هوش مصنوعی، آخرین دشمن انسان: عناصر سینمای سایبرپانک (قسمت ۲)
پیرنگ قصه بلیدرانر خلاصه مواجهه انسان با هوش مصنوعی در سینماست. انسانها چیزی باهوشتر و زیباتر از خود خلق میکنند و عاشقش میشوند و توسط همان چیز تهدید میشوند. هوش مصنوعی شاخهای گسترده از علوم کامپیوتر است که ماشینهای هوشمندی میسازد که از رفتارهای انسانی تقلید میکنند. هوش مصنوعی در سینمای سایبرپانک واجد سه ویژگی مهم است: ۱- خدایگانی و بندگی، ۲- فقدان گذشته و آینده، ۳- عشق و زیبایی
در مجموعه یادداشتهای عناصر سینمای سایبرپانک قصد داریم به بررسی اجزای فرمی و محتوایی این ژانر سینمایی بپردازیم. قسمت دوم این مجموعه درباره هوش مصنوعی و سایبرپانک را میخوانید:
ریک دکارد اسیر عشق و وظیفه شده بود. او میبایست رپلیکانتها را شناسایی و شکار میکرد، ولی عاشق یکی از زیباترین هوش مصنوعیها بود. رپلیکانتها دیگر در زمین جایی نداشتند و قانون میگفت میبایست همه آنها از بین بروند. آنها رباتهای آدمنما با تواناییهای خارقالعادهای بودند. برخی از آنها پیشتر توسط دکارد و دوستانش کشته شده بودند و بعضی دیگر از آنان به سیارههای دیگر رفتند. با این حال هنوز تعدادی از آنان مانده بودند. دکارد بیچاره که میخواست کار خودش را بکند، دلباخته یکی از این هوش مصنوعیهای زیبا شد. ریچل فقط زیبا نبود، او زنی جوان، اخلاقگرا، عاطفی و باهوش هم بود. با این حال دکارد وظیفه داشت او را نابود کند، وگرنه نسل انسان توسط هوش مصوعیهایی مثل او تهدید میشد. پیرنگ قصه بلیدرانر خلاصه مواجهه انسان با هوش مصنوعی در سینماست. انسانها چیزی باهوشتر و زیباتر از خود خلق میکنند و عاشقش میشوند و توسط همان چیز تهدید میشوند. بلیدرانر به محض انتشار نهتنها به یکی از قلههای سینمای سایبرپانک تبدیل شد، بلکه جای خودش را نیز در فهرست بهترین فیلمهای تاریخ سینما پیدا کرد. تلفیق نوآر و فانتزی، حضور هریسون فورد و شان یانگ، همکاری ریدلی اسکات و فیلیپ کیندرک کیک، از این فیلم مثالی ساخت تا هرکس خواست درباره هوش مصنوعی صحبت کند، ارجاعی نیز به آن بدهد.
هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی شاخهای گسترده از علوم کامپیوتر است که ماشینهای هوشمندی میسازد که از رفتارهای انسانی تقلید میکنند. یک عامل هوشمند، سیستمی است که با شناخت محیط اطراف خود، شانس موفقیت خود را پس از تحلیل و بررسی افزایش میدهد. هوش مصنوعی مانند انسان فکر میکند، منطقی میاندیشد، مانند انسان عمل میکند، و منطقی اجرا میکند. پس در هوش مصنوعی فرایندهای استدلال و تفکر در ساحت نظر و رویههای رفتار و کنش در سطح عمل اهمیت دارند. اساس هوش مصنوعی این است که هوش انسان و طریق کار آن بهگونهای تعریف شود که یک ماشین بتواند آن را به راحتی اجرا کند و وظایفی را که بر آن محول میشود، به درستی اجرا کند. اهداف هوش مصنوعی شامل یادگیری، استدلال و درک است. حالا به سراغ ارتباط بین هوش مصنوعی و سایبرپانک می رویم.
هوش مصنوعیهای مشهور سینمای سایبرپانک:
در تاریخ سینمای جهان، هوش مصنوعیهای مشهوری وجود دارند. اگرچه بلیدرانر یکی از این آثار است، اما میتوان فیلمهای دیگری را نیز نام برد که در آن هوش مصنوعی حضور دارد و آن اثر را ذیل سینمای سایبرپانک قرار میدهد. فیلمهای سینمایی اکس ماکینا، میانستارهای، ماتریکس، او، من ربات هستم، مانیبال، متروپلیس، وال ای، ترمیناتور، بلیدرانر ۲۰۴۹، میم.ه هوش مصنوعی، ارتقا، فراموشی، ۲۰۰۱ یک اودیسه فضایی، روح در صدف، روزی که دنیا از حرکت ایستاد، مرد آزاد، آلفاگو، تلقین، لوسی، جستجوگر، نارفیق تاریک، گزارش اقلیت، لبه فردا، بازیکن شماره یک آماده، حاشیه اقیانوس آرام (خیزش)، ربات و فرانک، ماشین، بازیهای جنگی، تعالی، آینه سیاه، وست ورلد، ماه، خارج از محدوده، فینچ، ران اشتباه رفته، آشوب مدام، چپی، … تنها بخشی از مشهورترین آثار درباره هوش مصنوعی هستند یا هوش مصنوعی در آنها حضور جدی دارد. اگرچه سینما تنها عرصهای نیست که به هوش مصنوعی توجه داشته است، اما میتوان اقبال مولفان سینمایی به آن را به صورت ویژهای مشاهده کرد. به نظر میرسد از همان سالهای ابتدایی تاریخ سینما که فیلمهای فانتزی و علمی تخیلی روی پرده رفت، میشد این علاقه به هوش مصنوعی در سینما را پیشبینی کرد. همچنین مساله هوش مصنوعی در سینما از این حضور بازیگرانه نیز فراروی کرده است و در سالهای اخیر شاهد استفاده از هوش مصنوعی در فرایند تولید آثار سینمایی هستیم.
سیمای هوش مصنوعی در سینما:
هوش مصنوعی در سینمای سایبرپانک واجد سه ویژگی مهم است:
- خدایگانی و بندگی: انسانها برای اینکه نیازهای خود را راحتتر برطرف کنند و قدرت خود را افزایش بدهند، هوش مصنوعی را خلق میکنند، اما هوش مصنوعی در برابر انسانها قرار میگیرد و بر آنان سلطه پیدا میکنند. پس انسانها علیه هوش مصنوعی قیام میکنند و آزادی از دست رفته خود را بازمییابند و با هوش مصنوعی به صلح میرسند، ولی این صلح نیز ناپایدار است و دوباره جنگ انسان و هوش مصنوعی شکل میگیرد. این روایت یادآور رابطه دیالکتیکی خدایگان و بنده یا نزاع دو گونه از آگاهی است. در پدیدارشناسی روح هگل، این قضیه مرحلهای پیشاتاریخی است و در نهایت هر دو آگاهی یکی میشوند و تازه تاریخ آغاز میشود. در سینمای سایبرپانک فعلا این مساله پایانی ندارد و نزاع انسانها و هوش مصنوعیها ادامه دارد. اگر به لحظهای برسیم که دیگر فیلمی درباره هوش مصنوعی ساخته نشود، آن موقع میتوانیم با قاطعیت بگوییم که ما نیز از دیالکتیک خدایگانی و بندگی میان انسان و هوش مصنوعی گذر کردهایم. هرچند، چنین رخدادی ملزوماتی دارد و مهمترین آن، یکی شدن انسان و هوش مصنوعی است و میتوانیم بگوییم که در حال حاضر چنین مسالهای هنوز رخ نداده است اما خاکسترهای این ذوب را مشاهده میکنیم. ناپایانی این نزاع را میتوانیم در چهار قسمت مجموعه ماتریکس مشاهده کنیم.
- فقدان گذشته و آینده: هوش مصنوعی تاریخ ندارد. تشخص پیدا کردن هوش مصنوعی در سینما مربوط به زمان حال است. شخصیتهای هوش مصنوعی کودکی و بزرگسالی و پیری ندارند، بلکه همیشه جوان هستند، جوان به دنیا آمدهاند و جوان میمانند. به همین دلیل آیندهای نیز برای آن قطعیت ندارند. ما نمیتوانیم قاطعانه بگوییم سرنوشت هوش مصنوعی و جهان ما چگونه رقم خواهد خورد. هوش مصنوعی متعلق به زمان حال است. ما اکنون با هوش مصنوعی سروکار داریم. حتی اگر فیلم آیندهنگرانهای نیز درباره هوش مصنوعی میسازند، به خاطر نگرانیهای اکنونی است. اگر به ترمیناتور نگاهی بیاندازیم، متوجه میشویم که هوش مصنوعی از نازمان آمده و به نازمان هم میرود و تنها زمانی که ترمیناتور در آن زندگی میکند، همین زمان حال است.
- عشق و زیبایی: افلاطون میگفت آن چیزی زیباست که کاربرد داشته باشد. با همین منطق میتوان علت عشق انسان به هوش مصنوعی را توجیه کرد. هوش مصنوعی کاربرد دارد و اتفاقا در کاری که برای آن ساخته شده، تبحر دارد، پس به حد اعلی زیباست. هنگامی که این زیبایی به سینما میآید، و دارای تشخص میشود، وجوه تنانه و زنانه به خود میگیرد، زیرا زن معادل زیبایی و تنانگی است. حضور هوش مصنوعیهای روزمره مانند سیری موید همین نکته است. عشق به زنانگیِ هوش مصنوعی را میتوان در فیلم او نیز به وضوح دید.
با نگاهی به وضعیت سینمای سایبرپانک از ابتدای قرن بیستم و همچنین با تمرکز بر وضعیت سینما از سال ۲۰۲۰ تاکنون میتوان ادعا کرد که حضور هوش مصنوعی در سینما به شدت افزایش پیدا کرده است و مسائل داستانی هوش مصنوعی و سایبرپانک نیز دارای تنوع شده است. پس میتوان بر اساس این روند پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۳۰ تعداد فیلمهایی که درباره هوش مصنوعی ساخته میشوند، افزایش پیدا کند. بنابراین میتوان تکتک فیلمهای معرفی شده در این جستار را بازبینی کرد و پروفایلی برای هر کدام از هوش مصنوعیها ساخت و آنان را با یکدیگر مقایسه کرد.