سایبرنما – شماره ۲۷
مجله هفتگی سایبرنما ۲۷ متعلق به سایبرپژوه با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آنها در آیندهی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند. استراتژی چین در نبردِ سردِ هوش مصنوعی تغییر کرده است: در حالی که تا پیش از این چین الگوریتمهای هوش مصنوعی خود را در اختیار کسی قرار نمیداد (یا به سختی قرار میداد)، اکنون تیکتاک آنها را برای فروش گذاشته است؛ آیا چین در حالِ آمادهشدن برای فتحِ جهانِ هوشهای مصنوعی است؟ سایبرنمای این هفته چهار خبر از دنیایِ IoB (اینترنتِ بدن) دارد که اولینِ آنها مربوط به تولید داروهای طبیعی توسط هوش مصنوعی میشود. آیا بشریت با کمکِ هوشهای مصنوعی استفاده از داروهای شیمیایی را کنار خواهد گذاشت؟ سومین خبرِ این هفتهی سایبرنما به تولیدِ نوعی میکروروباتِ درونبدنی اختصاص داد. نه تنها خیابانهای جهان در آیندهای نه چندان دور مملو از روباتها خواهد شد، بلکه رگهای ما هم محل رفت و آمدِ روباتها خواهند بود. آیا میتوان از بدن برق گرفت؟ حداقل برای این که برقِ برخی از درونکاشتها تامین شود؟ در این هفته به این موضوعِ محلِ مناقشه در IoB پرداختهایم و واپسین خبر این شماره نیز به تولیدِ یک سیستمِ لامسهی مصنوعی برای بدنِ انسان اختصاص دارد. سیستمی که به وسیلهی آن نه تنها میتوانید لباسهایی که از اینترنت میخرید را ببینید، بلکه میتوانید آنها را لمس هم بکنید. با ما در این شماره همراه باشید.
۱. پرورشِ هوشهای مصنوعی در زمینِ دشمن
یادگیری ماشینی یکی از روندهای اصلی توسعهی هوشهای مصنوعی است. در این روند هوش مصنوعی با دادههایی که در اختیار آن قرار میگیرد تمرین داده میشود و رشد میکند. بنابراین در توسعهی هوش مصنوعی همیشه سوال اینجاست که «داده را از کجا باید پیدا کرد؟». در همین راستا شرکتِ چینیِ ByteDance که شرکتِ مادرِ TikTok محسوب میشود استراتژی شرکتهای آمریکایی را پیش گرفته است: بعد از به دست آوردنِ حدودِ ۶۵ میلیون کاربرِ آمریکایی، تیکتاک برخی الگوریتمهای جدیدِ هوشمصنوعیای را برای فروش گذاشته است تا شرکتهای شخص ثالث با خریدِ آن از فیلترهای مختلف و همینطور کامپیوترویژن استفاده کنند. صحیح است که کاربر از این هوشها استفاده میکند اما برندهی اصلی شرکتِ تیکتاک خواهد بود که هوشهای مصنوعی خود را با دادهها و استفادهی کاربران «تمرین» میدهد. پژوهشگران در حوزهی نبردِ سردِ چین و آمریکا بر سرِ هوش مصنوعی باور دارند که این نوع صادرات هوش مصنوعی در واقع بازی در زمینِ دشمن و آغاز استراتژیِ «حاکمیتِ هوش مصنوعی چینی در سطح جهانی» است.
۲. آیا هوش مصنوعی به سلطهی داروهای شیمایی پایان خواهد داد؟
سایبرنما پیشتر از اهمیت هوشهای مصنوعی در تولیدات دارویی، ترکیبِ مصرفِ دارویی و تولیدِ واکسن گفته بود و حال پژوهشگران دانشگاه صنعتی زوریخ در مقالهای که اخیرا به چاپ رسیده است ادعا کردهاند که مدلهای هوش مصنوعی برای تولید دارو میتواند منجر به بازگشتِ بشریت به داروهای طبیعی شود. این پژوهشگران به دنبال آن هستند که با استفاده از هوش مصنوعی ترکیباتِ جدیدِ طبیعیای که میتواند به عنوانِ دارو برای بدنِ انسان استفاده شود را شناسایی کنند تا نیازِ ۵۰ درصدیِ جامعهی بشری به ترکیباتِ شیمیایی دارویی کمتر شود. پژوهشگران زوریخی هوش مصنوعیای را توسعه دادهاند که از یک سو میتواند اثراتِ ترکیباتِ طبیعیِ دارویی بر بدن را شناسایی کند و از سوی دیگر میتواند نحوهی ترکیببندیِ این داروها برای تولیدِ ارزان و موثر را پیشنهاد دهد؛ یعنی آنها هوش مصنوعیای را ساختهاند که هم داروساز است و هم شیمیست. نتیجهی پژوهشِ این دانشمندانِ آلمانی نشان میدهد که هوشهای مصنوعی در مرحلهی بعدی میتوانند ترکیباتِ داروییِ طبیعی را با استفاده از مختصاتِ بدنیِ «هر بیمار» شناسایی و تولید کنند:دیگر داروی بدنِ من و بدنِ شما «یک» دارو نخواهد بود بلکه هر بدنی داروی مناسبِ خودش را دریافت خواهد کرد.
۳. میکروروباتها سیستمِ حمل و نقلِ داروها و سلولها در بدن خواهند بود
درمانهای مبتنی بر تولید و توزیع سلول در بدن یکی از ترندهای مهمِ آیندهی پزشکی است که میتواند به خصوص در درمان بافتهای قلب یا بافتهای سرطانی تاثیراتِ قابلِ ملاحظهای داشته باشد. چالش اصلی در این روشِ درمانی نحوهی انتقالِ زندهی سلولهای تولیدشده یا داروها به بافتِ مدِ نظر است و راهِ حل، آن طور که علمای هنگکنگی میگویند، میکروروباتهای تجزیهشونده هستند. این میکروروباتها اخیرا در علم پزشکی مورد استقبال قرار گرفتهاند اما باید به گونهای طراحی شوند که بتوانند محمولهی دارویی یا سلولی خود را حمل کنند و از شرِ سیستمِ دفاعی بدن نیز در امان باشند و دستِ آخر به صورتِ اصولی از بدن دفع شوند یا در بدن تجزیه شوند. مدلی که پژوهشگرانِ هنگکنگی توسعه دادهاند منجر به تولید میکروروباتهایی شده است که همهی الزامات بالا را به درستی مرتفع میکند و میتواند در درمانِ بالینی نیز مورد استفاده قرار بگیرد. باید به خاطر داشته باشیم که تکنولوژیهای میکروروباتیکِ امروزین روباتهای خودمختار و متصل به ۵G نیستند که با برقراری ارتباط با صاحبنشان دستورات را اجرایی کنند بلکه آنها صرفا ماشینهایی برنامهریزیشدهاند؛ بنابراین فعلا لازم نیست که هیچ نگرانیای بابتِ توسعه و تولیدِ آن داشته باشیم
۴. تولید انرژی الکتریکی از بدن با استفاده از نانوتکنولوژی
با ظهور و گستردهشدنِ درونکاشتهای بدنی (یعنی استفاده از ماشینها درونِ بدن یا ایمپلنتها) تامینِ انرژیِ این ماشینها به یک معضلِ جهانِ تکنولوژی بدل شده است. پیش از این راههای مختلفی مانندِ استفاده از گرمای بدن یا تبدیل انرژی ترمودینامیکی بدن به انرژی الکتریسیته برای تامینِ انرژی مورد نیازِ این درونکاشتها پیشنهاد شده بود و اکنون اسرائیل نیز واردِ این بازی شده است. دانشمندان اسرائیلی اعلام کردهاند که با استفاده از نانوتکنولوژی میتوانند ولتاژِ تولیدشده توسط ارگانهای مختلفِ بدن (یعنی انرژی مکانیکی تولیدشده) را مهار و به انرژی الکتریکی تبدیل کنند. آنها برای چنین کاری یک ماده شبیه به پروتئین کلاژن (که ۳۰ درصدِ بدن از آن تشکیل شده است) را ساختهاند. ساختارِ خاصِ این کلاژنِ مصنوعی به پژوهشگران اجازه داده است که بتوانند در درونکاشتها نوعی موتور کوچک را طراحی کنند که از سویی میتواند انرژی مکانیکی درونِ بدن را به الکتریسته تبدیل کند یا الکتریسیتهی ذخیرهشده در خودش را به انرژیِ مکانیکی تبدیل کند
۵. لامسهی مصنوعی: واقعیتِ مجازی را باید لمس کرد
اگر قرار باشد که انسانها روزی در جهانهای مجازی زندگی، یا حداقل بازی، کنند باید سیستمی وجود داشته باشد که علاوه بر انتقالِ دیداری و شنوایی و بویایی، بتواند «لامسه» را نیز انتقال دهد. به بیانِ دیگر، ما باید بتوانیم جهانهای مجازی و چیزهای مجازی را لمس کنیم. به طورِ مثال فرض کنید که میخواهید از اینترنت یک میز چوبی بخرید: آیا دوست ندارید که قبل از خرید علاوه بر دیدنِ شکل و شمایلِ میز، آن را لمس کنید و از صیقلیافتگیاش مطمئن شوید؟ بنابراین در روندهای توسعهی تمدنِ سایبری شبیهسازی لامسه اهمیت زیادی دارد و حال محققان کرهی جنوبی سیستمی را توسعه دادهاند که میتواند ساختار لامسهی انسان را تا حدِ خوبی شبیهسازی کند. این سیستم توانسته است در ۲۰ بافتِ مختلف انتقالِ سیگنالهای عصبیِ لامسه را با موفقیتِ ۹۹ درصدی انجام دهد که رقمی خیرهکننده محسوب میشود. این سیستم با شبیهسازیِ ساختارِ لامسهی سرِ انگشتانِ دست، از سویی میتواند ساختارِ لامسهای اشیاء (زبری، سختی و …) را شناسایی کند و از سوی دیگر میتواند با شبیهسازی ساختارِ عصبیِ انسان، «حسِ لامسهی یک چیز» را به مغزِ انسان انتقال دهد.