نقد فیلم های سایبرپانک

هوش تکینه و طبیعی: نقد انیمیشن سینمایی «ربات وحشی»

در این یادداشت کوتاه به انیمیشن زیبای «ربات وحشی» و مساله هوش مصنوعی، ربات و تکنولوژی‌های سایبری به کاررفته در این انیمیشن می‌پردازیم. در این انیمیشن با یک ربات مهربان که شأنیت مربی، معلم و مادر پیدا کرده است، آشنا می‌شویم. آنچه باعث شده این ربات به این مقام برسد به دلیل مساله تکینگی فناوری و هوش تکینه است، یعنی هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های وابسته به آن مانند ربات‌ها و سایبورگ‌ها که فارغ از انسان به هوش مخصوص به خودشان دست می‌یابند و قوای تصمیم‌گیری‌شان از انسان‌ها یا همان برنامه‌نویسان جدا شده و بتوانند تصمیم‌گیری کرده و نتیجه تصمیم‌شان را اجرا کنند. این امر را به وضوح در انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» می‌بینیم، «رز» بارها برنامه‌نویسی‌اش را تغییر می‌دهد، ماموریت جدیدی برای خود تعریف می‌کند و سعی دارد مانند حیوانات/انسان‌ها نقش مادری را برعهده بگیرد

به قلم:داوود طالقانی

چندسالی است که کمپانی «دریم‌ورکس» محصول انیمیشنی برجسته‌ای تولید نکرده بود. حداقل تا پیش از انتشار انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» می‌توانستیم مثل مابقی مخاطب‌های صنایع تصویری این ادعا را نزد خودمان محفوظ داشته باشیم و مرثیه‌هایمان را برای وضعیت انیمیشن‌سازی در روزگارمان بسراییم. انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» احتمالا پس از «شرک»، «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم»، «ماداگاسکار»، «بچه‌رئیس» و «بچه‌های بد» به یکی از آثار برجسته و ماندگار این کمپانی تبدیل شود. این انیمیشن توسط «کریس سندرز» کارگردانی شده است، کارگردانی که در کارنامه هنری‌اش آثار شاهکار و بی‌بدیلی مانند «لیلو و استیج» و «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» نیز دیده می‌شود. این انیمیشن اقتباسی از مجموعه کتاب‌هایی به همین عنوان است و در عرصه تولید آن نیز عامل انسانی و تکنولوژی‌های پیشرفته و روز دنیا از جمله هوش مصنوعی استفاده شده است. آنچه باعث شده است در این یادداشت کوتاه به انیمیشن زیبای «ربات وحشی» بپردازیم، مساله هوش مصنوعی، ربات و تکنولوژی‌های سایبری به کاررفته در این انیمیشن است.

خلاصه قصه انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» از این قرار است که یک ربات دستیار خانگی به صورت اتفاقی و بر اثر حادثه‌ای به یک جزیره وارد می‌شود و خوش‌شانسی یا بدشانسی‌اش این می‌شود که باید از یک جوجه غاز نگهداری کرده و برایش مادری کند. این ربات مهربان که نامش «رز» است، تمام سعی و تلاش خود را می‌کند که زندگی و مشتقات آن مانند خوردن، شنا و پرواز کردن را به جوجه غاز بیاموزد و در این راه با اهالی جزیره هم از که گونه‌های حیوانی متعددی هستند، دوست و آشنا می‌شود.

معمولا در فیلم‌ها و انیمیشن‌های ساب‌ژانر سایبرپانک می‌بینیم که ربات‌ها جهان را از آن خود کرده‌اند و می‌خواهند انسان‌ها را نابود کنند و قدرت اداره دنیا را به دست آورده‌اند، اما در انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» این تصویر را نمی‌بینیم، بلکه با یک ربات مهربان که شأنیت مربی، معلم و مادر پیدا کرده است، مواجهیم (و ضرورت دارد اصحاب علوم تربیتی از منظر تربیت سینمایی به تحلیل و تفسیر آن بپردازند). آنچه باعث شده این ربات به این مقام برسد به دلیل مساله تکینگی فناوری و هوش تکینه است، یعنی هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های وابسته به آن مانند ربات‌ها و سایبورگ‌ها که فارغ از انسان به هوش مخصوص به خودشان دست می‌یابند و قوای تصمیم‌گیری‌شان از انسان‌ها یا همان برنامه‌نویسان جدا شده و بتوانند تصمیم‌گیری کرده و نتیجه تصمیم‌شان را اجرا کنند. این امر را به وضوح در انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» می‌بینیم، «رز» بارها برنامه‌نویسی‌اش را تغییر می‌دهد، ماموریت جدیدی برای خود تعریف می‌کند و سعی دارد مانند حیوانات/انسان‌ها نقش مادری را برعهده بگیرد.

یکی از وجوه مساله‌برانگیز و البته چالشی این انیمیشن در قضیه احساسات، عواطف، شورها و انس‌هاست. ما می‌دانیم که هم انسان‌ها و هم حیوانات دارای احساس، عاطفه، شور و انس هستند، اما تفاوت آن‌ها در عقل و غریزه است، یعنی منشأ احساس و عاطفه حیوان غریزه بوده اما انسان علاوه‌بر غریزه، عقل نیز دارد. «رز» در انیمیشن سینمایی «ربات وحشی» اگرچه همنشین حیوانات است و همانند آنان احساس و عاطفه داشته و حتی در هم‌زیستی با آنان انس و خو نیز گرفته است، اما به نظر می‌رسد در نسبتش با انسان‌ها چندان موفق نبوده و نخواهد بود. بخشی از این مشکل به جان‌بخشی و تشخص دادن به حیوانات در انیمیشن و قصه است، یعنی فارغ از ملاحظات فلسفی، زیست‌شناختی و روانی حیوانات در داستان و فیلم می‌توانند مثل انسان‌ها باشند، اما هنگامی که پای هوش تکینه و تکینگی فناوری به وسط ماجرا کشیده می‌شود، این جزئیات و تفاوت‌گذاری میان‌شان چالش‌برانگیز خواهد بود. احتمالا برخی از منتقدان برای حل این معضل یکی از فرضیه‌های مشهور تربیتی درباره انیمیشن‌های غربی را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه «جهان‌بینی و نوع نگرش غربی‌ها (کدام غربی‌ها؟) به انسان حیوانی است، یعنی انسان را هنوز هم حیوان می‌دانند» و باز هم احتمالا از نصحیت «رز» به سایر حیوانات که به «فراروی از غریزه و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز» دلالت داشت، اشاره کنند. از قضا این نصیحت «رز» برخاسته از یک منش عقلانی است، یعنی «هوش تکینه» بر اساس عقل انسان نصحیت می‌کند، نه غریزه حیوانی، و دغدغه‌مندان «غرب‌ستیز» نمی‌توانند لزوما این انیمیشن را به مفروضات خود ربط بدهند. آنچه باعث شده این انیمیشن در سال‌های افول انیمیشن‌سازی آمریکایی، توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند، دقیقا به خاطر هوش یادگیرنده و تکینه آن است، وگرنه زیرمتن‌های تربیتی را می‌توان در هر انیمیشنی یافت و درباره‌اش سخن گفت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا