همان طور که هالیوود را کارخانه تولید خیال می دانند، پروژه هایی متهورانه مانند متاورس نیز به تفاوت درک ما از جهان و تغییرات کانونی در خیال ما منجر خواهد شد. متاورس در صورت تحقق کامل، نوع جدیدی از مناسبات زندگی اجتماعی را پدید خواهد آورد. با این حال، تاثیرات آن از هم اکنون آغاز شده است که مهم ترین تاثیر آن، ایجاد دگرگونی در نوع خیال پردازی و زیبایی شناسی انسان های عصر اینترنت است. همانطور که پیشتر اشاره کردیم ساخت خیال انسان ها نقطه حیاتی برای ورود آن ها به جهان دیگر است. اکنون که پروژه متاورس به دنبال ساخت خیال انسان ها نسب به فراجهان است در حال خلق جهان و تسهیل ورود انسان ها به آن است.
اکنون با نوع جدیدی از زیبایی شناسی مواجه هستیم که در آن درک ما از فضای مجازی و درک ما از واقعیت بیرونی به نحو رادیکالی دگرگون خواهد شد. ما می توانیم واقعیت های مجازی را به واقعیت های طبیعی بیرونی «الحاق» کنیم. به همین ترتیب دیگر نیاز نیست که میان فضای مجازی یا فضای طبیعی زندگی فاصله زیادی قائل باشیم. فضای مجازی جزئی از واقعیت پیرامونی ما را تشکیل خواهد داد و آینده ما، مبتنی بر درکی از خانه و جهان خواهد بود. اشیاء به صورت ترکیبی میان اشیا فیزیکی و واقعیت های افزوده حضور خواهند داشت.
باور پذیری پروژه متا
طبیعتا چنین تصوری پیش از آنکه توسط زاکربرگ و مجموعه مرتبط با وی ارائه شود، در فیلم های سینمایی یا سریال های مختلف تصویر شده است. اما تفاوت ایده «متا» و نقشی که در رنگ زدن به خیال های آینده زندگی بشر ایفا می کند با تصویر های موجود در فیلم های سینمایی و سریال های مختلف دقیقا در میزان باورپذیری آن نهفته است. در واقع، همان طور که ساختن فیلم های سینمایی ترسناک و توهم زا در تحلیلی نهایی اتفاقا به افزایش ماده باوری و فهم ماتریالیستی و مادی از جهان کمک می کند، ایده های ترسناک فیلم های سینمایی و سریال های تلوزیونی و اینترنتی (مانند سریال مشهور آینه سیاه) به باور ناپذیر بودن این تحولات مجازی یاری می رسانند. به بیان دیگر هیچ تحقیق سازمان یافته و هیچ مدرک مشخصی وجود ندارد که اثبات کند تولید این حجم کثیر از فیلم ها و سریال ها –یعنی عناصر اصلی کارخانه خیال سازی در دنیای جدید- با محوریت آسیب ها و هراس های گسترش تکنولوژی، به دور شدن مردم از این تکنولوژی ها منجر شده است.
اتفاقا به طور متناقض نمایی، این تصاویر منفی بافانه از گسترش تکنولوژی ها توسط همان رسانه های تکنولوژیک ایجاد شده و بسط میابند. در همین زمینه، وقتی زاکربرگ با نوعی خوش بینی و با استفاده از چند انیمیشن خام به توضیح ایده هورایزن هوم و هورایزن ورد می پردازد؛ ایده وی کاملا قابل دستیابی و کاملا مساعد تفسیر می شود. او کسی است که پیش از این صلاحیت خود برای سکانداری کشتی خیال پردازی جهان جدید را نشان داده و آن را به سمتی می برد که جهان تکنولوژیک جدید چیزی کاملا دوست داشتنی و مطبوع به نظر برسد.
چالش های زیبایی شناسانه پروژه متاورس
اما تحقق زیبایی شناسی این دنیای جدید، فارغ از ممکن بودن یا نبودن آن و فارغ از آنکه بازه زمانی تحقق آن کوتاه یا بلندمدت باشد، چالش های بسیاری برای زندگی بشر خواهد داشت. این چالش ها با چالش های ارائه شده در فیلم ها و سریال ها متفاوت اند. به همین ترتیب، اگر ما بدانیم جهان پیرامون ما در آینده جهانی خواهد بود که در آن واقعیت طبیعی و واقعیت افزوده در نسبتی هم افزا و مثبت با یکدیگر قرار می گیرند، چه بخشی از فعالیت های زندگی را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ آیا هورایزن هوم که تصویری جدید از خانه ایجاد می کند، وضعیتی است که تنها در تعاملات دوستان، کاری و اجتماعی ما مورد استفاده قرار می گیرد یا برعکس تمام جنبه های شخصی زندگی ما را نیز پوشش خواهد داد؟ آیا هورایزن ورد در جهان پساکرونا جایگاهی مانند اینترنت در زندگی امروزی خواهد داشت؟ علاوه بر این، آیا نسل جدید شبکه ها و تعاملات اجتماعی که توسط متاورس معرفی شده اند، می توانند به ارتباط و نزدیکی هر چه بیشتر افراد و شکل گیری حوزه های عمومی متکثر منجر شوند؟ یا تنها به صورت ابزاری برای جداسازی و فاصله انداختن هر چه بیشتر میان کشورهای توسعه یافته و جهان سوم عمل خواهند کرد؟
سرانجام سخن
نهایتا، به نظر می رسد ایده متاورس، هورایزن هوم، هورایزن ورد و دیگر تصاویر و وعده های رنگارنگی که زاکربرگ و دیگر زاکربرگ های فضای مجازی ارائه می کنند، به حل یا پیشبرد مسائل اصلی ایجاد شده در فضای مجازی و دنیای اینترنتی شده فعلی منجر نخواهد شد. بلکه اتفاقا مسائل موجود در این زمینه ها را مضاعف کرده و با تمرکز بر همین وجوه زیبایی شناسانه، از برملا شدن لایه های پنهان و مسئله های مخفی شده در آن جلو گیری می کند. تورم، تکثر و رنگارنگی بیش از اندازه زیبایی شناسایی ارائه شده توسط بنگاه های رسانه های اجتماعی حاکم، نه تنها فرصت برملا شدن مناسبات زیرین آن را نخواهد داد، که از سوی دیگر مجالی برای طرح زیبایی شناسی های بدیل یا ترسیم های دیگری از جهان که به نحوی رادیکال از ترسیم های زاکربرگی جهان متفاوت باشند و بتوانند در رقابت با آن قرار بگیرند را ناممکن می کند.