چرا هالیوود در همه جهان طرفدار دارد؟
سینمای هالیوود پس از اینکه نگاههای آمریکاییها را به خود دوخت به سراغ تمام مردم جهان رفت. سیاستگذاری هالیوود، سراغ نوعی از سینما رفت که شیوهای منحصربهفرد از جذابیت را ارائه داد و خود سؤالی مهم را در ذهن پژوهشگران فرهنگ و جامعه و اقتصاد به وجود آورد: چگونه یک مدیوم خاص با مضامینی ملیگرا میتواند برای اکثر مردم جهان جذاب باشد؟
با یک بررسی جالب در مورد هزینه ساخت فیلمها و انتظارات از فروش آن میتوان نتیجه گرفت سیاست هالیوود برای فیلمهای پرهزینه، فروش جهانی آن است. پس لاجرم فیلمهای پرهزینه هالیوود باید از قواعد جذابیت فراملی پیروی کنند. اکنون زمانهای است که میتوان گفت نهتنها هالیوود جذابیتی فراملی دارد بلکه بذر الهیات و زیباییشناسی خاص خود را نیز در ناخودآگاه مخاطبان خود کاشته است و ازاینرو است که باید برای فهم جذابیت مردمی تولیدات هالیوود در سراسر جهان، به سراغ مفاهیم جهانیشدن، ملیگرایی، بازنمایی و تخیل عامهپسند برویم. این متن سعی دارد برخی از علت های اصلی جذابیت جهانی هالیوود را تبیین کند.
نابودی فرهنگ سنتی
از دلایل مهم جذابیت جهانی هالیوود، بیثبات شدن فرهنگهای اصیل و سیال شدن هویتهای فردی و ملی است. هالیوود مانند تراکتورهای متجاوز در فیلم خوشههای خشم، بر زمینهای کشاورزی بکر سنتی بیرحمانه حرکت میکند. سلطه هالیوود بر صنعت سینمای جهانی، سینماهای ملی و محلی را تحتالشعاع قرار داده است. در عصر ابر فرهنگ غربی، محبوبیت فزاینده فیلمهای هالیوودی ذائقه مخاطبان بومی را طوری تغییر داده است که اقبال به سمت فیلمهای ملی روزبهروز کمتر شده است. بهطوری که مضامین جهانی شده فیلمهای هالیوودی، مضامین فرهنگی سینماهای ملی باقی مناطق جهان را سنتی، پیشپاافتاده و حقیر نشان میدهد. نمونه تام و تمام سینمای فراملی – هالیوود – همواره مقابل سینمای ملی قرار میگیرد. استعمار هالیوودی بهتدریج ناخودآگاه سینمای ملی فرهنگهای مختلف را نشانه رفته است. با ناخودآگاههای لکهدار شده سخت است بتوان از سینمای ملی دم زد. حتی سینمای ملی نیز خود را بهگونهای هالیوودی بر پرده سینما مینمایاند. این راهبردهای یکپارچه ساز راه را برای فراملی کردن هالیوود هموارتر کردند.
جامعه جهانی با فرهنگ آمریکایی
قوت و محبوبیت سینمای هالیوود یقیناً به این دلیل نیست که این فیلمها ایدئولوژی سرمایهداری را بازتولید میکنند یا به داستانهای تخیلی و نمایشی میپردازند، بلکه بهاینعلت است که به مخاطبان خود (اعم از امریکایی یا غیرآمریکایی) آگاهی روشن و مشخصی از تحرک نیروهای زندگی اجتماعی خود میدهد و آن را بهگونهای ارائه میدهد که هم عینی و ملموس و هم چندوجهی است. نمایش دادن زندگی اجتماعی بهناچار سویههای ملی دارد و این بهخاطر اهمیت داشتن مفهوم ملیت در تمام وجوه فرهنگی زندگی ماست.
بخش بزرگی از سینماهای کشورهایی که سینمای ملی دارند، از هالیوود تغذیه میشود. بهواقع در کشورهایی که سینما و فیلم به یک سرگرمی فراگیر و شناخته شده تبدیل شده است، هالیوود نقشی تأثیرگذار دارد. هالیوود یک نهاد فرهنگی رایج در همه بازارهای ملی است و بخشی از سینمای ملی کشورهای مخصوصاً اروپایی را تشکیل میدهد.
عدهای اما علت اصلی موفقیت فراملی هالیوود را تبلیغ ایده دموکراسی و آزادی میدانند و البته ترویج رؤیای آمریکایی و حسرتانگیزی آن که با روشهای اقناعی در سراسر جهان از طریق سینما پخش میشود، تأثیری مهم بر جا گذاشته است.
اسطوره دموکراسی
چگونه دموکراسی نقش محوری در جهانی شدن هالیوود داشته است؟ تفاوتها و تمایزهای زندگی اجتماعی در آمریکا، در قالبهایی ثابت با پشتوانه ایدئولوژیک که منطبق بر دنیای پستمدرن کنونی است، نمایش داده میشوند. در واقع، واقعیت اجتماعی آمریکا پنهان میشود. هالیوود با روتوش واقعیت و با منطقی دموکراتیک بهگونهای رفتار میکند که نه با حذف طبقات خاصی از جامعه و نه با نمایش تفاوتهای جامعه، محبوبیتش کاسته نمیشود.
بحث در مورد تطبیق علت محبوبیت هالیوود بر نگاه سیاسی دموکراتیک را با بیان یک حقیقت در مورد جوامع آغاز میکنیم. در این تحلیل ما تضاد را محور بحث قرار میدهیم و معتقدیم که جامعه از دو منطق زیربنایی تشکیل شده است: منطق همسانی و منطق تفاوت. دو اصل اساسی در جامعه برابری و آزادی است. تمام افراد جامعه در نقش اجتماعی دموکراتیک خود متفاوت اما برابر هستند. از طرفی مردم در قطبهای دور از هم و درحالیکه با هم متفاوت هستند، در یک جامعه متعین میشوند. انسجام در جامعه انسانی حاصل وجود تفاوتهاست؛ و این منطق همسانی است. اما از طرفی فضیلت جامعه این است که افراد آن دارای آزادی باشند. همانطور که واضح است این دو اصل همواره در جوامع با هم در تزاحم هستند؛ چون هرچقدر هم اشخاص در جامعه برابر باشند وجود عنصر آزادی باعث ایجاد تعارضات میشود. با وجود یک اتحاد و برابری در جامعه، انبوه تفاوتها و تعارضات وجود دارد که البته بسیار پراهمیت است. مبنای هویت تفاوت است و یک عنصر وقتی در دو پدیده همانند باشد مبنای هویت قرار نمیگیرد. در واقع هویت مستلزم تفاوتها است. عامل اصلی محبوبیت هالیوود نوعی منطق تفاوت است. این منطق است که مخاطبان را متنوع و گسترده میکند. هویتبخشی از طریق تعریف «دیگری» برای فرد باعث شده است که هالیوود در سراسر جهان مخاطب و محبوبیت داشته باشد. مخاطبانی از شرق با فرهنگی عرفانی تا غرب با فرهنگی تکنیکی و عقلانیت گرا.
از نکات قابلتأمل و توجه این است که با تشکیل سوژههایی باهویتهای جداگانه در جهان، تخاصم و تعارضها افزایش پیدا نمیکند. منطق تفاوتی که تمرکز در افتراقها دارد، باعث ایجاد تنش نمیشود. پاسخ اصلی اینجاست که محبوبیت هالیوود محبوبیتی بسیار دموکراتیک است. هالیوود هویتهای دموکراتیکی در طیف مخاطبینش ایجاد میکند که در عین تفاوت، تخاصم را پیش نمیآورد.
فرجام کلام
برای این پرسش که چگونه میشود هالیوود میان فرهنگهای متفاوت و حتی متعارض محبوبیت داشته باشد؟ چرا تفاوتهای فرهنگها باعث عدم محبوبیت هالیوود نمیشود؟ حتی وقتی هالیوود تکثرات فرهنگی را بازنمایی میکند بازهم در محبوبیتش خللی ایجاد نمیشود. علت اصلی را دموکراتیک بودن هالیوود میدانیم. محبوبیت هالیوود تحتتأثیر همین رویکرد دموکراتیک است. هالیوود از راه یکپارچهسازی هویتی به جوامع وحدت نمیبخشد. او اساساً هویتسازی یکپارچه نمیکند. بلکه هالیوود اصل حیاتی دموکراسی یعنی آزادی و برابری را پشتوانه وحدتبخشی به جامعه جهانی خود قرار داده است. سلطه هالیوود همواره از طریق تاکید بر مضامین و درونمایههای خیالی دمکراتیک (برابری و آزادی) تثبیت و گسترده می شود. می توان گفت هالیوود با پذیرش تکثرها؛ همه را در خود جای می دهد.