سایبرپژوه – جنگ ترکیبی پدیدهایست به قدمت تاریخ بشریت، چنانکه شاید بتوان مدعی شد یکی از ذاتیات حیات انسان بر پا کردن جنگ است. این سخن فقط یک ادعا نیست، چراکه اگر به نص قرآن کریم رجوع کنیم، میبینیم که کلام الهی نیز بر ادعایی که مطرح کردهایم صحه میگذارد. در آیه مبارکه ۳۰ از سوره بقره میخوانیم: «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» (و آن زمان را به یاد آور که پروردگارت به فرشتگان گفت: به یقین جانشینی در زمین قرار میدهم. گفتند: آیا موجودی را در زمین قرار میدهی که در آن به فساد و تباهی برخیزد و به ناحق خونریزی کند و حال آن که ما تو را همواره با ستایشت تسبیح میگوییم و تقدیس میکنیم؟ [پروردگار] فرمود: من میدانم آنچه را که شما نمیدانید.) اینکه فرشتگان پیش از هر چیز، از نسبت میان حیات انسانی و خونریزی سخن میگویند، خود به وضوح نشان میدهد که پیوند میان آدمی و جنگ تا چه اندازه عمیق و بنیادین است.
جنگ ترکیبی در اعصار گذشته
اما اگر سخن بر سر جنگ ترکیبی باشد، آنگاه چه باید گفت؟ آیا جنگ ترکیبی نیز از دیرینهترین ادوار تاریخ با زندگی بشر پیوند داشته است یا در این مورد، باید از پدیدهای نوظهور سخن به میان آورد؟ به نظر میرسد که این پرسش را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد و بسته به اینکه کدام دیدگاه را برگزینیم، پاسخ ما نیز متفاوت خواهد بود. به یک معنا، هنگامی که از جنگ ترکیبی سخن میگوییم، پدیدهای ممتاز و متمایز از جنگ (بهطور کلی) را مدنظر قرار ندادهایم، بلکه تنها یکی از ذاتیات رویدادِ جنگ را در قالب صفت «ترکیبی» برجسته کردهایم. این مدعا از آنرو مطرح میشود که در طول تاریخ، طریفین یا اطراف یک جنگ به منظور غلبه بر دشمن خود و دست یافتن به اغراضی که مدنظر داشتهاند، همواره از راهبردهای متفاوت و متمایزی بهره گرفتهاند که بسیاری از آنها نظامی نبودهاند. یک نمونه بسیار ساده، محاصره شهرهایی بوده است که یک لشکر قصد فتح آنها را داشته، اما با نیروی نظامی صرف قادر به این کار نبوده یا چنین فتحی هزینه مالی و انسانی بسیاری بر پیکره لشکر تحمیل میکرده است. در چنین شرایطی، لشکر مهاجم شهر مورد نظرش را برای ماهها محاصره میکرده است تا مردم آن را با کمبود آذوقه و دیگر ملزومات زندگی مواجه کند. در نتیجه این کمبودها، اغتشاش و شورشهای گسترده رفتهرفته مقاومت شهرها را از داخل خود شهر تحلیل میبرد و انگیزه خیانت و در نتیجه، راه برای ورود مهاجمین هموار میشد. چنین راهبردی برای نمونه، در حمله گسترده لشکریان مغول به بسیاری از شهرهای ایران (مثلا تبریز) به کار گرفته شد و میتوان آن را صورت کهن همان راهبردی قلمداد کرد که امروزه در قالب تحریمهای اقتصادی و اجتماعی، از سوی برخی دولتها بر برخی دیگر تحمیل میشود.
اعمال راهبردهای غیرنظامی حتی بدون زمینه نظامی و رویارویی مستقیم فیزیکی، از دیرینترین اعصار، همواره روشی برای غلبه بر دشمن بوده است. یکی از برجستهترین نظریهپردازان جنگ در جهان باستان، ژنرال و استراتژیست برجسته چین باستان به نام سان تزو[۱] که در قرون ششم و پنجم پیش از میلاد میزیسته است، در کتاب ماندگار خود با عنوان هنر جنگ[۲] تا جایی پیش میرود که کاربست تماموکمال این راهبردها را به شکلی که نیاز به نزاع فیزیکی به میان نیاید، والاترین مهارت جنگی قلمداد میکند:
حاصل آوردن صد پیروزی در صد نبرد اوج مهارت نیست. اوج مهارت عبارت است از تسلیم کردن دشمن بدون ورود به حتی یک نبرد. بنابراین علو مقام این نیست که در تمامی نبردهای خود وارد کارزار شوی و فاتحانه بازگردی. علو مقام هنگامی حاصل میشود که بدون قدم گذاشتن در میدان نبرد، مقاومت دشمن را در هم بشکنی.
تاکید سان تزو بر وارد نشدن به نبرد فیزیکی، نشان از آن دارد که از دوران باستان، تمرکز بر وجوه غیرنظامی منازعه (وجوه نظیر وجه اقتصادی، اجتماعی، و شناختی) و استفاده بهینه راهبردهای غیرنظامی منازعه اوج مهارت جنگ تلقی میشده است. به این معنا «ترکیبی» بودن رویداد جنگ دریافت نوین یا مدرنی نیست، بلکه آدمی از دیرباز با این ویژگی جنگ آشنا بوده است.
برجسته شدن صفت «ترکیبی» جنگ در دوران مدرن
اما اگر از منظر دیگری به مسئله بنگریم، میتوان مدعی شد که جنگ ترکیبی نسبتی وثیق و بنیادین با دوران مدرن دارد. این ادعا را از آنرو مطرح میکنیم که ابزارهایی که تکنولوژی مدرن در دسترس آدمی قرار داده و اساس جهانی که بر بنیاد این تکنولوژی شکل گرفته سبب شده است تا بتوان با تمرکز بر وجوه غیرنظامی رویداد جنگ، بیش از هر زمان دیگری سرنوشت نهایی منازعات را رقم زد. به این معنا، «ترکیبی» بودن جنگ در روزگار ما حائز اهمیت برجستهایست که در دورانهای گذشته حیات انسان، هرگز از آن برخوردار نبوده است.
توضیح نسبت تاریخی میان جنگ ترکیبی و دوران مدرن از حوصله نگاشت حاضر بیرون است، اما بهطور ویژه میتوان از نقشآفرینی فضای سایبری در راستای برجسته کردن صفت «ترکیبی» جنگ سخن به میان آورد. در زمانه ما معادله ماکیاولیستی «سیاست یعنی جنگ و آمادگی برای جنگ بعدی» بهواسطه نقشآفرینی امر سایبری از اعتبار افتاده است و ما اینک با جنگی همواره برپا مواجهیم که در لحظات مختلف دچار شدت و ضعف میشود. این جنگ را میتوان همچون دریایی در نظر آورد که گاه آرام است و گاه طوفانی؛ امواج این دریا گاه بهآرامـی بر بسـتر آن جـریان دارند و گاه خروشان میشـوند و تا چنـدین متر قد برمیافرازند. اما آرام یا خروشان بودن امواج تغییری در دریا بودن دریا ایجاد نمیکند.
این دریای ژرف، این جنگ همواره برپا، حضور همیشگی خود را مدیون فضای سایبری است که بهواسطه حضورش، صفت «ترکیبی» بودن جنگ را برجسته کرده است. اگر بخواهیم این مدعا را به زبانی سادهتر بیان کنیم، میتوانیم اینطور بگوییم که طرفین یا اطراف یک منازعه نه توان روحی لازم و نه منابع انسانی و مادی کافی در اختیار دارند تا بتوانند آتش نبرد فیزیکی را همواره فروزان نگاه دارند. اما هنگامی که بهواسطه نقشآفرینی فضای سایبری، اهمیت وجوه غیرنظامی جنگ چنان افزایش مییابد که میتواند سرنوشت بسیاری از منازعات خرد و کلان را به تنهایی و بدون نیاز به درگیری نظامی رقم بزند، جنگ را میتوان بدون نیاز به نبرد نظامی نیز همواره برپا داشت و همین امر سبب میشود تا جاهطلبی انسان طغیانگر – جاهطلبی تسکینناپذیری که بنیاد استعمار و استثمار است- رویداد جنگ را ناگزیر به آتش بلعنده و آزمندی بدل کند که شعلههای سوزان و ویرانگر آن هرگز فروکش نخواهند کرد.
ژنرال سه ستاره و جانشین فرمانده ستاد فرماندهی سایبری ایالات متحده[۳]، وینسنت استیوارت[۴]، در سال ۲۰۱۷، در سخنرانیش خطاب به آژانس اطلاعات دفاعی[۵] این کشور، جملاتی بر زبان آورد که توجه به آنها میتواند عمق اثرگذاری امر سایبری بر برجسته کردن صفت ترکیبی جنگ را نشان دهد:
امروزه حدود ۷/۳ میلیارد نفر در سراسر کره زمین به اینترنت متصل هستند – یعنـی حدود نیمی از جمعیت انسانها- و این جمعیت عظیم میتوانند در یک چشم به هم زدن، اطلاعات را به مصرف برسانند یا در اختیار دیگران قرار دهند، و حتی میتوانند برخی از اطلاعات و گفتگوهای محرمانه ما را سرقت کنند.
آنچه ژنرال استیوارت مطرح میکند تنها گوشهای از اثرگذاری بیهمتای فضای سایبری در برجسته کردن صفت ترکیبی جنگ است و بر وجوه شناختی و امنیتی جنگ تاکید میگذارد، اما باید توجه داشت که نقشآفرینی فضای سایبری در زمینه مورد بحث ما، تنها به این وجوه محدود نمیشود. برای نمونه، نظارت نهادهای ملی ابرقدرتهای جهان معاصر و نیز، نهادهای بینالمللی که اکثرشان ذیل پیکره سازمان ملل متحد فعالیت میکنند بر روندهای اقتصادی که اجرای تحریمهای گسترده یکجانبه و جهانی را ممکن کرده است، بدون وجود فضای سایبری به هیچ وجه نمیتوانست قابل تصور باشد. اگر در دوران گذشته، لشکری مهاجم تنها میتوانست یک قلعه یا در نهایت یک شهر را تحت فشار اقتصادی قرار دهد، امروزه بهواسطه سرعت و گستره نظارت دولتی و بینالدولی که بر بوروکراسی جهانگستر سایبری ابتنا دارد، میتوان گستره وسیعی همچون سراسر یک کشور را با فشارهای هراسآور اقتصادی مواجه کرد، چنانکه برای نمونه، ایران اسلامی ما سالهاست که تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی از سوی قدرتهای غربی و بهخصوص ایالات متحده آمریکا قرار دارد و توسعه بوروکراسی جهانی سایبری هر سال بیش از سال گذشته بر اثرگذاری مخرب این تحریمها میافزاید و دولت جمهوری اسلامی ایران مجبور است برای دور زدن این تحریمها، بر روندهایی تکیه کند که از حوزه نظارت این بوروکراسی جهانیشده خارج باشند.
[۱] . Sun Tzu
[۲] . The Art of War
[۳] . United States Cyber Command
[۴] . Vincent Stewart
[۵] . Defense Intelligence Agency
منابع
Jones, Edgar & Wessely, Simon (2014, November). Battle for the Mind: World War 1 and the Birth of Military Psychiatry. Retrieved May 22, 2020, from https://www.kcl.ac.uk
Stewart, V. (2017, October). The Age of Cognitive War. Retrieved September 08, 2018, from https://www.vtsod.com
Tzu, Sun (1971) The Art of War, trans. Samuel B. Griffith. New York: Oxford University Press