ناکجا آباد متاورس
پیش بینی حتمی اینکه یک فناوری جدید بعد از مرحله به اجرا رسیدن چه تاثیراتی بر روی یک جامعه خواهد گذاشت و یا اینکه حتی امکان بقا خواهد داشت را باید تا حد زیادی غیر ممکن دانست. متاورس را باید جزو پیچیدهترین ایده های فناورانی دانست که تا به حال مطرح شده است .گمانه زنی های فراوان و کاملا مخالف یکدیگر را میتوان در مورد متاورس، این ایده نوپا که هنوز فاصله زیادی تا اجرای کامل را دارد، در میان نظرات تحلیلگران دنیای فناوری دید. از منظر برخی از کارشناسان این دنیای جدید آزادی و دموکراسی حقیقی را به ارمغان خواهد آورد و از منظر برخی دیگر محلی برای تربیت بردگان بدون غل و زنجیر است. تناقض های این چنینی در مورد متاورس نشان دهنده این امر است که راه طولانی تا شناخت کامل این دنیای جدید در پیش است.
در دنیای تکنولوژی بسیار پیش آمده است که آینده درخشانی از سوی کارشناسان خبره ، برای یک ایده نوآورانه فناوری پیش بینی گردد و شرکت ها را مجاب به هزینه های کلان برای تحقق آن ایده بکند اما سرانجام آن ،چیزی جز بر جا گذاشتن خسارت زیانبار برای آن شرکت نبوده باشد. برای مثال می توان به پروژه هایی همانند پروژه بتامکس شرکت سونی اشاره کرد که در نهایت در مقابل پخش کننده های jvc که هیچکس اندک امیدی به موفقیت آن نداشت، قافیه را واگذار کرد. در دنیای استارتاپ ها نیز کمتر عاقلی میتوانست تصور کند شرکت b &b نیم روزی بیشتر به زندگی خود ادامه دهد اما بعد از مدتی به یکی از موفق ترین استارتاپ های تاریخ تبدیل شد. بررسی علل به واقعیت پیوستن چنین اموری آن بود که موفقیت یا عدم موفقیت یک پروژه می تواند به فاکتورهای بی شماری وابسته باشد که در نظر گرفتن همه آنها خارج از توانایی محاسباتی انسان ها است.
با مطرح شدن ایده متاورس ، تعداد قابل توجهی از کارشناسان آن را جزو مهم ترین ایده های بشری میدانند که تا به حال مطرح شده است. چرا که از نظر آنان متاورس را دارای جنبه های بسیار امیدوار کننده اجتماعی، الهیاتی و فرهنگی می دانند که باعث خواهد شد انسان به درجات بالاتری از بلوغ سیاسی و انسانی برسد. در مقابل تعدادی از کارشناسان نیز وجود دارند که متاورس را در مجموع، چندان برای بشریت کارآمده ندانسته و در مقابل آن را مشکل ساز میدانند. اما سوال اصلی آن است که کدام یک آینده را درست پیش بینی کرده اند؟ طبق سخنی که در مقدمه گفتیم باید بگوییم هیچ چیزی جز زمان آینده نمی تواند جواب سوال ما را به وضوح بدهد.
اما اگر بخواهیم از مشکلاتی که فناوری متاورس به صورت بالقوه می تواند برای بشریت در برداشته باشد سخن بگوییم قطعا به موارد گوناگونی خواهیم رسید. اولین مورد آن است که دنیای متاورس باعث فاصله گرفتن هرچه بیشتر انسان ها از دنیای طبیعت خواهد شد و همچنین انرژی لازم برای پابرجا ماندن این دنیای سایبری باعث نابودی بسیار از منابع طبیعی خواهد گردید. البته این که این عامل چقدر میتواند مخرب باشد بیش از همه بستگی به جایگاه طبیعت در جهان بینی افراد دارد. از منظر اکثر ادیان همچون ادیان ابراهیمی وحتی ادیان دیگر همانند بودیسم و همین طور آئین کنفسیوس طبیعت جایگاه ویژه ای در زندگی انسان ها داشته و ارتباط صحیح با آن شامل قسمتی از سعادت او خواهد بود. اما متاورس خطراتی بزرگ تر از این نیز می تواند داشته باشد و آن از بین رفتن هویت مستقل و اراده آزاد او است.
اگر بخواهیم این عامل را واکاوی کنیم باید از تاثیرات اقتصاد لیبرال بر دنیای متاورس سخن بگوییم. یکی از سوالاتی که باید در این راستا بررسی کنیم آن است که چرا افرادی همانند ایلان ماسک و زاکربرگ و جف بزوس در پی سرمایه گذاری های عظیم در این حوزه هستند؟ بدون اطاله کلام، جواب سرمایه بیشتر است. از سخنانی که مارکس در جلد سوم کتاب سرمایه خود میگوید این نتیجه به دست می آید که دنیای سرمایه داری و سرمایه داران برای بقای خود مجبور هستند دائما گرایش های جدید ومتضادی را در جامعه ایجاد کند تا از روند رو به رشد کاهش نرخ سود جلوگیری کند. به بیان بهتر برای اینکه دچار رکود نشویم، همیشه باید نیازهای جدید در مصرف کننده ایجاد شود و راه برای ایجاد بازارهای جدید همیشه باز باشند. کاملا واضح است که متاورس فرصتی استثنایی برای این امر خواهد بود.
در همین راستا باید گفت نظریات افرادی همانند فیلیپ کاتلر، پدر بازاریابی مدرن نیز در این راستا تاثیر گذار بوده است. از منظر او تبلیغات ابتدایی بازاریابی بیشتر به دنبال این امر بود که به وسیله تبلیغات تصویری ، ذهن افراد را به خود مشغول کرده و در نتیجه فروش خود را افزایش دهند، اما بعد از گذراندن مراحلی که در این مقال فرصت سخن گفتن در مورد آن وجود ندارد آخرین وتکامل یافته ترین نوع بازاریابی آن است که باید به وطراحی محیط های خاصی که افراد در آن وجود دارند، فروش مرتبط با یک کالا را افزایش داده و برای آن مصرف کننده به دست آورد. بسیار واضح است توانایی کمپانی های اقتصادی برای این امر در متاورس بسیار بالاتر خواهد بود. هر چند این امر ایدهی چندان مخاطره آمیزی به نظر نمی رسد اما با یک نگرش دقیق تر نسبت به آن، خطرهای احتمالی آن نیز آشکار می شود. یکی از این خطرها آن است که توانایی سلطه این شرکت های اقتصادی بر ناخودآگاه افراد به صورت شگفت انگیزی افزایش خواهد یافت چراکه برای مثال به وسیله دیتاهای جمع آوری شده از نوع رفتار آنان در این دنیای مجازی، به آنان این قدرت را خواهد داد که آزادی و اراده افراد را بدون آنکه حتی خود آنها متوجه این مسئله باشند، در اختیار خود قرار دهند! این مسئله زمانی میتواند ناگوارتر به نظر برسد که درحال حاضر چند شرکت معدود وقدرتمند قصد دارند به صورت انحصاری اداره این دنیای مجازی را در دست گرفته و از ورود دیگر کمپانی های کوچک در آن جلوگیری کنند.
درنهایت بعد از بررسی افراد موافق یا مخالف متاورس آیا باید این پدیده را قدمی رو به جلو برای فرهنگ بشری دانست و یا اینکه ضروری است بگوییم حتی دین هم رنگ و بوی بیشتری از اقتصاد لیبرال به خود خواهد گرفت؟ آیا اصولا متاورس مکانی خواهد بود که افراد اراده بی نهایت خواهند داشت یا توهم اراده بی نهایت است که به وسیله کمپانی های بزرگ در آنان به وجود آمده؟ هر چند احتمالا تحلیل های پیشینی کارشناسان تا حدی ما را در شناسایی و رفع اشکالات مخاطره آمیز این دنیای نوظهور کمک خواهند کرد ولی به نظر می رسد ماهیت ونوع تاثیر گذاری دقیق این فناوری را باید بعد از فراگیری آن جستجو کرد.اما آنچه که در حال حاضر واضح می نماید، این است که متاورس دنیای رازآلودی است که بلاشک تاثیرات شگرفی بر اقتصاد و فرهنگ جهان خواهد گذاشت .