اقتصاد و سیاست سایبریتکنولوژی و هوش مصنوعی
موضوعات داغ

سایبر چیست؟

تاریخ واژه و مفهوم سایبر

سایبر پژوه –  آغازگاهِ تاریخی واژۀ «سایبر»

جهت پژوهش در حوزه‌های معنایی مفهوم سایبر و برای درک دقیق‌تر فهم ما از سایبر، ما بایست به ریشه تاریخی آن رجوع کنیم. برخلاف انتظار، این واژه ریشه‌ای قدرتمند و سترگ دارد؛ ریشه‌ای که از یونان می‌آید. در مرحله ابتدایی، بایست توجه داشت که سایبر از واژه سایبرنتیک می‌آید و خود این واژه نیز از «کوبرنتیکُس» (κυβερνητικός) در زبان یونانی ریشه می‌گیرد. واژه اخیر در لغت‌نامه‌ها «نیک راندن» ترجمه شده است.

  1. سایبرنتیک در افلاطون و ارسطو

با جستجوی بیشتر درمی‌یابیم که واژه یونانی «کوبرنتیکُس» در محاوره یا دیالوگ آلکیبیادس افلاطون یافت می‌شود. افلاطون در کتاب مذکور، از این واژه به معنای «دانشِ حکومت بر خویش» یاد می‌کند. مراد او از این مفهوم عبارت است از تقدم حکومت بر خویش در نسبت با حکومتِ بر دیگران:

اگر در یک کشتی، آن مردی که قدرت انجام آنچه می‌خواهد را دارد [یعنی ناخدا] دانش یا توانایی راهبری خودش [سایبرنتیک] را نداشته باشد، آنگاه چه بر سر او و ملوان‌های زیردستش خواهد آمد؟

ارسطو از این واژه و مفهوم بهره برده است. هر چند در نظر وی، سایبرنتیک بیش از آنکه به معنای «دانش» باشد، به معنای «هنر» است. در واقع و به بیانی دیگر، همان‌قدر که افلاطون «حکومت بر خود یا دیگران» را نوعی دانش فلسفی تلقی می­کند، برای ارسطو، این حکومت نوعی هنر عملی است.

با گامی بلند، و بی‌آنکه بخواهیم بیش از این در سایبرنتیک یونانی معطل بمانیم، اکنون درخواهیم یافت که مانند دیگر ابواب تاریخ فلسفه و اندیشه که از اشتقاق مابین افلاطون و ارسطو برمی‌خیزند، سخن گفتن از چیستی فضای سایبری را نیز بایست به این دو متفکر بازگرداند (هر چند این سخن به آن معنا نیست که سایبرنتیک در یونان تنها به این دو متفکر محدود می‌شود.) مباحث مختصری که از نگاه افلاطون و ارسطو نقل شد، به ما قدرت آغاز این متن را به‌واسطه سه نکته زیر خواهد داد:

* سایبرنتیک در خودش محتوای «حکومت» را عرضه می‌کند.

* سایبرنتیک در خودش «راهبری کردن» یا «رساندن جمع به مطلوب» را می‌رساند.

* سایبرنتیک واجد پیوندی وثیق با «هنر» نیز هست.

  1. سایبرنتیک در قرون مدرن

سه نکته‌ای که در بالا گفته شد تمام تاریخ سایبرنتیک نیست. در قرون ۱۸ و ۱۹ یک ماشین با عنوان «کتسیبیوس» (Ktesibios) که مفهومی اشتقاقی از سایبرنتیک بود، توسط جیمز وات ساخته می‌شود. این ماشین -برخلاف ماشین‌های عصر خودش- توانایی «کنترل سرعت موتور» را داشت (اشاره به «حکومت بر خود» در سایبرنتیک). بدین عنوان، سال‌ها پس از آنکه ارسطو­ییان قرون وسطی و دیگران از واژه سایبرنتیک با معانی افلاطونی و ارسطویی بهره می‌بردند، جهان مدرن معنای این واژه را به حوزه ماشین‌ها (و نه صرفا انسان‌ها) برد.

پس از استفاده‌های فیزیکی-ماشینی از واژه سایبرنتیک، در قرون ۱۸ و ۱۹، این واژه در قرن ۲۰ به مفهومی با مدلول‌های ناانسانی بدل می‌شود. البته هنوز مدلول‌های انسانی وجود دارند، اما این مدلول‌ها بیش از آنکه مانند کاربست این واژه در ارسطو و افلاطون، به حوزه اخلاقیات گره خورده باشند، به علوم نورونی و شبکه‌های عصبی مربوطند. پس شاهد آن هستیم که سایبرنتیک در قرون جدید، از سویی به «ماشین‌های خودکنترل‌گر» دلالت دارد و از سوی دیگر، به «بدن‌های گوشتی خودکنترل‌گر». گویی «روح آدمی» از این واژه گرفته شده است و تنها «ماشین‌های مکانیکی یا بیولوژیکی» باقی مانده است.

  1. سایبرنتیک چونان یک علم

هرچند از زمان افلاطون و ارسطو تا قرون جدید، سایبرنتیک واجد شان یک «دانش»[۱] بود، اما اولین کتابی که سایبرنتیک را به مثابه مفهومی کاملا «نظری و علمی»[۲] تقویم کرد، کتاب نوربرت وینر[۳] با عنوان سایبرنتیک، کنترل، و ارتباطات در حیوان و ماشین[۴] (۱۹۴۱) بود. این کتاب در مرز مابین فلسفه، فیزیک، مهندسی، و روانشناسی قرار داشت و از همه این علوم توامان بهره برد.

اهمیت اساسی این کتاب در آن است که وینر به واسطه مفهوم سایبرنتیک می‌تواند نسبتی میان خودکنترل‌گری در ماشین و حیوانات بیابد. این کتاب را به عنوان یکی از آباء بحث‌های روبوتیک، مهندسی الکترونیک، نوروساینس، ارتباطات از راه دور، کامپیوتر، و… قلمداد می‌کنند و وینر را نیز یکی از آباء «دستگاه‌های اتوماتیک» (یا همان کامپیوترها) می‌دانند.

اما جایگاه ویژه نوربرت وینر تنها در علمی‌سازی سایبر خلاصه نمی‌شود، زیرا او در سال ۱۹۵۰، مفهوم سایبرنتیک را در کتاب استفاده بشری هستنده‌های بشری[۵]، به سطح اجتماعی ارتقا می‌دهد. در واقع، اولین‌بار این وینر است که مسئله بسیار مهم «ارتباط انسان و ماشین» را درک می‌کند و قائل به «جامعه ماشینی-انسانی» می‌شود. چنین جامعه‌ای تنها آنگاه رخ خواهد داد که سایبرنتیک مفهومی «پیام‌رسان» را منتقل کند:

جامعه تنها از طریق مطالعه پیام و قوای ارتباطی‌ای که متعلق به آن هستند قابل فهم است و اینکه پیشرفت‌های آینده این پیام‌ها و قوای ارتباطی، پیام‌های مابین انسان و ماشین، مابین ماشین و انسان، و مابین ماشین و ماشین نقش قابل توجهی در این فهم بازی خواهند کرد.

با توجه به توضیحاتی که تاکنون داده شد، وینر دو ویژگی دیگر را به ویژگی‌هایی که از افلاطون و ارسطو استخراج کرده بودیم افزود:

* سایبرنتیک رفتاری اتوماتیک دارد.

* سایبرنتیک یک «مابین» یا «پیام­رسان» یا «ارتباط» است.[۶]

  1. تبدیل شدن سایبرنتیک به سایبر

توصیف‌هایی که تاکنون از سرگذشت تاریخی سایبر و سایبرنتیک داشتیم روشن می­کند که در این مفهوم همواره معنای «دانش» یا «علم» وجود داشته است؛ چه افلاطون که آن را «دانش حکومت بر خویشتن» می‌پنداشت و چه وینر که آن را «علم کنترل رفتار اتوماتیک» می‌دانست. با این حال، روشن است که مفهوم سایبر (آنگونه که کاربران امروزی این واژه از آن بهره می‌برند) به هیچ عنوان، حاکی از «علم» یا «دانش» نیست. سایبر «چیز» است و سایبرنتیک «علم» یا «نظر» یا «آگاهی». اکنون بایست تحقیق کنیم که چگونه یک مفهوم علمی بدل به اسمی برای مجموعه‌ای از «چیزها» می‌شود.

به طور کلی، دو نظر درباره «زایش سایبر از سایبرنتیک» وجود دارد. عده‌ای آن را به تولید ابرکامپیوتری به نام «سایبر»، توسط کمپانی Control Data Corporation، در دهه ۷۰ میلادی نسبت می‌دهند. آنها بر این عقیده هستند که فروش این کامپیوترها سبب شد تا واژه سایبر از واژه سایبرنتیک مشتق شود و به عنوان یک پیشوند یا اسم خاص، برای کل جریان سایبری به کار گرفته شود.

نظریه دومی نیز در این مورد وجود دارد. در سال ۱۹۸۴، ویلیام گیبسون[۷] رمانی با عنوان نورومنسر[۸] نوشت. در این رمان برای اولین بار از کلمه «فضای سایبری» استفاده می‌شود. بسیاری مانند روبرت ترپل (از بزرگان صنعت و علم هوش مصنوعی و سایبرنتیک) بر این عقیده هستند که بایست امتیاز پیشوند شدن واژه سایبر را به گیبسون داد.

به هر حال، پس از دهه هشتاد، واژه سایبر از سایبرنتیک جدا می‌شود و به پیشوندی بدل می‌شود که بر مجموعه تکنولوژی‌های اطلاعاتی، ارتباطی، هوش مصنوعی و … اطلاق می‌شود. پس از این است که در زبان انگلیسی، سایبر یک پیشوند (و در زبان فارسی، یک مضاف‌الیه) می‌شود: فضای سایبری، جنگ سایبری، دولت سایبری، جامعه سایبری، امنیت سایبری، و…

نکته اساسی بر سر این است که واژه سایبر دو معنای لغوی دارد: از سویی دلالت بر چیزها دارد (مثلا اینترنت یک امر سایبری است) و از سوی دیگر، یک پیشوند است که چیزها را بدل به امور سایبری می‌کند. بنابراین در یک سطح معنایی، سایبر چیزیست که واجد ویژگی‌های خاص خودش است و در یک سطح معنایی دیگر، این چیز از آن دسته چیزهایی‌ست که چیزهای دیگر را هم – درست همانند یک سلول سرطانی- به ویژگی‌های خودش آغشته می‌کند.

 

[۱] . Knowledge

[۲] . Scientific

[۳] . Norbert Wiener

[۴] . Cybernetics, or the Control and Communication in the Animal and the Machine

[۵] . The Human Use of Human Beings

[۶]. پس از وینر، مفهومِ سایبرنتیک تقریباً مترادف با «کنترل سیستم‌های اتوماتیک ماشینی» (چه ماشین‌های الکترونیکی و چه ماشین‌های بیولوژیکی) است.

[۷] . William Gibson

[۸] . Neuromancer

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا