تکنولوژی و هوش مصنوعیفرهنگ سایبری

دیگر حریم خصوصی وجود ندارد، همه‌اش عمومی است!

هوش مصنوعی چیزی است که همه زندگی ما را تحت تأثیر خود قرار داده‌است، یکی از این تأثیرات، نقض حریم خصوصی ما توسط پلتفرم‌هایی است که از این ابزار استفاده می‌کنند، اما این امر چگونه صورت می‌گیرد؟ در این نوشته، به بررسی این مطلب خواهیم پرداخت.

یکی از اساسی‌ترین مشکلات روزمره که اکثر ما مردم از آن غافلیم، نقض حریم خصوصی توسط تکنولوژی‌های توسعه‌یافته در صنعت فناوری اطلاعات است. هوش مصنوعی بعنوان سردمدار صنعت تحلیلِ داده، بعضاً بدون اینکه متوجه شویم، بسیاری از داده‌های خصوصی ما را استخراج کرده و در راستای منافع صاحبان تکنولوژی‌ها به‌کار می‌گیرد. در ادامه به شرحی مختصر از پدیده‌ی خصوصی‌زدایی و هوش مصنوعی در زندگی روزمره‌مان می‌پردازیم.

زندگی الکترونیکی!

در جهان امروز، وسایل و برنامه‌های الکترونیکی نقش بسزایی در خدمات‌رسانی به ما دارند. انتقال وجه از طریق اپلیکیشن‌ها، عابربانک و دستگاه خودپرداز، موتورهای جست‌وجوگر مثل گوگل و یاهو، شبکه‌های اجتماعی چون تلگرام، توییتر و اینستاگرام، همین سایتی که مطلب ما را در آن می‌خوانید، همه و همه مدیون تکنولوژی صنایع الکترونیک هستند!

هوش مصنوعی وارد می‌شود! قدرت هوش مصنوعی

اما پروژه ساخت و نحوه‌ی خدمات‌رسانی این وسایل و برنامه‌ها به‌سادگی استفاده‌ی ما از آنها نیست. برنامه‌نویسی و پردازش اطلاعات در این وسایل و نرم‌افزارها همگی مرهون تلاش‌های دانشمندان فناوری اطلاعات در حوزه «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence) هستند.

در سال‌های اخیر مباحث فنی مرتبط با هوش مصنوعی پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته‌است. در حقیقت برنامه‌نویسان با استفاده از دریافت اطلاعات و داده‌ها در خصوص موضوعات مختلف، این مواد جمع‌آوری‌شده را بوسیله هوش مصنوعی تحلیل کرده و خیلی از کارهای دشوار برای ما را برایمان آسان می‌کنند. ارسال پیام حاوی تصویر یا فیلم از کشور ایران به کانادا در ده دقیقه، انتقال وجه سنگین ۱۰ میلیون دلاری از ترکیه به برزیل در یک روز، استخراج اطلاعات در خصوص یک پرونده‌ی علمی جدید در یک ماه، از قبیل کارهای سخت و سنگینی هستند که بدون هوش مصنوعی و پردازش اطلاعات سریع غیرقابل دسترس هستند.

کلان‌داده‌ها (big data)

چنانکه گفته‌شد، نقش داده‌ها و اطلاعات (data and information) در هوش مصنوعی بسیار مهم و کلیدی است. در حقیقت ماده‌ی خام این صنعت، داده‌ها هستند. چنانکه رقابت بر سر جمع‌آوری و انباشت داده‌ها مثل رقابت بر سر استخراج نفت خام برای صنایع پتروشیمی است.

اما منظور از اطلاعات چیزی فرای انتظار ما است. کلان‌داده اطلاعاتی هستند که حجم، سرعت و تنوع بسیار بالایی دارند. بعنوان مثال، مسیر عبور و مرور یک دانشجو در تهران در یک روز داده‌ای است که می‌توان با دردست‌داشتن یک قلم‌کاغذ آن را رسم کرد. مدل و الگوی عبور و مرور در یک هفته او را نیز می‌توان با کمی تلاش بیشتر تحلیل کرد. اما اطلاعات مسیر عبور و مرور همه‌ی دانشجویان در تهران آن هم در یک سال، کلان‌داده‌ای است که جمع‌آوری آن برای صد نفر نیز بسیار طاقت‌فرساست، چه برسد تحلیل مدل و الگوی آن! بنابراین استفاده و تحلیل کلان‌داده‌ها نیاز به ابزارهای نوین پردازش اطلاعات دارد. چنانچه گفتیم این ابزار در اختیار هوش مصنوعی است.

برنامه‌های خدمات‌رسان الکترونیک چگونه کلان‌داده‌ها را جمع‌آوری و استخراج می‌کنند؟

شاید بارها برایتان اتفاق افتاده است، هنگامی که می‌خواهید از برنامه‌های تاکسی اینترنتی استفاده کنید پیامی مبنی بر اجازه دسترسی به مکان شما ارسال می‌گردد!

با اجازه دادن به این برنامه شما اطلاعات لازم را برای تحلیل به آن برنامه داده‌اید. ترکیب کاری که برای تاکسی‌های اینترنتی کردید، با ثبت نظرات خود درباره غذاهای سفارش داده شده از رستوران‌های اینترنتی، پس از گذر زمانی اندک، به ارسال پیام‌هایی تبلیغاتی از سوی رستوران‌های اطراف محل زندگی‌تان، ختم می‌گردد. اما آنها چگونه فهمیده‌اند کجا زندگی می‌کنید و عاشق چه غذاهایی هستید؟! خودتان این اطلاعات را در اختیار آنها گذاشته‌اید! آنها با اجازه خودتان اطلاعات مدنظرشان را استخراج می‌کنند.

خب! فهمیدیم، حال مشکل چیست؟!

در مثال تاکسی‌ها و رستوران‌های اینترنتی، شاید در موارد ابتدایی در خصوص اطلاعاتی که می‌دادید، آگاهانه، ملاحظه‌ای داشته‌اید اما به مرور زمان نسبت به آن اجازه‌ها شرطی شده‌اید. «تا الآن اتفاقی نیافتاده‌است، این بار هم نمی‌افتد.»، «از اطلاعات مکان من چه استفاده‌ای می‌توانند یکنند؟»، گاهی اوقات این جملات از پسِ ذهن شما می‌گذشتند اما به مرور زمان همین‌ها هم محو شده‌اند یا خواهند شد. مایه‌ی کلام، اینکه ما یا از ابتدا یا تدریجاً برای اطلاعات خود ارزش کمی قائل می‌شویم و گاهی دیگر هیچ ارزشی برای آنها متصور نیستیم. اما این تصور اشتباه است! به‌عنوان‌مثال بسیاری از ما فکر می‌کنیم، که یک پیام در قالب ایمیل یا پیامک، اطلاعات خاص و ارزشمندی ندارد اما اگر پیامک‌های یک سال و بیشتر فردی را در نظر بگیریم، مجموعاً، اطلاعات، بی‌اندازه ارزشمند می‌شوند. این اطلاعات می‌گویند که کجا بوده‌ایم، با چه کسانی ملاقات کرده‌ایم، و حتی این‌که به چه فکر می‌کنیم! اما بنظر من بخش ترسناک‌ ماجرا این است که اطلاعات ما برای همیشه باقی می‌مانند. این یعنی عمر اطلاعاتمان شما از خودمان بیشتر است! و ترسناک‌تر این است که ما در دسته‌بندی، پیکربندی و بطور کلی کنترل اطلاعاتمان بی‌مهارتیم.

البته اخیراً برخی سازندگان این فنّاوری‌ها برای رعایت موازین اخلاقی به‌هنگام استفاده کاربر، از او اجازه دسترسی به اطلاعاتش را بصورتی مقطعی و فقط بهنگام کار با برنامه اخذ می‌کنند.

اما درکل آیا کاربر راه دیگری جز پذیرش این درخواست دارد؟! آیا همه‌ی سازنده‌ها این مورد را رعایت می‌کنند؟ آیا اخذ اجازه از کاربر راه حلی برای در امان ماندن اطلاعات اوست؟ از همه‌ی اینها مهمتر، چه وجه التزامی برای محافظت از اطلاعات محرمانه ما وجود دارد؟ آیا وقتی اجازه می‌دهیم که به عکس‌ها و فیلم‌های ما اجازه دسترسی داشته باشند، می‌توان اطمینان کرد که به اطلاعات ما دستبرد نزنند؟ بنظر جواب نه است. یک «نه» گنده!

بارها در اخبار رسمی شنیده‌ایم که هر از چندگاهی به اطلاعات کاربران فیس‌بوک دستبرد زده می‌شود. طبق یک گزارش تابحال به  اطلاعات شخصی مربوط به بیش از ۵۳۳ میلیون کاربر فیس بوک از ۱۰۶ کشور شامل ۳۲ میلیون کاربر در ایالات متحده، ۱۱ میلیون کاربر در انگلیس و ۶ میلیون کاربر در هند دستبرد زده شده است. این اطلاعات شامل شماره تلفن، شناسه فیسبوک، نام کامل، موقعیت مکانی، تاریخ تولد، و در بعضی موارد آدرس ایمیل بوده‌است.

و این یعنی نقض اجباری حریم؛ «حریم خصوصی» (Privacy)

دیگر حریم خصوصی وجود ندارد، همه‌اش عمومی است!

در جوامع امروزی مفهوم حریم خصوصی دچار تغییر و تحول شده‌است همچنین ۲۰ سال دیگر، «حریم خصوصی» معنایی کاملاً متفاوت از آنچه من و شما می‌دانیم، خواهد داشت. چنانکه گفتیم این سیر تغییر باعث می‌شود ارزشمندی این داده‌ها درنظر کاربران از بین برود، یعنی کاربرانِ آینده راحت‌تر از پیش اطلاعات شخصی‌شان را در اختیار این شرکت‌ها و مراکز فناوری‌های جدید قرار می‌دهند.

مثلاً در گذشته‌ی نه‌چندان‌دور اگر سایتی برای عضویت، درخواست ثبت ایمیل یا شماره تلفن ما را می‌داشت، اکثر اوقات منصرف می‌شدیم. ولی در حال حاضر همه پلتفرم‌های موجود با ایمیل یا شماره تلفن، حساب کاربری می‌سازند و خیلی از ما بدون هیچ ملاحظه و تأملی این امر را پذیرفته‌ایم. بنابراین شماره تلفنی که فاش‌شدن رقمش برای ما مسئله‌ای حیثیتی بود، الآن بصورتی عادی در اختیار شرکت‌های حامل فناوری هوش مصنوعی قرار داد. مسئله بجایی رسیده‌است که اگرهم دراین‌باره شخصی اوقات تلخی کند و احساس نارضایتی داشته باشد توسط باقی افراد تخطئه می‌شود، به‌قولی در آینده نه‌چندان‌دور یک فرهنگ «خصوصی‌زدایی» در همه جوامع بشری حکمفرا خواهد شد.

 

حریم خصوصی؟! اولین بار است که می‌شنوم!

نقض حریم خصوصی و ظهور فرهنگ خصوصی‌زدایی فاجعه است اما از آن هولناک‌تر این است که ما رفته رفته دیگر تصوری از «حریم خصوصی» نداریم! بسیاری از ما به یاد می‌آوریم که زندگی پیش از سیستم‌عامل و اندروید و حتی اینترنت چگونه بود و چگونه می‌گذشت. ولی نسل‌های جدید همانکه چشمشان به دنیایی جدید باز می‌شود باید اطلاعاتشان را در نهادها و شرکت‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی ثبت کنند وگرنه به آنها خدماتی اعطا نمی‌گردد! پس از چند سال از این اوضاع خواهیم دید که این نسل دیگر هیچ تصوری از حریم خصوصی ندارند.

اما چه کنیم؟

در دنیایی که خیلی از نیازهای ما توسط یک پلتفرم پاسخ داده می‌شود، توقع محافظت کامل و تمام از اطلاعات بنظر یک شوخی است!

اما راهکار کلی برای محافظت از اطلاعاتمان، درکی آگاهانه از مجوزهایی است که برای دسترسی به اطلاعت صادر می‌کنیم. همچنین کنش‌گری مناسب ما در شبکه‌های اجتماعی نیز به محافظت از و کنترل اطلاعاتمان کمک می کند؛ تعداد لایک ها در روز، لایک‌کردن یک محتوای خاص، هشتگ‌گذاشتن‌ها، کامنت‌گذاشتن‌ها، ریت‌کردن پیام‌هایی که شامل کدواژه‌ها هستند و … فعالیت مناسب نسبت به موارد مذکور همگی ما را برای آرامش در دنیای سرتاسر الکترونیک یاری می‌رساند. برای کسب اطلاعات و مهارت‌های بیشتر می‌توانید به مقاله‌ها و یادداشت‌های علمی با موضوع «سواد شبکه» (Network Literacy) مراجعه کنید.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا