سایبرنما – شماره ۳۰
مجله هفتگی سایبرنما با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آنها در آیندهی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند. نورونهای مصنوعی با ساختار یونی اولین خبر این هفتهی سایبرنماست. کشف این ساختار کمک بزرگی به برقراری رابطهی مستقیم میان مغز و کامپیوتر خواهد کرد. دومین خبر این هفته مربوط به اولین دانشکدهی واقعیِ آموزش مجازی است. دانشکدهای مبتنی بر واقعیت مجازی که همهی عناصر یک دانشکده در آن شبیه سازی شده است. سپس از پروژهی فیسبوک برای راهاندازی متاورسها سخن خواهیم گفت؛ متاورسهایی که بیشک آیندهی ارتباطات اجتماعیِ سایبری خواهند بود. دانمارکیها در حال توسعهی تکنولوژیای هستند که به ما امکان در آغوشکشیدن نزدیکان را به صورت مجازی فراهم میکند؛ چهارمین خبر این هفتهی سایبرنما به این تکنولوژی اختصاص دارد و واپسین خبر این شماره به تولید شیشههایی سختتر از الماس توسط چینیها اختصاص دارد. شیشههایی که احتمالا آیندهی صنعتِ نیمههادیها را با تغییراتِ جدی مواجه خواهد کرد و اهمیتی تمدنی دارد. با ما در این شماره همراه باشید.
مدلِ نورونهای مصنوعی با ساختار یونی جهانِ علم را شگفتزده کرد
ارتباط میان نوروهای طبیعی و مصنوعی یکی از روندهای اساسی آینده است. این ارتباط علاوه بر کارکردهای درمانی (مانند فراموشی و یا آسیبهای مغزی) راهِ حلی برای خلق رابط کاربری مغزی (برقراری ارتباط مستقیم میان مغز و ماشین) نیز هست. در حالی که بشر میتواند این ارتباط را تا حدِ قابل قبولی برقرار کند، اما هوش مصنوعیای که بخواهد ارتباطات نورونی مصنوعی و طبیعی را پیشبینی و برقرار سازد، دهها هزار برابر بیشتر از مغز انرژی مصرف میکند. یک مقاله که هفتهی گذشته در مجلهی Sience منتشر شد راهِ حل جالبی را برای این حوزه پیشنهاد میکند. ساختار نورونهای مصنوعی که در این مقاله پیشنهاد میشود بر اساس یونها (مانند مغز) و بر روی یک لایهی نازک از آب عمل میکند و نه الکترونها (که روند اصلی تولید نورونهای مصنوعی است). استفاده از یونها اجازه میدهد که انرژی بسیار کمتری برای اتصال و فعالسازی نورونهای مصنوعی هزینه شود و در نتیجه کارآییِ آنها نیز بالاتر بیاید. مدلِ پیشنهادشده از جهت نظری میتواند سیگنالهای حافظهی مغزی را برای کامپیوتر ترجمه کند و این یعنی قدم بعدیِ این پروژه، آزمایش واقعیِ یادآوری مصنوعی است.
اولین دانشکدهی آموزش مجازی پاییزِ امسال شروع به کار خواهد کرد
شیوع پاندمی کرونا موجب شد که جهان به سمتِ آموزش مجازی سوق پیدا کند؛ آموزشی که در واقع نام درستش «آموزشِ غیر حضوری و از راه دور به وسیلهی اینترنت» بود. آموزش مجازی، به معنای واقعی کلمه، آن آموزشی است که توسط تکنولوژیهای واقعیت مجازی انجام شود؛ یعنی تکنولوژیهایی که تمامِ محیطِ آموزش را برای دانشآموز یا دانشجو شبیهسازی میکند. حال، در پاییز امسال، اولین دانشکدهای که آموزش مجازی را به معنای واقعی ارائه میدهد در دانشگاه FISK شروع به کار خواهد کرد. این دانشکده آموزشِ چهره به چهره (In-Person) را به صورت مجازی فراهم میکند. گفته میشود که تجربهی حضور در دانشکدهی مجازی دانشگاه فیسک مانندِ تجربهی حضورِ فیزیکی در این دانشکده است: دانشجویان در کریدورها به سوی کلاسهایشان میشتابند، کلاسها را باز میکنند، با یکدیگر در محیطهای شبیهسازیشده گفت و گو میکنند و دستِ آخر در محیطهای شبهواقعی درسها را با موادِ شبیهسازیشده فرامیگیرند. لازم به ذکر است که هدستهای HTC VIVE تکنولوژی محوری آموزش مجازیِ دانشگاه فیسک است.
آیا فیسبوک به سمتِ متاورس حرکت میکند؟
در یکی از اولین شمارههای سایبرنما ما بر اهمیتِ متاورسها در آیندهی نزدیک تاکید کرده بودیم. متاورسها جهانهای مجازی مبتنی بر واقعیت مجازی هستند و بسیاری بر این باورند که آیندهی «ارتباطات اجتماعی بشری» در متاورسها خواهد بود. هفتهی پیش دو سیگنال مهم در این زمینه به گوش رسید: از سویی مایکروسافت بر متاورسبودنِ دوقلوهای دیجیتالی خود در صنعتِ IoT تاکید کرد و از سوی دیگر زاکربرگ تلویحا تائید کرد که مسیر فیسبوک در متاورسها دنبال خواهد شد. باید تاکید کرد که حرکت فیسبوک برای متاورسها به تولیدِ هدستهای واقعیت مجازیِ Quest باز میگردد. اما واقعیت مجازی برای ساختنِ متاورسها تنها تکنولوژیِ لازم نیست: فیسبوک باید به سمتِ «واقعیتِ افزوده»، «واقعیتِ آمیخته» و در نهایت هر نوع XR (واقعیتِ دیگرِ) ممکن حرکت کند. فیسبوک با سه میلیارد کاربرِ فعالِ ماهانه بزرگترین شبکهی اجتماعی جهان محسوب میشود. کوچ دادنِ این کاربران به یک متاورس حرکتی است که اکنون آغاز شده است و تا چند سال آینده به طور کامل متحقق خواهد شد. باید صبر کرد ودید که آیا متاورسهای آیندهی فیسبوک میتواند مانند اینستاگرام جامعهی ایرانی را کاملا دربنوردد یا جامعهی ایرانی به سمت متاورسهای دیگری کوچ خواهند کرد؟
به آغوش کشیدن اعضای خانواده؛ حتی از راه دور
پاندمی کرونا موجب به وجود آمدن مسائلی شد که جست و جو برای پیداکردنِ راهِ حلِ آنها منجر به پیشرفتهای زیادی در زمینهی تکنولوژی (به خصوص تکنولوژی پزشکی و ارتباطات سایبری) شد. یکی از این مسائل ارتباطاتِ از راه دور (به خصوص در قرنطینه) است. انسانها نیاز به آن دارند که با خانوادهی خود در ارتباط عاطفی فیزیکی (مانند لمس کردن، در آغوش کشیدن و حسِ حضور فیزیکی) باشند و پاندمی کرونا نشان داد که چگونه فقدان این ارتباط منجر به مشکلات روحی و اجتماعی میشود. دانشمندان دانمارکی در حال کار بر روی پروژهای هستند که امکان این ارتباط را تا حدِ زیادی فراهم میکند. این پروژه که «بدونِ لمس» خوانده میشود، شرایطی را فراهم میکند که در آن فرد بدونِ ارتباط واقعی فیزیکی، احساسِ ارتباط فیزیکی (نشستن در کنارِ دیگری، لمسشدن و بغل شدن) را داشته باشد. اما این «احساس» فقط مربوط به انسانها نمیشود بلکه فرض کنید میخواهید لباسی از اینستاگرام بخرید: این تکنولوژی اجازه میدهد که جنس و کیفیت پارچهی لباس را لمس کنید و از آن مطمئن بشوید.
چینیها شیشهای سختتر از الماس ساختند
تکنولوژیهای نیمههادی اگر مهمتر از هوش مصنوعی نباشند، از آن پایینتر نیستند. در حقیقت این هوشهای مصنوعی هستند که همیشه وابسته به تکنولوژیهای نیمههادی باقی خواهند ماند و هر پیشرفتی در دومی، منجر به پیشرفتهای غیر قابل انتظاری در اولی میشود. نبرد سرد هوش مصنوعی میان چین و ایالات متحده نه صرفا بر سر هوش مصنوعی که بر سر نیمههادیها هم هست. در همین راستا، هفتهی گذشته دانشمندان چینی دستاوردی خیرهکننده را به جهانیان اعلام کردند: تولید شیشهای با سختیِ ۱۱۳ گیگاپاسکالی (الماس فقط ۵۰ تا ۷۰ گیگاپاسکال سختی دارد). طبعا از چنین شیشهای در ساختمانسازی استفاده نمیشود بلکه کاربرد اصلی آن صنعت فضایی، انرژی خورشیدی و همچنین تکنولوژیهای نیمههادی است. چیپها و تراشههای کامپیوتری از سیلیکون که یک نیمههادی است ساخته می شود و گفته میشود که AM-III به همان اندازهی سیلیکون برای ساختنِ تراشهها کارایی دارد. علاوه بر این محققان به این نکته اشاره داشتهآند که به علت سختی بسیار بالای این شیشه، احتمالا چین تلاش خواهد کرد که تراشههای اسلحههای هوشمندِ خود را به آن مجهز کند. شیشه اهمیتی تمدنی دارد و تلاشهای کشورها برای توسعهی موادِ جدیدِ شیشهای در همین راستاست.