اینترنت ، منابع طبیعی را میبلعد
سایبرپژوه – اگر ۴.۴ میلیارد کاربر اینترنت جهان و تمام پایانههای رایانهای و تجهیزات زیرساخت اطلاعات وبی و اینترنتیشان (اعم از شبکه انتقال و مراکز دادههای اینترنتی) را در یک کشور (فرضا در «اینترنتیه») گرد آوریم،
و مصرف برق این کشور فرضی (به کیلو واتساعت در سال) را با میزان برق مصرفی کشورهایی واقعی که اهالیشان از نیروی برق هم برای پایانههای رایانهای و تجهیزات زیرساخت اطلاعات وبی و اینترنتی و هم برای دیگر مقاصد و وسایل برقی (مانند خودروی برقسوز، وسایل خانگی برقی، روشنایی و گرمایش به کمک نیروی برق) استفاده میکنند، مقایسه کنیم، «اینترنتیه» از لحاظ میزان (کیلو واتساعت در سالِ) برق مصرفیاش، در مقایسه با ۱۰ کشور واقعی مصرفکننده بیشترین نیروی الکتریسیته در جهان، در حال حاضر جایی در بین کشور هندوستان (رتبه سوم) و روسیه (رتبه چهارم) قرار میگیرد، ولی تا سال ۲۰۲۵ از ایالات متحده آمریکا (اکنون، رتبه دوم) و چین (اکنون، رتبه اول) نیز پیشی خواهد گرفت و مقام نخست جهان را احراز خواهد کرد.
میزان برق مصرفی «اینترنتیه» [بهزعم هرالد لِش (Harald Lesch)، استاد فیزیک در دانشگاه لودویک ماکسیمیلیان و مدرس فلسفه طبیعت در دانشگاه مونیخ (آلمان)] و جایگاهش در رتبهبندی ۱۰ کشور برتر جهان، از این قرار است:
۱. چین، با ۶ هزار و ۳۱۰ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۲. ایالات متحده آمریکا، با ۳ هزار و ۹۱۱ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۳. هندوستان، با یک هزار و ۴۰۸ میلیارد کیلو واتساعت در سال
–«اینترنتیه»، با (تخمینا) یک هزار و ۱۰۰ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۴. روسیه، با یک هزار و ۶۰۵ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۵. ژاپن، با ۹۳۴ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۶. آلمان با ۵۳۳ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۷. کانادا با ۵۲۸ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۸. برزیل با ۵۱۸ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۹. کره جنوبی ۴۹۵ میلیارد کیلو واتساعت در سال
۱۰. فرانسه، با ۴۳۱ میلیارد کیلو واتساعت در سال
(در مورد اطلاعات رتبهبندی مذکور، رجوع شود به نشانی: www.valuewalk.com/2019/01/highest-electricity-consuming-countries/)
اما میتوان پیشبینی کرد که:
– با در نظر گرفتن اینکه خودروهای خودران اکثرا برقسوز، «کاربرِ» اینترنت نیز به شمار میآیند، زیرا حدود ۴ هزار گیگابایت در ساعت، داده از محیط دریافت و پردازش میکنند و روز به روز تعداد بیشتری از آنها وارد ترافیک جادهای کشور فرضی اینترنتیه میشوند و میزان مصرف الکتریسته یک خودرویِ خودران (مثلا از شرکت تسلا) اکنون قابل مقایسه با مصرف الکتریسته ۱۵۰ خانوار معمولی در سال است، و علاوه بر بهرهبرداری روزافزون از خودروهای خودران در جادههای اکثر کشورهای جهان، صدها سختافزار و هزاران برنامه کاربردی (اپلیکیشن) جدید توسط صدها میلیون کاربر طی پنج سال آینده نوآوری و بهرهبرداری خواهند شد و بازار فروش سکهکاوهای استخراج رمزارز رو به رشد است و با رشد گوشیهای نسل پنجمی و اضافه شدن سالانه ۳۶۷ میلیون کاربر جدید متصل به اینترنت، با اشاعه چیزنت (IoT) و توسعه فناوریهای پردازش ابری، هوش مصنوعی، دفاتر توزیع شده یا زنجیره بلوکی، و امثالهم … بله میتوان پیشبینی کرد که چه اتفاق ناگواری روی سیاره زمین خواهد افتاد!
با محاسبه مصرف برق همه زیرساختها و روساختهای اینترنتی و اضافه شدن آفرینشهای اینترنتی نوپدید بر آنها، متاسفانه تا پنج سال دیگر باید بهطور حتم انتظار داشت که به زودی، منحنی میزان برق مصرفی «اینترنتیه» آنقدر بالا خواهد رفت که از کل مصرف الکتریسیته هر کشوری در جهان پیشی میگیرد.
برای آنکه خواننده این یادداشت، تصوری نزدیک به واقعیت از میزان رونق روزافزون سختافزارهای اینترنتی و برنامههای کاربردی داشته باشد، مثالی میآورم.
در نظر بگیرید که هم اکنون تعدادی از بیمهگران (شرکتهای بیمهکننده) در جهان، مچبند (یا النگو)ها و اپلیکیشنهایی را بهطور رایگان در اختیار میلیونها بیمهگذار قرار میدهند تا بتوانند:
– شبکهای اجتماعی بستهای متشکل از بیمهگذاران را روی اینترنت برای خود به وجود آورند،
– شاخصهای ورزشی/ بهداشتی کاربران، مثل آثار حیاتی و میزان فعالیت بدنی هر فرد از جماعت بیمهگذارِ مجهز به این سختافزارها و نرمافزارها را اندازهگیری کنند و نتایج را در بانک دادههای خود گرد آورند،
– رفتار بیمهگذار را کنترل کنند و
– در نهایت قادر باشند: پس از تجزیه و تحلیل دادههای موجود در بانک دادههای خود، برای بیمه گذارانِ بیشتر سالم و سر حال، نسبت به بیمهگذاران کمتر سالم و مشکلدار، تخفیف بیشتری را قائل شوند؛ بازی هردو سر بُردی که فقط به زیان اقلیم زمین تمام میشود.
مثال دیگر درباره رونق روزافزون سختافزارهای اینترنتی و برنامههای کاربردی، رواج فزاینده پروژههای خودکارسازی و دیجیتالی کردن کالاها، شرکتها، بازارها و فرایندهای تجاری و اقتصادی در جهان است.
-
رشد تولید باتریهای قابل شارژ به قیمت نابودی «آتاکاما»
روز به روز، بر تعداد باتریهای قابل شارژ به وسیله نیروی برق، بیش از پیش افزوده میشود و مواد شیمیایی کمیاب به کار رفته در این باتریها نیز بیش از پیش باید استخراج و استحصال شوند. از کدام معادن؟ – عمدتا از معادن بیابان آتاکاما!
بیابان آتاکاما که مساحت آن، سه برابر ایتالیا است در شمال کشور شیلی قرار دارد؛ ولی به کشور شیلی محدود نمیشود، زیرا از شیلی تا پرو و جنوب غربی بولیوی، طولی ۱۲۰۰ کیلومتری دارد و عرض آن از غرب سلسلهکوههای «آند» تا کرانه اقیانوس آرام، بالغ بر ۱۶۰ کیلومتر است. این وسیعترین، خشکترین و سوزانترین بیابان برهوت جهان، هم عرصهای ایدهآل برای سه منظور است:
– گردشگری و بیابانگردی
– احداث و ساخت بزرگترین رصدگاههای جهان برای تحقیقات ناسا (آژانس فضایی آمریکا) و اِسا (آژانس فضایی اروپا) است و
– مکانی ذیقیمت برای استحصال کانیهای کمیاب سازنده باتریهای لیتیومی مورد نیاز گوشیهای همراه، تبلتها، لپتاپها و دیگر ماسماسکهای قابل حمل و نقل.
تصورکنید: برای استحصال کانیهای مورد نیاز ساخت باتریهای پایانههای رایانهای مذکور، روزانه حدود ۲۱ میلیون لیتر آب از سفرههای زیرزمینی دارای لیتیوم، بیرون مکیده و به سطح بیابان آتاکاما پمپ میشود تا پس از خشک شدن آب لیتیوم استحصال شود.
-
امان از الگوریتمهای بیرحم!
الگوریتم را فرهنگستان زبان و ادب فارسی، «خوارزمی» مینامد (برای مثال: معادل فارسی اصطلاح data augmentation algorithm را فرهنگستان، «خوارزمی دادهافزایی» تصویب کرده است) زیرا خوارزمی نخستین ریاضیدان ایرانی و جهان به شمار میآید که منطق ریاضی روتینهای هوش را کشف کرد. رایانهها بر اساس الگوریتمها، قادر به «تفکر» و یادگیری هستند.
جنگاوریهای شناختی (cognitive warfare) به کمک ماشینهای یادگیری و شبکههای اجتماعی، نمونههایی از بیرحمی تفکر الگوریتمی را به نمایش میگذارند.
در جنگِ شناختی، محتوای فکر افراد رأیدهنده، مورد حمله واقع نمیشود بلکه سعی میشود زاویه دید ایشان از پراکندگی به همسویی بگرود و نگرش، جهانبینی و شیوه برداشت و راههای شناخت و مسیرهای درک رأیدهندهها به سمت و سویی معین منحرف شود که مطلوب و مورد نظر حملهکننده است.
اگر بپذیریم که هدف، پیامد مطلوب است و روش، مسیر رسیدن به هدف، میتوانیم درک کنیم که چرا در جنگ شناختی به روش برداشت و شیوه درک تودهها حمله میشود و نه به محتوای فکرشان. در نتیجه حملات شناختی، فرد رأیدهنده همان روشی را برای شناخت در پیش میگیرد که مطلوب حملهکننده است.
حمله به شیوه تفکر تودههای میلیونی رأیدهنده که به کمک فیسبوک و الگوریتمهای ساخت شرکت کمبریج آنالیتکا اِعمال شد، متعددند. اما مشهورترین آنها عبارتند از: انتخابات سال ۲۰۱۶ و پیروزی ترامپ علیه هیلاری کلینتون؛ همهپرسی برای برگزیت مورخ ۲۱ مارس ۲۰۱۷ و کارزار انتخاباتی ژائیر بولسونارو برای رییسجمهوری شدن در برزیل از مارس ۲۰۱۶ تا ژوئیه ۲۰۱۷.
اکنون مدیران و تحلیلگران شرکت کمبریج آنالیتیکا که شعارشان: «تغییر دادن رفتارها (بر اساس تحلیل) دادهمحور!» بود در شرکت جدیدی به نام Data Propria گرد آمده و در انتخابات سال جاری (۲۰۲۰) به ترامپ کمک میکنند تا وی در دور دوم ریاست جمهوریاش نیز پیروز شود (آسوشیتدپرس، جف هورویتز، ۱۵ ژوئن ۲۰۱۸).
در یک کلام، اینترنتیه میشد آرمانشهری باشد مطلوب مصلحان و آزادگان؛ اما روز به روز بیش از پیش به ویرانشهری جهانگستر بدل میشود، مطلوب شیاطین و ارواح خبیثه! تسونامی شیطنتهای اینترنتیه را نیز دیگر کسی قادر به کنترل کردن نیست، جز خدا!