷ درصدِ سقوط داشت. هنوز اینتل خبری در موردِ پردازنده‌های نسلِ جدیدِ خودش یعنی Gaudi NPU اعلام نکرده است اما قابلِ حدس است که اینتل نیز چنین دستوری را دریافت کرده باشد. نبرد سردِ هوش مصنوعی به خصوص پس از حوادث تایوان (به عنوانِ مهم‌ترین منطقه‌ی تولیدِ چیپ‌ها) شکل و شمایلِ جدیدی به خودش گرفته است (به طور مثال بایدن در یک فرمان اجرایی اعلام کرد که ایالات متحده باید در زمینه‌ی تولید چیپ خودکفا شود). کارشناسان اعلام داشته‌اند که این ممنوعیت بر توانِ محاسباتی وعملیاتی چین تاثیر بسزایی خواهد داشت اما به همان میزان می‌تواند چین را به ساختِ تراشه‌های بومیِ خود سوق دهد زیرا اکنون تولیدِ چنین تراشه‌هایی صرفه‌ی اقتصادی دارد؛ در نتیجه انحصارِ «طراحی تراشه‌های پیشرفته» نیز از یدِ ایالات متحده خارج خواهد شد.

قوانینِ جدیدِ مسئولیت‌پذیری هوش مصنوعی در اتحادیه‌ی اروپا اعلام شد

اتحادیه‌ی اروپا بی‌گمان پیشروترین ساختارِ تنظیمِ مقررات و سیاست‌گذاری در زمینه‌ی هوشِ مصنوعی است. این اتحادیه و کمیسیون اروپا (مسئول تدوین قوانین) در حوزه‌های مختلفِ تکنولوژی و هوش مصنوعی قانون‌گذاری و تنظیم‌گری انجام داده‌اند. کمیسیون اروپا هفته‌ی گذشته جدید‌ترین جمع‌بندی خود در زمینه‌ی «مسئولیت‌پذیری هوش مصنوعی» را منتشر نمود. این فرمان که بهترینِ توصیفِ آن «صیانت از حقوقِ کاربران هوش مصنوعی» است، به طور خاص ناظر بر مسئولیتِ تولید‌کنندگان و شرکت‌های استفاده‌کننده از هوش مصنوعی در قبالِ خسارات و مشکلاتی است که برای مصرف‌کنندگان و شهروندان ایجاد می‌شود. در حالی که بسیاری از کسب‌ و کار‌ها قوانینِ اروپا را مخالفِ روحِ نو‌آوری و پیشرفت می‌دانند، قوانین بازنگری شده به کسب و کارها اطمینان قانونی داده است که بتوانند در محصولات جدید و نوآورانه سرمایه گذاری کنند و در عینِ حال تضمین می کند که قربانیان می توانند غرامت عادلانه ای دریافت کنند. به گفته‌ی طراحان، بسته‌ی مسئولیت‌پذیری هوش مصنوعی با تسهیل دعاوی مربوط به مسئولیت مدنی هوش مصنوعی، تکمیل کننده قانون هوش مصنوعی اروپا است و استاندارد جدیدی از اعتماد در جبران خسارت وضع می کند. چندی پیش بود که انگلستان نیز مسئولیتِ کیفری آسیب‌های ناشی از خودروهای خودران را به عهده‌ی شرکت‌های تولید‌کننده‌ی این خودروها (و نه مالکینِ آن‌ها) قرار داده بود.

سایبر نبرد- ۸

مجله هفتگی سایبرنبرد با معرفی آخرین و مهم‌ترین رخدادهای جنگ شناختی، شما را با نبرد مداومی که همینک در جریان است آشنا می‌کند و رفته‌رفته، از نقش فضای سایبری در برپایی این جنگ پرده برمی‌دارد.

💠 خبر‌های این هفتۀ سایبرنبرد با ماجرای فوت سرکار خانم مهسا امینی و واکنش‌های اجتماعی به این رویداد تلخ آغاز می‌شود؛

💠  سپس به گزارشی می‌پردازیم که وبگاه «وال استریت ژورنال» درباب به‌کارگیری پهپادهای ایرانی از سوی ارتش روسیه، در میدان جنگ اوکراین منتشر کرده است؛

💠  و در آخرین خبر، پیوستن جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری‌های شانگهای را مدنظر قرار خواهیم داد و واکنش رسانه‌ای به این مهم را بررسی خواهیم کرد.

با ما در این شماره همراه باشید.

تهدیدهای تکراری، انفعال اجرایی

ماجرای فوت سرکار خانم مهسا امینی در ساختمان وزرا خیلی زود به خبر اول کشور در هفته جاری بدل شد. واکنش‌های گسترده در فضای مجازی، رسانه‌های جمعی الکترونیک، روزنامه‌ها و… از تأثر شدید جامعه نسبت به این اتفاق تلخ حکایت داشت. این واکنش‌ها به‌سبب عمق و گستردگی تأثر اجتماعی، خیلی زود به فضای فیزیکی نیز منتقل شد، چنانکه در خلال روزهای گذشته، شاهد وقوع اعتراضات متعدد در برخی شهرهای کشور، از جمله تهران بزرگ بودیم.

رویدادهایی از این دست نشان می‌دهد که وقایع جهان سایبری و جهان فیزیکی نسبتی تنگاتنگ و تعاملی با یکدیگر دارند. یکی از ویژگی‌های برجسته در رسانه‌های سایبری سرعت انتقال و اثرگذاری اخبار در متن این رسانه‌هاست؛ حقیقتی که طی سال‌های گذشته، بارها کشور را در معرض تهدیدهای بزرگ و کوچک قرار داده است.

دو مقدمه‌ای که بیان شد، یعنی سرعت فزاینده خبررسانی در بستر رسانه‌های سایبری و نسبت تعاملی میان فضای سایبری و فضای فیزیکی، لزوم ارائه راهکارهای عملی و بهینه‌ای را نشان می‌دهد که بر مبنای آن، بتوان انتقال رویدادها از فضای سایبری به فضای فیزیکی را مدیریت کرد. مواجهه با اعتراضات خیابانی مردم یکی از مسائلی‌ست که هنوز راهکار مناسبی برای آن اتخاذ نشده است. دریافت مجوز از وزارت کشور که بر اساس قانون، برپایی اعتراضات قانونی بر مبنای آن امکان‌پذیر می‌شود رویه‌ای طولانی، سلسله‌مراتبی، و بروکراتیک است که به هیچ وجه نمی‌تواند پاسخگوی سرعت رویدادهای اجتماعی در جهان امروز باشد.

لزوم جدا شدن صف مردم از صف اغتشاشگران که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۸، به‌صراحت از آن سخن گفتند نیازمند زیرساخت‌هایی‌ست که علی‌رغم گذشت سه سال از فرمایشات ایشان، هنوز محقق نشده است. برای نمونه، در نظر گرفتن مکان‌هایی برای اعتراض شهروندان (دستکم در شهرهای بزرگ و مراکز استان‌ها) و تأمین امنیت آنها از سوی نیروی انتظامی می‌تواند راهکاری عملی برای مردم و مسئولین باشد تا گروه اول خواسته‌های خود را هر زمان که صلاح دیدند بیان کنند و گروه دوم به‌طور روزآمد، از مطالبات مردم باخبر شوند.

کاغذی، اما مخرب

سال‌هاست که برنامه‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران در سطح بین‌المللی موضوع بحث و بررسی‌های بسیار بوده است. این بحث و بررسی‌ها را به‌طور کلی می‌توان در قالب سه‌دسته گنجاند:

  1. مباحث تخصصی در کتاب‌ها، مجلات، و وبگاه‌های معتبر نظامی
  2. مباحث ادعایی رسانه‌ها و سیاسیون ضدایرانی درباب ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای ایران
  3. مباحث رسانه‌ای ضدایرانی درباب ناکارآمدی دستاوردهای نظامی ایران و ماهیت پروپاگاندیستی آن

با طرح ادعای برخی رسانه‌های غربی مبنی بر فروش پهپادهای ایران به روسیه، مباحثی از نوع سوم در دو هفته گذشته، از جانب رسانه‌هایی چون بی‌بی‌سی و اینترنشنال مطرح شد که خبر از انهدام پهپاد ایرانی در میدان جنگ اوکراین می‌داد. این رسانه‌ها تلاش می‌کردند تا روایتی از ناکارآمدی پهپادهای ایرانی عرضه کنند. اما گزارشی که وبگاه «وال استریت ژورنال» به تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ (۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲) منتشر کرد خط بطلانی بود بر این ادعاهای رسانه‌ای.

وبگاه مذکور در گزارشی اختصاصی، مدعی شده است که فرمانده تیپ ۹۲ مکانیزه اوکراین، سرهنگ رودیون کولاگین، از ضربات سنگین پهپادهای شاهد ۱۳۶ ایران به تجهیزات ارتش اوکراین سخن به میان آورده است. کولاگین با اشاره به قابلیت‌های شاهد ۱۳۶، از آمریکا درخواست کرده تا یا تجهیزات ضدپهپادی پیشرفته در اختیار اوکراین قرار دهد و یا جلوی صادرات ادعایی پهپاد از ایران به روسیه را بگیرد.

حال پرسش اینجاست که در صورت ناکارآمدی دستاوردهای نظامی ایران، چگونه یکی از قدرتمندترین ارتش‌های جهان (به روایتی، دومین ارتش قدرتمند جهانی) توانسته با بهره‌گیری از پهپادهای ایرانی، در منطقه‌ای که طرف‌های درگیر آن را از روزآمدترین سلاح‌های جهان انباشته‌اند، اثرگذاری قابل توجهی به نمایش بگذارد؟

حالا آن‌قدرها هم خوب نیست!

وزیر خارجه ایران چهارشنبه، ۲۴ شهریور ماه ۱۴۰۱ در توییتی از امضای یادداشت تعهدات عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای خبر داد. حسین امیرعبداللهیان در حساب توییتری‌اش نوشت که اکنون وارد مرحله جدید همکاری‌های متنوع اقتصادی، تجاری، ترانزیت، انرژی و غیره شده‌ایم. با گذشت یک هفته از آغاز عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای، روزنامه آرمان ملی در مصاحبه‌ای با بهمن آرمان، کارشناس مسائل اقتصادی، نوشت: «خبر پیوستن ایران به این سازمان … مخالفان و موافقان بسیاری را به دنبال داشته است. موافقان بر افزایش حجم کمی و کیفی تجاری کالاهای شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا و منطقه دریای سیاه از یکسو و کمرنگ شدن تحریم‌های موجود علیه ایران از سوی دیگر تاکید دارند، درحالی‌که ظرفیت‌های کشورهای عضو این پیمان در حوزه دانش و تکنولوژی‌های نوین، بدعهدی‌های پیاپی روسیه و چین همزمان با لغو برجام در ایران و نیمه‌کاره رها کردن طرح‌های اقتصادی از جمله دل‌نگرانی‌های کارشناسان مخالف به شمار می‌آید. همه این عوامل پذیرفته شدن ناگهانی ایران در این سازمان را با سوالاتی مواجه می‌کند.»دلایلی که روزنامه آرمان ملی برای «مخالفت» برخی کارشناسان ذکر کرده، در صورتی که درست هم باشند تنها می‌توانند محدودیت‌های عضویت در این سازمان را آشکار کنند و دلیل مخالفت نیستند. علاوه بر این، مثلا هنگامی‌که جمهوری خلق چین علی‌رغم تحریم‌های آمریکا در حال خرید نفت ایران است و به همکاری‌های اقتصادی با ایران نیز ادامه می‌دهد، طرح ادعای «بدعهدی‌های پیاپی چین» مضحک می‌نماید، آن هم پس از اینکه دولت یازدهم بنا بر شهادت بسیاری، پس از امضای برجام دست چین را در همکاری اقتصادی گسترده با ایران پس زد و به سمت اروپا متمایل شد. شاید وقتی از بدعهدی سخن می‌گوییم، بهتر باشد که ابتدا آمریکا و اروپا را به یاد بیاوریم و بعد به دیگر قدرت‌های جهان اتهام بزنیم.

سایبرنبرد- ۹

مجله هفتگی سایبرنبرد با معرفی آخرین و مهم‌ترین رخدادهای جنگ شناختی، شما را با نبرد مداومی که همینک در جریان است آشنا می‌کند و رفته‌رفته، از نقش فضای سایبری در برپایی این جنگ پرده برمی‌دارد.

💠 خبر‌های این هفتۀ سایبرنبرد با ماجرای تروریستی در شهر زاهدان و نحوۀ پوشش این رویداد در بی‌بی‌سی فارسی آغاز می‌شود؛

💠  سپس به مسدود شدن شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های خارج از کشور، به‌ویژه اینستاگرام می‌پردازیم و تبعات احتمالی این مسدودسازی‌ها را بررسی می‌کنیم؛

💠  و در آخرین خبر، فعالیت‌های سلبریتی‌های توییتری، به‌ویژه سلبریتی‌های حاشیه‌ساز را بررسی خواهیم کرد و درباب استقبال به‌ظاهر بی‌سابقۀ مخاطبانِ توییتری به این فعالیت‌ها سخن خواهیم گفت.

با ما در این شماره همراه باشید.

کوررنگی رسانه‌ای

در جریان اعتراضات اخیر بر سر فوت سرکار خانم مهسا امینی و در حاشیۀ این اعتراضات، اغتشاشات کور یا غرض‌ورز فراوانی در بسیاری از نقاط کشور روی داد که بر مبنای هیجانات اجتماعی و گاه، جهت‌دهی‌های بیگانگان و دشمنان کشور بروز کردند.

یکی از برجسته‌ترین و پرهزینه‌ترینِ این اغتشاشات روز جمعه، هشتم مهر ماه، در شهر زاهدان اتفاق افتاد و حدود ۴۰ نفر تلفات بر جا گذاشت. حضور عبدالمجید ریگی و یاسر شه‌بخش در میان تلفات این رویداد نشان از حضور فعال «جیش الظلم» داشت؛ گروهی تروریستی که سابقۀ جنایاتش با نام عبدالمالک ریگی در ذهن مردم سیستان و بلوچستان، و کل ایران ثبت شده است.

اقدامات تروریستی زاهدان امّا در روایت بی‌بی‌سی فارسی، بدون هیچ تمایزی از جریان دیگر اعتراضات مطرح شد، و این بنگاه خبرپراکنی در تمامی گزارش‌هایی که درباب این رویدادها منتشر کرد، تمام تلاش خود را به خرج داد تا از ذکر صریح ترور و تروریسم خودداری کند.

شیوۀ روایت بی‌بی‌سی فارسی نشان از آن دارد که این بنگاه خبرپراکنی نه تنها از ایجاد فضای ابهام میان اعتراض و اغتشاش شهری سود می‌برد، بلکه حتّی آن اندازه به حرفۀ گزارشگری خبری التزام ندارد که مرز میان اعتراض و ترور (آنهم ترور کور) را روشن کند؛ عدم التزامی که با تأکید مداوم این بنگاه بر حرفه‌ای‌گری رسانه‌ای قویّاً در تعارض است.

حواسمان به پلاسکوی مجازی باشد!

در جریان اعتراضات پس از فوت سرکار خانم مهسا امینی که در مواردی نیز به اغتشاش و تخریب کور انجامید، سیاست‌گذاران فضای مجازی کشور به این تصمیم رسیدند که برخی از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی را مسدود کنند. این مسدودسازی در خلال یک وضعیت استثنایی قابل فهم و توجیه است. امّا در چند روز گذشته، بحث درباب مسدودسازی دائم برخی از این شبکه‌ها و پیام‌رسان‌ها (به‌ویژه اینستاگرام) بر سر زبان مردم کوچه و بازار افتاده است.

خبر مسدودسازی دائم اینستاگرام چه حقیقت داشته باشد، چه شایعه باشد، ضرورت توضیح رسانه‌ای گسترده از جانب مسئولین را در پی دارد. این ضرورت أولاً از آن روست که بسیاری از مسئولین کشور طی ماه‌های گذشته، بارها اخبار مبتنی بر مسدودسازی این پلتفرم را رد کرده‌اند و ثانیاً بنا بر تخمین‌های موجود، دستکم حدود چهارصد هزار کسب‌وکار مجازی طی سال‌های گذشته، بر بستر این پلتفرم شکل گرفته است.

علل دوگانۀ فوق‌الذکر سبب می‌شوند تا خبر مسدودسازی دائمی اینستاگرام بسیاری از مردم را در نسبت با مسئولین کشور گرفتار بی‌اعتمادی کند و اضطراب اقتصادی فزاینده‌ای نیز به ایشان وارد آورد. روشن است که چنین تصمیمی با هر انگیزه و نگاهی رقم خورده باشد، آثار کلانی در پی دارد که بدون توضیح رسانه‌ای گسترده، توجّه به ذی‌نفعان حاضر در این پلتفرم، و تصمیم‌سازی‌های موازی به‌خصوص در حوزۀ اقتصادی، به ایجاد شکاف میان دولت و ملّت منجر می‌شود و آثار زیانباری برای منافع ملّی کشور در پی خواهد داشت.

تودۀ چندکایی!

فعالیت سلبریتی‌های حاشیه‌سازی همچون علی کریمی و علی شریفی زارچی (استاد دانشگاه صنعتی شریف) در بستر توییتر، ظاهراً با استقبال بی‌سابقۀ مخاطبان توییتر مواجه شد. برای نمونه، درحالی‌که در شرایط عادی، تعداد لایک‌های توییتر برای پست‌های پرمخاطب در بهترین حالت، حدود هزار لایک است، برخی از توییت‌های آقای شریفی زارچی در مدّت اعتراضات تا چهل‌وهشت هزار لایک گرفتند. در این میان، برخی از مخاطبان توییتر مدّعی شدند که مخاطبان این سلبریتی‌ها به‌طور چشمگیری برساخته، و برآمده از ربات‌هاست.

گرچه فضای توییتر در کلیت آن هرگز نمی‌تواند افکار عمومی ایران را بازتاب بدهد و تمرکز بیش‌ازاندازه بر این فضا قطعاً ذهن مخاطب را در نسبت با افکار عمومی کشور به انحراف می‌کشد، اما در عین حال، نباید نسبت به آنچه در این فضا می‌گذرد یکسره هم بی‌تفاوت بود. بنابراین، از دستگاه‌های ذی‌ربط در کشور توقع می‌رود تا با داده‌کاوی دقیق مبتنی بر علم داده، مخاطبان توییتر و دیگر شهروندان را نسبت به اطلاعات مرتبط با مخاطبان ادّعایی سلبریتی‌ها آگاه کنند. این اطلاعات به حقیقی یا ساختگی بودن مخاطبان محدود نمی‌شود و می‌تواند حقایقی نظیر گروهِ سیاسی مطبوع مخاطبان، داخلی یا خارجی بودن ایشان، و امثالهم را نیز به اطلاع عموم مردم برساند. اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم سلبریتی‌ها در موقعیت‌های استثنایی نظیر آنچه طی دو هفتۀ اخیر شاهدش بودیم، لزوم داده‌کاوی‌های اینچنینی را بیش‌ازپیش نشان می‌دهد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا