اقتصاد و سیاست سایبریتکنولوژی و هوش مصنوعی
موضوعات داغ

رابطه‌‌ استراتژیک ۲۵ ساله با چین: پیش‌نیاز‌های تمدنی

آغازِ تابستانِ ۹۹ خبر‌ها و حدیث‌های گوناگونی را پیرامونِ توافق‌نامه‌ی جامع و استراتژیک ایران و چین با خود به همراه آورد. تائیدِ این توافق توسطِ ریاستِ جمهوری در حالی بود که در سالِ ۱۳۹۴ مقامِ معظمِ رهبری یک رابطه‌ی استراتژیک ۲۵ ساله میانِ ایران و چین را درست و حکمت‌آمیز ارزیابی کرده‌بودند. استفاده از لفظِ «حکمت‌آمیز» توسطِ مقامِ معظم رهبری نشان‌دهنده‌ی ارزشِ بالای این توافق (از مناظرِ گوناگونِ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تمدنی) و لزومِ سنجشِ دقیقِ ابعادِ آن است. اکنون که این توافق در حالِ نهایی‌شدن است، لازم می‌آید که مسئولان و دست‌اندرکارانِ این توافق به ابعادِ آینده‌ی تمدنی این رابطه‌ی استراتژیک توجه بیش‌تری معطوف کنند تا مبادا عایدیِ جمهوری اسلامی از توافقِ مذکور، تنها در حوزه‌ی امنیتی و اقتصادیِ سخت محدود بماند.

 تمدنِ آینده و پیشرانی هوش مصنوعی

کارشناسان و اندیشمندانِ گوناگونی در سراسرِ جهان بر این امر صحه گذاشته‌اند که تمدنِ آینده‌ی بشریت را باید در حوزه‌ی سایبر موردِ مطالعه قرار داد. گسترش، پیشرفت و توسعه‌ی تکنولوژی‌های سایبری طیِ ۶۰ سالِ گذشته و دورنما‌های گسترده‌ی پیشرفتِ این تکنولوژی‌ها نشان داده است که فرض‌کردنِ یک تمدنِ انسانی در آینده بدونِ سایبر غیرِ ممکن خواهد بود. همان طور که طیِ ۲۰ سال گذشته تمدن‌های فعلی بشری به تکنولوژی‌های سایبری‌ای مانندِ گوشی‌های هوشمند چنان خو گرفته‌اند که تمامِ ابعادِ زندگی‌شان را تغییر داده است، دور نیست زمانی که این تکنولوژی‌ها به بنیاد‌های اصلی تمدن بدل شوند: یعنی سیاستِ سایبری، فرهنگِ سایبری، اقتصادِ سایبری و جامعه‌ی سایبری.

هر کشوری که می‌خواهد برنامه‌ی‌ریزی دقیقی را برای آینده‌ی خود تهیه و تنظیم کند، چاره‌ای جز آن ندارد که این برنامه را متناسب با تاثیراتِ مختلفِ تکنولوژی‌های سایبری بر ابعادِ تمدنیِ بشری تنظیم نماید. به بیانِ دیگر، هر سندِ چشم‌انداز، هر برنامه‌ی توسعه، هر توافقِ بلند‌مدت، تنها زمانی می‌تواند یک سندِ استراتژیک، یک برنامه‌ی استراتژیک و یک توافقِ استراتژیک باشند که از منظرِ تمدنِ فضای مجازی تنظیم شده باشند.

«هوشِ مصنوعی» مهم‌ترین و اثر‌گذارترین تکنولوژی از میانِ تکنولوژی‌های تمدن‌سازِ سایبری است. خلافِ‌ تصورِ عموم (و بسیاری از کارشناسان) که آینده‌ی جامعه‌ی بشری را در «شبکه»‌ (و به طورِ خاص: اینترنت) خلاصه می‌کنند، این هوش‌های مصنوعی هستند که مهم‌ترین تاثیراتِ تمدنی را بر جای خواهند گذاشت. در همین زمانه‌ی امروز نیز بسیاری بر بیگ‌دیتا تاکید می‌کنند بدونِ این که توجه داشته باشند تنها زمانی پتانسیل‌های کاملِ کلان‌داده‌ها (اعم از فرهنگی و اقتصادی تا امنیتی و نظامی)‌ آشکار خواهد شد که کنترل،‌ پایش و تحلیلِ آن‌ها توسطِ هوش‌های مصنوعیِ نسلِ بعد انجام شود. به بیانِ دیگر، ما در حالِ شخم‌زدنِ زمینی هستیم که هوش‌های مصنوعی محصولش را خواهند چید.

 

چین و افق ۲۰۳۰

چین پس از ایالاتِ متحده و جلوتر از اتحادیه‌ی اروپا و روسیه پیش‌تاز حوزه‌ی هوشِ مصنوعی محسوب می‌شود. این کشور در سالِ ۲۰۱۷ سندی را منتشر کرد که بر اساسِ آن تا سالِ ۲۰۳۰ چین به نسلِ جدید (موسوم به نسلِ سوم) هوشِ مصنوعی دست خواهد یافت. در قسمتی از این سند چنین می‌خوانیم: «هوش مصنوعی بدل به نقطه‌‌ی تمرکزِ جدیدِ رقابتِ بین‌المللی شده است. هوشِ مصنوعی تکنولوژیِ استراتژیکی است که آینده را رقم خواهد شد؛ مهم‌ترین کشور‌های توسعه‌یافته‌ی جهان توسعه‌ی هوشِ مصنوعی را به عنوانِ استراتژیِ اصلی برای تقویتِ رقابت‌پذیری ملی و حفاظت از امنیتِ ملی قلمداد کرده‌اند. … در حالِ حاضر وضعیتِ امنیتِ ملی چین و رقابتِ بین‌المللی این کشور بیش از پیش پیچیده شده است و چین می‌باید … توسعه‌ی هوشِ مصنوعی را در سطحِ استراتژیکِ ملی مدِ نظر قرار دهد». همان‌طور که از این سند مشخص است، چین مسئله‌ی هوشِ مصنوعی و رقابتِ جهانی در این حوزه را «اصلی‌ترین» رقابت در آینده قلمداد می‌کند. این که هر کشوری که بر هوشِ مصنوعی تسلط داشته باشد، بر آینده نیز تسلط دارد، توسطِ پوتین (رئیس‌جمهوری روسیه) نیز تکرار شده است.

چین طیِ ۸ سالِ گذشته حجمِ قابلِ توجهی از سرمایه‌ی ملی را به توسعه‌ی پروژه‌های هوشِ مصنوعی اختصاص داده است. تنها در یک مورد، پروژه‌ی مغزِ چینی (ChinaBrain) حدودِ ۶ هزار نوروساینتیست را تا سالِ ۲۰۱۶ استخدام کرده بود. بر اساسِ برنامه‌ریزی این پروژه، تا سالِ ۲۰۳۰ حداقل ۲۴ هزار نوروسانتیست در این پروژه مشغول خواهند بود. استخدامِ چنین حجمی از متخصصانِ مغز صرفا به واسطه‌ی جذبِ مهاجرانِ علمی (چه ترغیب به بازگشتِ چینی‌هایی که به خارج از این کشور مهاجرت کرده بودند و چه جذبِ متخصصانِ غیرِ‌ چینی) میسر بوده و هست و نیازمندِ هزینه‌ی فراوانی است. چین اعلام کرده است که برای تامینِ هزینه‌‌های این پروژه ۲.۵ درصد از کلِ GDP را به این پروژه اختصاص خواهد داد. این بدین معناست که چین هر سال ۳۴۰ میلیارد دلار از GDP خود را به این پروژه اختصاص می‌دهد. برای فهمِ بزرگی این عدد می‌توان به کلِ GDP ایران که تنها ۴۵۴ میلیارد دلار است اشاره کرد.

 

رابطه‌ی استراتژیک ۲۵ ساله: لزوم همکاری در پروژه‌های هوش مصنوعی

اگر جمهوری اسلامی ایران در پی آن است که تا افقِ ۱۴۳۰ به یک کشورِ قدرتمند در سطحِ منطقه و جهان بدل شود، چاره‌ای جز آن ندارد که توسعه‌ی هوش مصنوعی را به عنوانِ یک اولویتِ مقدر در دستورِ کار قرار دهد. حرکتِ جمهوری خلق چین در جهتِ توسعه‌ی هوشِ مصنوعی و توافقِ اولیه‌ی میانِ دو کشور می‌تواند نویدِ خوبی برای آغازِ همکاری‌های مستمر، عمیق و چندجانبه برای انتقالِ تکنولوژی‌های هوشِ مصنوعی به ایران و شراکتِ ایران در برخی از پروژه‌های هوش مصنوعی چین باشد. به واقع، همان طور که چین در سندِ رسمی خودش گفته است، امنیتِ ملی هر کشوری در آینده تنها به واسطه‌ی هوش‌های مصنوعی تضمین خواهد شد و هر قراردادِ امنیتی میانِ جمهوری اسلامی با چین نیز می‌باید ضامنِ «توسعه‌ی هوش مصنوعی» برای تامینِ امنیتِ کشور باشد.

رقابتِ شدیدِ چین با ایالاتِ متحده و اتحادیه‌ی اروپا در توسعه‌ی هوش مصنوعی همین امروز نیز تنش‌های امنیتِ ملی خودش را نمایان کرده است: واکنش‌های ترامپ به هوآوی را صرفا نباید از زاویه‌ی مسئله‌ی جمهوری اسلامی ایران نگریست بلکه این واکنش‌های تلاش برای جلوگیری از توسعه‌ی روزافزونِ چین در حوزه‌ی شبکه‌سازی است. از سوی دیگر، پروژه‌ی نفوذ همراه با بوقچی‌ها و دستگاهِ پروپاگاندا‌ی جهانی تلاش می‌کنند که توسعه‌ی تکنولوژیک چین در حوزه‌ی هوش مصنوعی را یک جنایت علیه بشریت نشان دهند و این در حالی است که خودِ کشور‌های غربی بیش‌ترین استفاده‌های امنیتی را از هوش مصنوعی می‌برند. نامه‌ی کارکنان گوگل برای عدمِ استفاده‌ی نیروهای نظامی از نقشه‌ی گوگل برای هدف‌گذاریِ نظامی خود گواه بر این امر است.

در چنین فضای رقابتی، قراردادِ استراتژیکِ جمهوری اسلامی و چین نه تنها یک قراردادِ امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که می‌تواند به مثابه‌ی یک راهبردِ کلانِ تمدنی نگریسته شود. پیوندِ چین و ایران در حوزه‌ی هوش مصنوعی و تلاشِ ایران برای توسعه‌ی این هوش در داخلِ مرز‌های ملی و تثبیتِ شبکه‌ی ملی اطلاعات به عنوانِ بسترِ فعالیت‌های این هوش، لاجرم تنها راهِ توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی کشور در سال‌های آتی است. ما اکنون در زمانه‌ای هستیم که توسعه‌ی هوش‌های مصنوعی برای تامینِ امنیت کشور مهم‌تر از موشک ارزیابی می‌شوند و آرام آرام واردِ عصری می‌شویم که بدونِ هضمِ‌ صحیحِ هوش‌های مصنوعی، نمی‌‌توانیم تمدنِ نوینِ کشور را پایه‌گذاری کنیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا