مجله هفتگی سایبرنما با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آنها در آیندهی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند.
💠 خبرهای این هفتهی سایبرنما با معرفی یک موتورِ جست و جوی قابلِ شخصیسازی آغاز میشود.
💠 سپس به طرحِ جدیدِ انویدیا برای ایجادِ اکوسیستمِ صنعتیِ جهانی مبتنی بر پردازش ابری و دوقلوهای دیجیتال خواهیم پرداخت.
💠 سومین خبر این هفتهی سایبرنما به بررسی یک گزارشِ آیندهپژوهی در مورد آیندهی تکنولوژیها و «خودمختاری در تکنولوژی» اختصاص دارد.
💠 در ادامه اولین گزارش «هیئت بررسی امنیتِ سایبری ایالات متحده» و حفرهی امنیتیِ معروفِ جاوا را بررسی خواهیم کرد.
💠 و در آخرین خبر این هفته به استفادهی دادگاههای چینی از هوش مصنوعی خواهیم پرداخت: اکنون همهی قضاتِ چینی در هر پروندهای باید با هوش مصنوعی مشورت کنند.
کنترلِ هوشهای مصنوعیِ موتورهای جست و جو باید در دست کاربر باشد
سالهاست که گوگل اصلیترین و پرکاربرترین موتورِ جست و جوی جهان است. سرویسِ جست و جوی این شرکت آنچنان جامع، کامل و روان است که نه تنها رقبایی چون یاهو از میدان به در شدند بلکه حتی غولی مانندِ مایکروسافت هم نتوانست با بینگ سهمِ خاصی از بازار را کسب کند. بعید است که تختِ پادشاهی گوگل در سرزمینِ جست و جو به این زودیها واژگون شود با این حال مقاومتهای پراکندهای (مانندِ یاندکس) در مقابل این حاکمیت وجود دارد و میتوان با شناسایی این مقاومتها آیندهی نبرد بر سرِ سرویسِ جست و جو را با دقتِ بیشتری پیشبینی کرد. یکی از این مقاومتها مربوط به سرویسِ You.com است. این سرویس با شعاری علیه گوگل آغاز به کار کرده است: «موتورِ جست و جویی که شما کنترلش میکنید». این شعار به روشنی نشان میدهد که بحران اصلی در مورد گوگل نه کارآمدیِ این سرویس بلکه «کنترلناپذیری» این سرویس است؛ تا جایی که حتی برخی کشورها برای اعمالِ این کنترل، دست به راهِ حلهای کودکانهای زدهاند. به گفتهی مدیرانِ You.com اکنون توسعهدهندگان میتوانند به هوشهای مصنوعیِ این سرویس دسترسی داشته باشند و نحوهی شناسایی و شخصیسازیِ این هوشها را مطابق با خواستههای خود (و نه شرکت – آنطور که گوگل میپسندد) تنظیم کنند.
پردازشِ ابریِ قدرتمند نیازِ آیندهی صنعت است
انویدیا یکی از آن شرکتهایی است که استراتژی مشخص، متعین و روشنی در قبالِ آیندهی سایبری اتخاذ کرده است. این شرکت محورِ اصلی تحول را در دو زمینهی تولید و تصویر تشخیص داده است و این دو به نوبهی خود، نیازمندِ پشتیبانیِ سختافزاری و شبکهای هستند. به دلیلِ همین استراتژی مشخص است که انویدیا این روزها با سرمایهگذاری و طراحیِ پروژههای خاص بر سرِ زبانهاست. انویدیا در جست و جوی شکل دادن به یک اکوسیستمِ صنعتی است و با تمرکز بر دوقلوهای دیجیتال همکاریای پرسود را با شرکتِ Rescale (شرکتی که پردازشِ ابری با توانِ بالا را دنبال میکند) آغاز کرده است. دوقلوهای دیجیتال یک امکانِ بسیارِ کارآمدِ سایبری در زمینهی «تحقیق و توسعه» هستند. دیگر لازم نیست که تولیدکنندگانِ صنعتی (مانند خودرو) خودروهای ساختهشده با هزینهی بالا را در محیطهای فیزیکی آزمون کنند بلکه آنها میتوانند این آزمون را در شبیهسازهای فیزیکیِ دوقلوهای دیجیتال انجام دهند. تحلیلگران بر این باور هستند که همکاری اخیرِ انویدیا با شرکتِ Rescale گامی بلند برای جهانیسازی پلتفرمِ ابریِ دوقلوهای دیجیتال انویدیاست. چنین پلتفرمهای جهانیای میتواند منطقِ اقتصادِ صنعتی در آینده را تغییر دهد و به همین دلیل است که کشورهایی مانندِ چین (هر چند بدونِ سر و صدا) به دنبالِ اکوسیستمهای خودشان هستند.
آیندهی تکنولوژی خودمختاری است
سایبرنما و به طور کلی همهی جرائد مربوط به تکنولوژی مملو از اخباری مربوط به آینده هستند. آنها از تکنولوژیهای آینده سخن میگویند و اثراتِ این تکنولوژیها بر زیستِ انسانها را بررسی میکنند. با این حال همواره باید در تفکرِ مربوط به آینده یک «نقطهی کانونی» را در نظر گرفت؛ یعنی نقطهای که تمامِ پیشرفتهای تکنولوژیک به آن سمت حرکت میکنند. خوانندگان سایبرنما میدانند که نزدِ این مجله آن نقطهی کانونی «تمدنِ سایبری» است. این تمدن از جهتِ زمانی در حدودِ ۴۰ تا ۵۰ سالِ آینده محقق میشود اما آیا نقاطِ کانونیِ دیگری در میانهی راه وجود دارد؟ پیش از این سایبرپژوه در پروندهای مفصل به بحثِ خودمختاری جنگافزارها پرداخته بود و آن را به عنوان یک نقطهی کانونی طرح کرده بود. اکنون در پژوهشی دیگر توسط موسسهی آلکاتراز این پیشبینی برای بار دیگر تائید شده است. به گفتهی این موسسه، خودمختاریِ محتومِ تکنولوژیها در بازهی ۱۰ ساله را باید در این چهار شاخه فهم کرد: ۱) وظایف تکراری بشری به عهدهی ماشینها خواهد بود، ۲) زنجیرهی تامین خودکار خواهد شد، ۳) بازهی ۵ تا ۱۰ سالِ آینده سرعتِ گسترش خودمختاری افزایش تصاعدی خواهد داشت و ۴) خودمختاری در سطح اکوسیستمِ هوشمند رخ خواهد داد.
اولین گزارش هیئت بررسی امنیتِ سایبری ایالات متحده منتشر شد
سالِ گذشته بود که تیم امنیتی علیبابا یک حفرهی روزِ صفرِ دهشتناک در جاوا را تشخیص داد؛ حفرهای که به واسطهی آن اطلاعاتِ ۳ میلیارد دستگاهِ استفاده کننده از جاوا به خطر افتاده بود. کسی تخمینی ندارد که در تمامِ این سالها چه میزان نشتِ امنیتی به واسطهی این حفره رخ داده است اما عمدهی کشورها تلاش کردند با مدیریتِ این بحران وصلههای امنیتیِ مناسب برای جاوا عرضه کنند تا از آسیب بیشتر جلوگیری کنند. لکن بنا بر گزارش «هیئت بررسی امنیتِ سایبری ایالات متحده» (تاسیس شده در بهمنِ ۱۴۰۰ به فرمانِ جو بایدن) این حفرهی امنیتی هنوز قابلیتِ تخریبِ خود را حفظ کرده است. فرمانِ تاسیسِ این هیئت (که متشکل از مسئولان امنیتی و نمایندگانِ شرکتهای خصوصیای مانندِ گوگل و مایکروسافت است) به خصوص پس از بحرانهای امنیتیِ مختلف در ایالات متحده و در گرماگرمِ نبردِ سردِ هوش مصنوعی میان چین و ایالات متحده، معانیِ سیاسیِ زیادی داشت. به نظر میرسد ایالات متحده از فازِ «تهاجم و تدافعِ دولتی» واردِ فازِ «مقابلهی دولتی-مردمی» شده است. حال گزارشِ این هیئت نشان میدهد که این هیئت با نگاهی فعالانه و راهبردی تلاش میکند میزانِ آسیبپذیری آمریکا در مقابلِ حملههای سایبری را کاهش دهد و مسئلهی امنیتِ سایبری را به یک مسئلهی عمومی و مدنی تبدیل کند.
در چین قاضیها باید با هوش مصنوعی مشورت کنند
چین حداقل از سالِ ۲۰۱۶ در حالِ توسعهی «دادگاههای هوشمند» است. هدفِ چین از این هوشمندسازی افزایشِ انصاف، کارآمدی و اعتبارِ سیستمِ قضایی است. سایبرنما پیشتر به استفاده از هوشهای مصنوعی به عنوانِ دادستان (تشخیصدهندهی جرم) در سیستم قضایی چین اشاره کرده بود. هوشِ مصنوعی پیش از این به سیستمِ ضابطهای قضایی (پلیس) متصل شده بود و حتی فروشِ اموالِ بدهکاران نیز به هوش واگذار شده است. حال دادگاهِ عالیِ چین اعلام کرده است که هوش مصنوعی در کلِ سیستمِ قضایی چین استفاده خواهد شد. به گفتهی مقاماتِ چینی هوش سه کاربرد قضایی خواهد داشت: ۱) پیشنهادِ قوانینِ جدید، ۲) تهیهی پیشنویس از اسنادِ حقوقی (مانندِ پیادهسازی مکالمات دادگاه) و ۳) تصحیحِ خطای انسانی. اکنون قاضیهای چینی برای هر پروندهای باید با هوش مصنوعی مشورت کنند و اگر نظرِ آنها مخالفِ هوش بود، باید یک «توجیهِ مکتوب و متقن» را در سیستم ثبت کنند. همچنین تاثیرِ تمدنیِ موردِ اول نیز مهم است: حجمِ پروندههای قضایی در چین سرسام آور است (حدودِ ۱۰۰ هزار پرونده در روز) و باید در نظر داشت که این حجمِ عظیم، دیتابیسِ عظیمی را به ارمغان میآورد. هوشها میتوانند با دقتِ نظر و کارآمدیِ بسیار بالاتری از انسانها قوانین را برای پیشبردِ سودمندترِ جامعه تدوین کنند.
سایبر نبرد-۳
مجله هفتگی سایبرنبرد با معرفی آخرین و مهمترین رخدادهای جنگ شناختی، شما را با نبرد مداومی که همینک در جریان است آشنا میکند و رفتهرفته، از نقش فضای سایبری در برپایی این جنگ پرده برمیدارد.
💠 خبرهای این هفتۀ سایبرنبرد با عملیات روانی-رسانهای درباب مرمت گنبدهای مسجد امام (ره) و شیخ لطفالله أصفهان آغاز میکنیم؛ ماجرایی که خبرش از ۲۰ تیر ماه منتشر شد، امّا در هفتۀ جاری ابعاد جدیدی پیدا کرد؛
💠 سپس به ماجرای فیلم بگومگوی شهروندان در اتوبوس بیآرتی، بر سر حجاب میپردازیم و واکنش یک مسئول را به این ماجرا بررسی میکنیم؛
💠 و در آخرین خبر، به سراغ سخنان کمال خرازی درباب نیت جمهوری اسلامی ایران از توسعۀ برنامۀ هستهایش میپردازیم که با اظهارنظرهای عجیب برخی از چهرهها و فعّالان فضای مجازی همراه بود.
تخریب میراث فرهنگی یا تخریب روحیه جمعی؟
ماجرای مرمت دو گنبد امام (ره) و شیخ لطفالله، واقع در میدان نقشجهان اصفهان، و نتیجه ناخوشایند کار که حاصل از بیتوجهی یا ناکارآمدی تیم پیمانکار این پروژهها بوده مدتیست که در فضای رسانههای دیجیتال خبرساز شده است. البته این جای خوشحالی دارد که افکار عمومی نسبت به نگهداری بهینه از میراث فرهنگی و ملی واکنش نشان میدهد. اما بررسی شیوه واکنش به ماجرای مرمتهای اخیر خیلی زود این خوشحالی را با گونهای حس نگرانی همراه میکند.
گرچه این خبر ابتدا در هفته گذشته منتشر شد، اما گردش آن در رسانههای دیجیتال، در خلال هفته جاری با دو ویژگی برجسته همراه بود: ۱. فرافکنی، و ۲. برگشتناپذیری (اصلاحناپذیری). ویژگی فرافکنی در قالب عباراتی نظیر «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل» بیان شد و برگشتناپذیری یا اصلاحناپذیری در قالب عباراتی چون «از بین رفتن گنبد»، «فاجعه»، «تخریب میراث فرهنگی»، و….
روشن است که کنش افکار عمومی باید بر بستر امید به آینده صورت پذیرد. حال اگر شیوه خبررسانی به گونهای باشد که همین بستر امید به آینده را هدف قرار بدهد، آنهم از طریق فرافکنی و القای دروغین اصلاحناپذیری، یقینا هدفش نه برانگیختن کنشگری مثبت در میان افکار عمومی، بلکه ایجاد یأس و در نهایت، میل به تخریبگری در جامعه خواهد بود.
کمی بصیرت رسانهای لطفا!
واکنشها به فیلم منتشرشده از امر به معروف یک خانم محجبه در بیآرتی و ماجراهای پس از آن همچنان ادامه دارد. در همین راستا، دبیر ستاد امر به معروف اصفهان در واکنش به رفتار خانم کمحجاب حاضر در بیآرتی، در صفحه توییترش نوشت: «یکی از آثار همزیستی با #سگ ابتلا به بیماریهای مشترک، از جمله هاری است که متأسفانه الان برخی در این مرحله هستند و باید مواظب حمله آنها بود.»
پرسش اینجاست که چنین ادبیاتی، آن هم از زبان یک مسئول قرار است چه ثمری در راستای پیشبرد سیاستهای فرهنگی نظام اسلامی، در پی داشته باشد؟ به نظر میرسد که این دست از گفتارها – حتی اگر از جانب یک کاربر عادی هم مطرح شده باشد- جز ایجاد نقار و دشمنی و دامن زدن به اختلافات متن اجتماع، اثری نخواهد داشت. حال اگر گوینده مسئولیتی رسمی یا نیمهرسمی هم داشته باشد، آثار منفی چنین اظهاراتی چند برابر خواهد بود.
تکرار ادّعاهای بیپایه
این هفته، پس از سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان، سید کمال خرازی در مصاحبه با شبکۀ الجزیره اظهار کرد: «بر هیچ کس پوشیده نیست که ما توانایی فنی برای ساخت بمب هستهای را داریم، اما تصمیمی در این خصوص نداریم.» روشن است که بیانات کمال خرازی در واکنش به حضور تهدیدآمیزِ جو بایدن در منطقه بیان شده است.
در همین زمینه، صادق زیباکلام با تأیید صریح اظهاراتی که مدام از جانبِ مقامات رژیم صهیونیستی بیان شده، در صفحۀ توییتریاش نوشت: «هدف اصلی ایران رسیدن به توانایی ساخت سلاح اتمی است، علیرغم همه قسم و آیههایی که در خصوص صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهایش میخورد.»
روشن است که سوءاستفاده از اظهارات یک مقام رسمی کشور در راستای تکرار اظهاراتی بیپایه و بیپشتوانه که تنها از سوی راستگراترین نیروهای سیاسی کشورهای دشمن مطرح میشود هیچ اثر مثبتی در فضای رسانهای کشور نخواهد داشت.
در نهایت، آیا یک کشور متجاوز و استثنایی که حتّی مرز ملّی تعیینشدهای برای خودش قائل نیست، خودش کلاهک اتمی دارد و عضو هیچ پیمان بینالمللی کنترل تسلیحات اتمی هم نیست شایستگی دارد تا درباب برنامۀ اتمی کشوری دیگر اظهارنظر یا نگرانی کند؟
سایبرنبرد-۴
مجله هفتگی سایبرنبرد با معرفی آخرین و مهمترین رخدادهای جنگ شناختی، شما را با نبرد مداومی که همینک در جریان است آشنا میکند و رفتهرفته، از نقش فضای سایبری در برپایی این جنگ پرده برمیدارد.
💠 خبرهای این هفتۀ سایبرنبرد با عملیات روانی-رسانهای درباب بارانهای موسمی، سیلابهای سراسر کشور، و خسارتهای جانی و مالی ناشی از آن آغاز میشود؛
💠 سپس به ماجرای مصاحبۀ حمید نقاشیان، یکی از محافظان امام خمینی (ره) با وبگاه رهیافتگان میپردازیم و واکنشهای رسانهای به آن را برمیرسیم؛
💠 و در آخرین خبر، به سراغ خبر مبارزۀ سجاد غریبی با حریف قزاقستانیاش میرویم و بیان میکنیم که برخی از فعالان رسانهای چگونه با هزینهزایی برای یک جوانِ عامّی، مقاصد سیاسی خودشان را پیگیری میکنند.
ماهیگیری از آب گلآلودِ سیل
بارش شدید بارانهای تابستانی در خلال دو هفتۀ اخیر به جاری شدن سیل در بسیار از مناطق، از جنوب تا شمال کشور منجر شد. به جریان افتادن سیلابها با خسارات مالی سنگین و حتّی خسارات جانی به شهروندان همراه بود، چنانکه آمار فوتیهای سیل بر مبنای آخرین اخبار دستکم ۵۹ نفر بوده است.
انتظار میرفت که دشمن رسانهای در این رویدادها همچون یک فرصت بنگرد و چنین نیز شد. برای نمونه، حسین رونقی در حساب توییتریش نوشت: «در ایران همه مصیبتها و بحرانها حاصل ج.ا است؛ این روزها نیز سیل جهل، بیلیاقتی و بیشرفی حکومت و حکومتیها بسیاری از هممیهنانمان را به کشتن داد. دیر نیست که سیل مردم رنجکشیده و ستمدیده ایران این جنایتپیشگان و همه آنها که کنارش ایستادند را روانه گورستان تاریخ کند.»
بدون آنکه بخواهیم ناکارآمدیهای دولت و ارگانهای دولتی را نادیده بگیریم، میتوانیم مدّعی شویم که رویدادهای برآمده از تغییرات اقلیمی اینک تمامی جهان را درگیر کرده است. در همین ماه گذشته، گرمای شدید و بیسابقه در اروپا، سیل و آتشسوزی گسترده در آمریکای شمالی، و امثالهم خسارتهای جانی و مالی بسیاری در پی داشته است. در پایان، اگر برای تغییرات اقلیمی هم به دنبال مقصّر بگردیم، بیشک نه ایران و نه نظام جمهوری اسلامی در لیست متّهمان ردیف اول قرار نمیگیرند!
معرکهگیری
وبگاه رهیافتگان در خلال هفتۀ گذشته، مصاحبهای با یکی از محافظان امام خمینی (ره)، یعنی حمید نقاشیان ترتیب داده است. این مصاحبه بهسبب برخی از اظهارات نقاشیان شدیداً خبرساز شد. او مدّعی شده بود: «امام ترور شد. با مشکل قلبی به بیمارستان رفت، ولی در بیمارستان خونریزی معده کرد. آقای هاشمی نگذاشت افشا بشه…»
اظهارات جناب آقای نقاشیان ماهیتی جنجالی داشت و از آغاز روشن بود که نیروهای ضدّانقلاب از انتشار همهجانبه و گستردۀ آن استقبال میکنند. امّا روشن نیست که یک فرد انقلابی با سابقۀ مشخّص چرا چنین سخنانی را در یک مصاحبۀ کوتاه، با یک رسانۀ نهچندان معتبر، و در میان انبوهی از سخنان دیگر بر زبان آورده است. حتّی اگر ایشان به آنچه بیان کرده عمیقاً باور دارد، ضرورت آن بود که باور خود را از مراجع دیگری پیگیری میکرد، نه اینکه با طرح ناسنجیدۀ این سخنان، برای کشور و نظام هزینهزایی کند و آب به آسیاب دشمنان امام (ره)، نظام، و کشور بریزد.
عقدهگشایی به بهانۀ آقای هالک
مدّتهاست که جوانی ایرانی اهل اهواز به نام سجاد غریبی، به سوژۀ شبکههای اجتماعی و برخی وبگاهها بدل شده است تا جایی که برخی بر او نام «هالک ایرانی» یا «هرکول ایرانی» نهادهاند. این هفته مبارزۀ غریبی با یک حریفِ گمنامِ قزاقستانی و شکست سنگین او در این مسابقه بار دیگر نام او را بر سر زبانها انداخت.
در همین رابطه، امیرحسین میراسماعیلی در حساب توییتریش نوشت: «سجاد غریبی یا همون هالک ایرانی فتوشاپی که دیشب جلوی حریف آماتور قزاق لوله شد و مفتضحانه بازی رو باخت، موزیک ورودش به رینگ رو مداحی محمود کریمی انتخاب کرده بود… نماد بچّهشیعۀ انقلابی یه. لافزن و توخالی.»
اظهارات میراسماعیلی علاوه بر اینکه شدیداً فرصتطلبانه و فاقد هر گونه وجاهت منطقی و استدلالی است از منظر دیگری نیز قابل نقد است: هجمۀ ناجوانمردانه به یک جوان بیتجربه که تنها گناهش میل به دیده شدن است (میلی که حتّی اگر گناه هم باشد، گناه مشترک بسیاری از جوانانِ روزگار ما در ایران و نیز، سراسرِ جهان است). پرسش اینجاست که یک فعال رسانهای بهظاهر «حرفهای» چگونه به خودش حق میدهد که بر سر عقدهگشاییهای سیاسی و عقیدتی، برای یک جوان کاملاً معمولی چنین هزینههای اجتماعی و روانی سنگینی بتراشد.