آیا متاورس شکست خورده است؟
متاورس نه بهطور کامل شکست خورده و نه هنوز به موفقیتی چشمگیر دست یافته است. میتوان آن را پروژهای بلندمدت دانست که اولین تلاشهایش با اغراق و شتابزدگی همراه بود. اما با بازنگری در اهداف، ابزارها و مشارکت کاربران، این فضا هنوز میتواند نقش مهمی در آیندهی دیجیتال بشر ایفا کند. آنچه مسلم است، متاورس دیگر رؤیای تمامعیار سال ۲۰۲۱ نیست، بلکه واقعیتی است در حال شکلگیری که برای بقا نیازمند تطابق با واقعیتهاست.
متاورس، مفهومی که چند سال پیش با هیاهوی فراوان به دنیای فناوری معرفی شد، امروز با ابهام و تردید مواجه شده است. اما آیا این پلتفرم نوظهور، که قرار بود آینده اینترنت و تعامل انسانها را رقم بزند، واقعاً شکست خورده است؟ یا هنوز در مرحله گذار و بلوغ قرار دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، باید جنبههای مختلف اقتصادی، فنی، فرهنگی و اجتماعی این پدیده را بررسی کنیم.
خیزش اولیه؛ وقتی همه درباره متاورس حرف میزدند
با اعلام تغییر نام شرکت فیسبوک به “متا” در سال ۲۰۲۱، موجی از توجه عمومی و سرمایهگذاری به سمت متاورس روانه شد. مارک زاکربرگ متاورس را به عنوان آینده اینترنت معرفی کرد، فضایی مجازی که افراد میتوانند در آن کار، خرید، تعامل اجتماعی و سرگرمی را در قالب آواتارها تجربه کنند. شرکتهای بزرگ فناوری، برندهای پوشاک، مؤسسات آموزشی و هنری، و حتی دولتها شروع به سرمایهگذاری و توسعه پروژههایی در بستر متاورس کردند.
هیجان اولیه یا حباب تکنولوژیک؟
اما خیلی زود، نمودارها نزولی شدند. کاربران فعال در پلتفرمهایی مانند Horizon Worlds (متاورس متا) کاهش یافتند، شرکتهایی که میلیاردها دلار سرمایهگذاری کرده بودند، شروع به عقبنشینی کردند، و پوشش رسانهای، از تحسین به تردید و گاهی تمسخر تغییر یافت. این وضعیت برای بسیاری یادآور حباب داتکام در دهه ۹۰ میلادی بود. بسیاری معتقدند که متاورس، بیش از آنکه بر پایهی نیازهای واقعی و تکنولوژی بالغ بنا شده باشد، بر موجی از انتظارات اغراقشده و پیشبینیهای رسانهای سوار شد.
موانع فنی و اقتصادی
یکی از اصلیترین چالشهای متاورس، محدودیتهای فناوری است. هدستهای واقعیت مجازی هنوز گران، سنگین و برای استفاده روزمره نامناسباند. سرعت اینترنت، ظرفیت پردازش داده، و تجربه کاربری نیز هنوز به نقطهای نرسیدهاند که متاورس را به محیطی همهگیر تبدیل کنند. از نظر اقتصادی نیز بسیاری از مدلهای کسبوکار در متاورس مبهم یا غیرقابل دوام بودند. خرید زمین مجازی با قیمتهای نجومی، یا فروش داراییهای دیجیتال (NFT) بدون پشتوانهی کارکردی، به مرور باعث کاهش اعتماد کاربران و سرمایهگذاران شد.
نگاه اجتماعی و فرهنگی
متاورس با وعده تغییر شکل تعاملات انسانی وارد شد، اما در عمل نتوانست نیازهای واقعی جامعه را پاسخ دهد. فضای دیجیتالی متاورس، با وجود جذابیتهای بصری، برای بسیاری خستهکننده، بیروح و حتی منزویکننده بود. همچنین، نگرانیها درباره حریم خصوصی، امنیت دادهها و نظارت شرکتهای بزرگ بر زندگی مجازی کاربران، باعث بیاعتمادی شد. تجربه کاربران نشان داد که بسیاری از آنها، تعامل واقعی را به ارتباطات آواتاری ترجیح میدهند.
آیا متاورس هنوز فرصت دارد؟
با وجود همهی این چالشها، نمیتوان متاورس را شکستخورده نامید. برخی حوزهها مانند آموزش مجازی، درمان از راه دور، جلسات کاری در واقعیت مجازی، و بازیهای پیشرفته، همچنان در حال توسعه و بهرهبرداری از پتانسیلهای متاورس هستند. همچنین نسل جدیدی از کاربران و توسعهدهندگان، با نگرشی واقعبینانهتر، در حال بازطراحی مدلها و فضاهای کاربردی برای متاورساند