اخبارپادکستتکنولوژی و هوش مصنوعیفرهنگ سایبری

آمریکا؛ ناچار از احیای حیثیت!

واقعا حمله سایبری در کار بوده است؟

سایبرپژوه– در ظاهر رقبای سیاسی آمریکا در تلاشند ترامپ یا بایدن را بی‌اعتبار کنند و متناسب با منافع خود برای رأی آوردن هر یک از دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات تلاش کنند. اما حقیقت این است که دخالت در انتخابات صرفاً به معنی اثرگذاری بر دیدگاه‌ها و ترجیحات رأی‌دهندگان آمریکایی نیست.

رقبای سایبری آمریکا، روسیه، چین و ایران در تلاشند بیش از آنکه یکی از دو نامزد نهایی را تخریب کنند، دوقطبی‌های سیاسی و گسل‌های اجتماعی جامعه آمریکا را فعال نمایند و از فرایند، الگو و سازوکار دموکراسی در آمریکا اعتبارزدایی کنند.

مسأله این نیست که واقعاً دخالت، رأی‌دزدی، هک یا اثرگذاری بر فرایند و نتیجه انتخابات رخ داده یا خیر، موضوع این است که آمریکایی‌ها واقعاً فکر می‌کنند چنین اتفاقی رخ داده و آمریکا در مقابل این رخدادها هیچ کاری نکرده است. مطابق پیمایش‌های انجام شده، اکثر آمریکایی‌ها فکر می‌کنند ایالات متحده قادر نیست در برابر دخالت‌های خارجی از خود دفاع کند. آمریکا باید رأی‌دهندگان آمریکایی را متقاعد کند انتخابات، واقعاً صحنه برآورده شدن آرزوها و آمال آنهاست و خواست و اراده آنها بروز می‌یابد.

ایالات متحده حتی اگر ابزارهای لازم را برای مقابله با حملات سایبری فراهم کرده باشد، جنس این حملات و شکل این جنگ به گونه‌ای است که همیشه زمان کافی برای تصمیم‌گیری و اقدام پدافندی وجود ندارد. در نتیجه آمریکا باید غیر از به‌روزرسانی و امن‌سازی زیرساخت‌های انتخاباتی، شهروندان را نسبت به محتواهای رسانه‌های اجتماعی آگاه سازد و در سیاستگذاری و ضابطه‌مندسازی پلتفرم‌ها و رسانه‌های اجتماعی برای فیلترینگ محتواهای دروغ و اطلاعات گمراه‌کننده فعال شود. نباید از یاد برد که شهروندی که اخبار دخالت خارجی در انتخابات را بشنود، احساس ناامیدی می‌کند و شهروندی که راهنمایی مشخص برای مقابله با این نوع دخالت را دریافت کند، احساس قدرت.

ایالات متحده باید ریاکاری را کنار بگذارد. او هم در انتخابات دیگر کشورها دخالت می‌کند و سعی دارد نتیجه انتخابات در دیگر کشورها را متناسب با منافع ملّی خود تغییر دهد. به جای ریاکاری باید اقدام تلافی‌جویانه جدی در پیش گرفت. تحقیر و تحریم دیگر بازدارندگی سایبری ایجاد نمی‌کند و رهبران دیگر کشورها را اتفاقاً در کشورهایشان مؤثرتر و کارآمدتر می‌سازد. نشانه گرفتن اعتبار و شهروت سیاستمداران و کشورها، مؤثرتر از مسدودسازی دارایی‌ها و تحریم اقتصادی است. مثلاً اینکه فرزندان این مقامات در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کنند یا آنها در آمریکا چند حساب بانکی دارند. بدنام‌سازی آنان تأثیرگذارتر از تحریم آنان است. نامتقارن بودن جنگ اقتضاء می‌کند به شکل غیرنظامی و در یک دوره زمانی پاسخ داد.

ایالات متحده در پدافند سایبری باید از استراتژی «پدرخوانده» بهره گیرد. در استرات‍ژی پدرخوانده، مانند فیلم پدرخوانده فرانسیس فورد کاپولا وقتی یکی از مدیران هالیوود با او مخالفت می‌کند، پدرخوانده سر بریده اسب محبوبش را برایش می‌فرستد. همچون چنین مقابله‌ای، لازم است فعالیت‌های مخرب سایبری ردگیری شود و حتی نشانه‌هایی از این ردگیری برای مهاجم جای‌گذاری شود تا او بداند که اقدامش هزینه‌زاست. باید افراد را به جای دولت‌ها هدف گرفت.

منبع
آی تی آنالایز

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا