سایبرفمینیسم
آیا اینترنت و فضای سایبر، جایی برای ساماندهی فمینیستها است؟
سایبرپژوه– پس از بررسی گرایشها و امواج فمینیسم، به اصطلاح دیگری در حوزه فمینیسم با عنوان سایبرفمینیسم میرسیم که برخی نظریهپردازان میان فمینیسم و سایبر جمع کردهاند.
در دهه ۹۰ قرن بیستم، پدیده اینترنت، فمینیستها را برای دستیابی به اهدافشان خوشبین کرده بود. اینترنت بستری شد برای ایجاد جنبشهایی در زنان که تحت عناوین مختلفی چون سایبرفمینیسم برای رسیدن به اهداف برابریطلبانه و ضد پدرسالاری خود تلاش کنند. سایبرفمینیسم روابط زنان را با اینترنت بررسی میکند، موضوعاتی که در این حوزه مطرح میشوند از این قبیل هستند: چگونه قدرت در فضاهای آنلاین عمل میکند؟ چه کسانی دسترسی به تکنولوژیهای دیجیتال دارند؟ و چگونه ساختار آنلاین میتواند نابرابریهای جنسیتی را بازتولید کند؟
سایبرفمینیسم به تخصیص فمینیستی در دو جنبه عملی و نظری در حوزه اطلاعات و تکنولوژی کامپیوتری (ICT) گفته میشود. محققان این حوزه به تحلیل انتقادی و بازنگری روابط قدرت جنسیتی مرتبط با تکنولوژیهای دیجیتالی میپردازند و اصطلاح سایبرفمینیست به هنرمندان، فعالین و افرادی که در این دستهبندیها کار میکنند نیز مربوط میشود. اگرچه پیشوند «سایبر» در گفتمانهای اوایل دهه ۹۰ در بسیاری از روزنامهها، داستانها، تبلیغات و پژوهشها به فرهنگ سایبری و فضای سایبر اشاره داشت، اما به فعالیتهای آنلاین فمینیستی و فعالیت در محیطهای الکترونیکی نیز «فمینیسم در فضای سایبر» اطلاق میشد.
سایبرفمینیسم برای اولین بار توسط سادی پلانت[۱]، مدیر واحد تحقیقات سایبرنتیک فرهنگی دانشگاه وارویک[۲] بریتانیا، برای توصیفِ فعالیت فمینیستهای علاقهمند به نظریهپردازی، نقادی و بهرهبرداری از اینترنت، فضای مجازی و در کل تکنولوژیهای رسانهای جدید به کار برده شد. علاوه بر پلانت در سال ۱۹۸۵ دونا هاراوی[۳]، پروفسور دانشگاه کالیفرنیا، «مانیفست سایبورگ» را منتشر و ایدهی جدیدی را مطرح کرد و در آن خواستار از بین رفتن مرزهای سخت بین انسان و حیوان، انسان و ماشین و … بود و همچنین مدعی بودکه سایبورگ[۴] «مخلوقی است در جهان فراجنسیت».
سایبرفمینیسم اصطلاحی چتری[۵]و[۶] است که برای ارتباط متقاطع جنسیت و اینترنت به کار میرود و شامل طیفی از رویکردها برای تحلیل رابطه میان تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) و جنسیت میشود.
همانطور که وجود رسانههای اجتماعی برای جذب حامی و کمک به سازمانهای غیر انتفاعی ضروری هستند، سازمانهایی نیز وجود دارند که در قالب سایت به بررسی تعامل جنسیت و تکنولوژی میپردازند و فرصتهایی را برای استفاده از اهداف سایبرفمینیسم ارائه میدهند.
سایبرفمینیستهای دهه ۹۰ مانند سادی پلانت (۱۹۹۷) و دونا هاراوی (۱۹۹۸)، اینترنت را به عنوان فضایی که زنان را از محدودیتهای اجتماعی و فیزیکی دنیای مادی آزاد و فرصتهای جدیدی را برای تساوی بیشتر روابط جنسیتی ارائه میکند، معرفی کردند و معتقدند اینترنت راهی برای سازماندهی فمینیستها است. سایبرفمینیستها این تصور را دارند که زنان میتوانند با افزایش استفاده از رسانههای جدید توانمند شوند، اما این نگاهی آرمانی است زیرا عدم توازن قدرتی که در ساختار سیستمهای تکنولوژیک وجود دارد را نادیده گرفته و به همین جهت مورد انتقاد واقع شده است.
سادی پلانت را میتوان از برجستهترین سایبرفمینیستها دانست که دیدگاههای خوشبینانهای را در این خصوص مطرح کرده استدلال میکند که زنان، کامپیوتر، واقعیت مجازی و فضای سایبر در عین پراکندگی به هم مرتبط هستند و ارتباطات توزیع شده -ماتریکس- به دلیل شخصیت زنانهی ذاتی آن به عنوان جامعهی جدیدی که پدرسالاری را از بین میبرد ظهور خواهد کرد؛ اگرچه که دیدگاه پلانت از نظر فقدان دیدگاه انتقادی و غلو در رابطه دوستانهی زنان و فضای سایبر، مورد انتقاد قرار گرفته است.
بر خلاف دیدگاه پلانت، دیدگاه هاراوی بر اختلالات و ابهامات در ارتباط بین جنسیت و تکنولوژی متمرکز شده، خواهان بررسی روابط زنان و کامپیوتر است و توجهای ویژه بر پیچیدگیها و تناقصات این رابطه دارد. واجمن[۷] حساسیت هاراوی را در طبیعت مبهم سایبورگ مورد تأیید قرار میدهد. هاراوی از فمینیسم سایبورگ و همچنین سایبرفمینیسم به دلیل ضریب بیش از حدی که به تکنولوژیهای جدید میدهد و بیتوجهیای که به سیاستهای فمینیستی دارد انتقاد میکند.
واجمن برای اصلاح این مشکل، تکنوفمینیسم را معرفی میکند. تکنوفمینیسم شاخهای از سایبرفمینیسم است که تجزیه و تحلیل دقیقتر روابط بین جنسیت و تکنولوژی را ممکن میسازد و همچنین استفاده از تکنولوژی را به عنوان منبع و پیامد روابط جنسیتی در نظر میگیرد. او بر ضرورت تحقیق در جنسیتی کردن تکنولوژیهای جدید تأکید و شیوههایی که تکنولوژی به زنان آسیب میرساند را بررسی انتقادی میکند. تکنوفمینیسم برای تغییر شبکههای اجتماعی که زنان بیشتری را شامل میشود، بر سیاست و پژوهشهای فمینیستی متکی است. بر اساس گفته واجمن هنوز فرهنگ محاسباتی[۸] عمدتاً فرهنگی متعلق به مردان سفید پوست آمریکایی است. واجمن مدعی است که بالا رفتن تعداد زنان در رشتههای مهندسی در نهایت هژمونی و فرهنگ مردانهی مهندسی را از بین خواهد برد. استدلال اخیر به این نکته اشاره میکند که کمیت در تغییر شیوههای جنسیتی حیاتی و مهم است.
در نهایت، فمینیستها تلاش کردند با ورود به عرصهی جدید تکنولوژی اهداف خود را در بستر جدید پیگیری کنند. بستری که به دلیل گستردگی ارتباطات، محدودیتهای سابق را ندارد و با توانایی بالاتر میتوانند آرمانهای برابریطلبانه فمینیسم را دنبال کنند. با همه امکاناتی که سایبر برای فمینیستها فراهم کرده است اما برخی از منتقدین معتقدند که سایبرفمینیسم مربوط به زنان کشورهای توسعه یافته است، زیرا به امکانات و توانمندیهایی نیاز دارد که در دسترس بسیاری از زنان در جوامع غیر صنعتی نیست و اگر دسترسیهایی هم باشد بیشتر در جامعه نخبگانی و دانشگاهی وجود دارد و عموم زنان نمیتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند.
[۱] Sadie Plant
[۲] The University of Warwick
[۳] Donna Haraway
[۴] سایبورگ یعنی موجودی که هم ارگانیک است و هم مکانیک، مفهومی برای توضیح رابطه میان انسان و ماشین.
[۵] umbrella term
[۶] اصطلاحی است برای پوشش تعداد وسیعی از کارکردها و یا مواردی که همه آنها تحت یک دستهبندی واحد قرار میگیرند.
[۷]Wacjman
[۸] منظور از فرهنگ محاسباتی رشتههای مهندسی و ریاضی است.
- Consalvo, M. (2003). Cyberfeminism. In S. Jones (Ed.), Encyclopedia of new media, Thousand Oaks, CA: SAGE Publications, pp. 108-109.
- Cunningham C.M., Crandall H.M. (2014). Social Media for Social Justice: Cyberfeminism in the Digital Village. In: Van Deventer Iverson S., James J.H. (eds) Feminist Community Engagement. Community Engagement in Higher Education., New York: Palgrave Macmillan.
- Kennedy, B. (2000). Introduction. In The Cybercultures reader, edited by D. Bell and B. Kennedy, 283-90. London and New York: Routledge.
- Lagesen, V. A. (2008). A Cyberfeminist Utopia?: Perceptions of Gender and Computer Science among Malaysian Women Computer Science Students and Faculty. Science, Technology, & Human Values, 33(1), 5–۲۷. https://doi.org/10.1177/0162243907306192
- Merck, M., & Sandford, S. (2010). Further adventures of The dialectic of sex: Critical essays on Shulamith Firestone. New York: Palgrave Macmillan.
- Puente, S. N. (2008). From cyberfeminism to technofeminism: From an essentialist perspective to social cyberfeminism in certain feminist practices in Spain. Women’s Studies International Forum, 31, 434–۴۴۰.
- Wacjman, J. (2004). Technofeminism. Cambridge, UK: Polity