«سرعت» اینترنت بیشتر از چیزی است که فکر می کنیم
اگر هنوز صدای مودم های دایال آپ را به خاطر دارید، حتما می دانید که زمانی باز کردن یک صفحه اینترنتی هم کاری زمان بر بود. سوال اینجاست: آیا امروز که اینترنت ۴G در همه جا به راحتی در دسترس است، آیا از اضطراب اتصال و سرعت اینترنت عبور کرده ایم؟ همه می دانیم پاسخ یک «نه» بزرگ است. ما هنوز مضطربیم. اما خبر بدتری نیز وجود دارد: اضطرابی که می شناسیم آنقدرها به سرعت اینترنت ارتباطی ندارد.
ما همیشه با سرعت اینترنت چالش داشتیم
یکی از چالش های همیشگی کاربران ایرانی در استفاده از اینترنت، مسئله سرعت پایین آن بوده و هست. اگر صدای مودم های دایال آپ را به خاطر دارید، پس حتما می دانید که تا همین چند سال پیش برای بالا آمدن یک صفحه اینترنتی چه میزان دشواری وجود داشت. در آن زمان، کارت های اینترنت بازار پررونقی داشتند و البته، هنوز جامعه ایرانی با ظرفیت بالقوه عظیمی که پیش رویش وجود داشت آشنا نشده بود. البته با گذشت زمان مسئله «سرعت» اینترنت هیچگاه تماما حل نشد. بازار داغ مقایسه ها میان سرعت اینترنت در ایران و کشورهایی مانند کره جنوبی تا مدت ها سوژه اخبار مرتبط بود. هر چند این بازار مقایسه تا حدی فروکش کرد؛ اما دغدغه سرعت اینترنت کماکان باقی ماند. در ابتدای کرونا، پررنگ شدن ضرورت دسترسی عادلانه مردم به اینترنت، این زخم کهنه را مجددا باز کرد. البته ضرورت تحصیل مجازی برای دانش آموزان و وجود میلیون ها دانش آموز، بالاخره متولیان را مجبور کرد که در این مورد چاره ای کنند. این اقدامات هر چند دسترسی محدود و کُند ساکنان بسیاری از روستاهای کشور را در قالب اتصال به شبکه ۴G بهبود بخشید، اما کماکان مسئله اصلی در تصمیمات و اقدامات سال ۹۹ «دسترسی» بود. بالاخره با توسعه پلتفرم های تماشای آنلاین فیلم و سریال و همینطور گسترش بازی های آنلاین؛ مسئله سرعت مجددا برای کاربران ایرانی در صدر جدول ضرورت ها نشست: اگر تا دیروز اتصال سریع به یک صفحه اینترنتی نیاز بود، الان می بایست فیلم ها و سریال ها باکیفیتی مطلوب به صورت آنلاین پخش و دیده شوند…
چرا سرعت اهمیت دارد؟
مسئله سرعت اینترنت تنها به کشور ایران محدود نیست. تمام کشورها به تناسب سطح دسترسی به اینترنت با این قضیه سروکار دارند. اغلب کاربران کشورهای محروم از توسعه اینترنت، کماکان با مسئله سرعت در شکل سنتی آن درگیرند. در کشورهایی مانند ایران قضیه کمی متفاوت است و اغلب کاربران توقع سرعت پایدار بالاتری دارند. اما در کشورهای پیشرو در فناوری های ارتباطی، تلاش برای سرعت هر چه بیشتر در انتقال داده ها (مخصوصا در مراکز تحقیقاتی یا شرکت های پیشرفته حوزه تکنولوژی) به طور پررنگی وجود دارد. مسائلی مانند ۵G یا معرفی متاورس و اینترنت اشیا، طبیعتا با این فرض مطرح شده اند که دسترسی و سرعت متوسط اینترنت (مانند چیزی که ما امروز در ایران می شناسیم) ابدا کافی نخواهد بود.
در واقع هم این جاست که می توانیم به مسئله ای شگرف و کمتر پرداخته شده اشاره کنیم: چرا «سرعت» به ویژگی مهمی در فناوری های ارتباطی تبدیل شده؟
بگذارید برای پاسخ به سوال بالا از نکته ای کلیدی شروع کنیم: سرعت، جزیی جدانشدنی از ماهیت تکنولوژی ارتباطی است. به بیان دیگر، سرعت چیزی اضافی و جدا از ماهیت تکنولوژی های ارتباطی نیست. این طور نیست که مثلا بتوانیم تکنولوژی های ارتباطی جدید را تصور کنیم اما در مسئله «سرعت» دسترسی یا انتقال داده ها هیچ تحولی را مشاهده نکنیم. اتفاقا تکنولوژی های جدیدتر ارتباطی به معنای سطح جدیدی از سرعت در انتقال و دسترسی داده ها هستند. انگار بدون سرعت بیشتر، تکنولوژی های جدیدتر ارتباطی بی معنا می شدند یا دستکم مورد توجه بسیار کمتری قرار می گرفتند.
اما این جایگاه مهم برای مقوله «سرعت» به آسانی به دست نیامده. ما اغلب تصور میکنیم سرعت انتقال داده هاچیزی مانند سرعت بیشتر یا کمترین خودروها یا هواپیماهاست. این تصور، سنتی ترین و البته اشتباه ترین تصور از مسئله «سرعت» در تکنولوژی های ارتباطی جدید است. برخلاف بسیاری از حوزه های دیگر، مقوله سرعت در تکنولوژی های ارتباطی تنها پدیده ای کمّی و قابل اندازه گیری نیست که از سرعت بیشتر یا کمتر صحبت کنیم. سرعت در تکنولوژی های ارتباطی مقوله ای به مقوله ای کیفی تبدیل شده و در تعیین معنای تکنولوژی های ارتباطی نقش مهمی دارد. برای درک بهتر این قضیه، می توانیم به فیزیک مدرن و مفاهیمی مانند نسبیت اشاره کنیم. همان طور که در فیزیک اگر بتوانیم از سرعت نور سبقت بگیریم، دیگر درک فعلی ما از زمان دچار تغییر می شود؛ سرعت انتقال داده ها نیز هنگامی که به بی نهایت میل کند معنای دیگری پیدا خواهد کرد که پای فلسفه، الهیات، روان شناسی و جامعه شناسی را نیز به میان می کشاند. در اینجا سرعت تنها چیزی از سنخ «تند تر و زودتر» نیست؛ بلکه اجازه خیال پردازی در مورد پدیده هایی مانند متاورس را نیز برای ما فراهم می کند. در حقیقت پدیده ای مانند «واقعیت افزوده» تنها هنگامی ممکن است که سرعت انتقال داده های بسیار بزرگ، بیش از این باشد که ما بتوانیم کوچکترین مکثی در این انتقال پیدا کنیم. بنابراین همانطور که نظریه پردازان جریان انتقادی، پول را کمّیتی می دانستند که «کیفیت اصلی زندگی مدرن» را تعیین می کند، حالا می توانیم «سرعت انتقال داده ها» را «کمّیتی که کیفیت اصلی زندگی در جامعه شبکه ای» را تشکیل میدهد معرفی کنیم.
با این توصیف، تمنا برای دسترسی به سرعت اینترنت جنبه های متفاوتی به خود می گیرد. ما دیگر با نیازی صرفا تکنولوژیک سروکار نداریم. مسئله سرعت اینترنت مسئله ای عمیقا روان شناختی است و بنیادی ترین سطوح روانی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. زیرا «سرعت» حالا معنای زندگی امروز را تشکیل می دهد و می تواند پدیده های پیرامون ما را معنادار و قابل فهم کند. پس حالا که نقش تعیین کننده «سرعت» درتکنولوژی های ارتباطی مشخص شد، می توانیم دست روی سوال جنجالی دیگری نیز بگذاریم: چرا انسان ها معنای زندگی خودشان را به مسئله «سرعت» مشروط و وابسته کردند؟
«سرعت» جوهره عصر امروز
ممکن است کسانی که خیلی به عاملیت انسانی در پیشبرد تاریخ توجه نداشته باشند، این مسئله را با نوعی از جهان شناسی جبرگرا از اساس باطل بدانند. با این حال، ما می دانیم که تمام تکنولوژی ها اساسا بر پایه یک نیاز و ضرورت(ولو یک ضرورت اشتباه) به وجود آمده اند. تکنولوژی های ارتباطی نیز از این قضیه مستثنی نیستند. دلیل اصلی حرکت انسان ها برای طراحی این تکنولوژی ها، غلبه بر محدودیت های مکانی و زمانی بود. هر چند در طول هزاران سال انسان ها تلاش کرده بودند تا با فناوری های مختلف (مانند چاپارخانه ها و یا کبوترهای نامه بر و …) فرایند ارسال پیام و محتوا را کوتاه تر کنند، اما تنها در قرن بیستم بود که فاصله به قدری کوتاه شد، که لحظه ای میان مخابره پیام و دریافت آن باقی نماند. این نقطه، آغاز عصرجدیدی بود که امروز آن را با اسامی مختلفی مانند عصراطلاعات، جامعه شبکه ای و … می شناسیم. ماهیت اصلی عصر اطلاعات، از رفتن محدودیت های زمان و مکان است. بنابراین زمان و مکان که پدیده هایی غیرقابل فتح بودند، امروز نقش مهم خود را از داده اند. امروز سرعت انتقال داده ها به اندازه ای است که کره زمین را مانند یک دهکده کوچک کرده است. اما در همین نقطه، حقیقتی تراژیک نهفته است: فاتحان نمی دانند که آغاز سقوطشان دقیقا در لحظه فتح الفتوح اتفاق می افتد…
آغازی بر مشکلات جدید
تبدیل جهان به دهکده ای کوچک و چه بسا کوچکتر از آن، حقیقتی مهم را به انسان امروز آموخت: هر چیز بهایی دارد و بهای غلبه بر زمان و مکان، بهای بسیار سنگینی خواهد داشت. تمنای سرعت، هر چند ابزار مهمی در پیروزی انسان بر محدودیت های زمان و مکان بود، اما حالا خودش اصلی ترین محدودیت انسان مدرن است. «سرعت» جهان طبیعی را به امری کوچک و منقبض تبدیل می کند که برای انسان ها تنگ و تنگ تر می شود. بنابراین خودش را ساحتی دیگر فرافکنی می کند تا جلوی فروپاشی روانی انسان ها را بگیرد،زیرا زندگی در جهان به شدت منقبض و کوچک شده، برای بشر با آن همه آرزو قابل تحمل نیست. این فرافکنی تا کنون دو جنبه پیدا کرده است: اول تبدیل سرعت به امری متافیزیکی؛ به گونه ای که خودش را طبیعت و حقیقت زندگی انسان معرفی کند (که طبعا این کار با حذف تاریخ، فرهنگ و سنت چند هزار ساله بشری ممکن می شود) و دوم با خلق واقعیت افزوده؛ که بتواند در جبران کوچک ساختن جهان، مکانی را در ناکجاآباد بیافریند.
بنابراین بر خلاف تحلیل هایی که ظهور و شدت وضعیت فعلی را ناشی از تحول جریان سرمایه داری می دانند، می بایست به ضرورت های روانی و اجتماعی تحولات فناوری توجه کنیم. اگر امروز گردش جهانی سرمایه به خودبی با تحولات تکنولوژی های ارتباطی همگام شده، دلیل بر ابتکار عمل آن نیست. بلکه علت اصلی را باید درتبدیل شدن «کمّیت» به «کیفیت و ماهیت» دنیای مدرن جستجو کرد. در این معنا، پول و داده برادرانی هستند که هر دو از یک شاخه زندگی بشری پدید آمده اند.