هایپرلینک تصویری: خلق جهانهای تودرتو
سایبرپژوه – یکی از مفاهیم کلیدی شبکهی جهانی وب از بدو تاسیس، مفهوم هایپرلینک (ابرپیوند) بوده است. نوشتههایی رنگی و متمایز در داخل یک متن که با کلیک بر روی آنها به صفحهی دیگری منتقل میشویم. این اصطلاح اولین بار توسط تِد نِلسون در پروژهای با نام ژانادو مطرح شد و هدف نهایی او و همکارانش اتصال همه متون زبان انگلیسی به یکدیگر بود.
پیوند متون به یکدیگر از طریق نقل قولها صورت میپذیرد و با هایپرلینک شدن این نقل قولها هر متنی امکان پیوند به متون دیگر را پیدا میکند. به عنوان مثال اگر در متنی از کتابی نقل قول شده است با کلیک بر روی نقل قول، کاربر به کتاب اصلی منتقل میشود و میتواند باقی کتاب را نیز مطالعه کند. هایپرلینک به تدریج و با توسعهی شبکههای اجتماعی کمرنگ شد به طوری که در حال حاضر به شکل سابق قابل استفاده نیست. بسیاری از شبکههای اجتماعی مهم دیگر امکان ایجاد هایپرلینک در متن را ندارند.
مفهوم هایپرلینک
اما چند سالیست که مفهوم هایپرلینک به شکلی دیگر در فضای تحقیقات پردازش تصویر مطرح شده است. اگر اشیاءِ درون یک عکس را به مثابه کلمات یک متن در نظر بگیریم بنابراین هر شی میتواند به تصاویر یا اطلاعات دیگری ارجاع دهد. در یک عکس خانوادگی اشخاص درون عکس، مکانی که عکس گرفته شده و اشیاء موجود هر یک میتوانند به اطلاعاتی خارج از عکس هایپرلینک دهند.
به عنوان مثال در عکس میتواند بخشی از یک بنای تاریخی قرار داشته باشد که با کلیک کردن بر روی آن میتوان وارد فضای سه بعدی آنجا شد، با کلیک بر چهره افراد وارد صفحات مجازی یا تصاویر و اطلاعات بیشتری از آنها شد و با کلیک بر اشیاء تصویر واضحتر از شی و اطلاعاتی در مورد کارخانه سازنده و غیره بدست آورد. شبکهی اجتماعی اینستاگرام را میتوان بزرگترین پروژهی هایپرلینک تصویری و تگ کردن را نوعی عمل هایپرلینکی دانست. تگهای موجود در اینستاگرام اشخاص، مکانها، برندها و… را شامل میشود.
پروژههای متعددی برای شناسایی چهره، اشیاء و مکانها در آزمایشگاه هوش مصنوعی شرکت فیسبوک در جریان است و تگ کردن خودکار نیز در فیسبوک اجرا میشود. در واقع تگ کردن خودکار به نوعی دیگر به مشارکت کاربر نیاز ندارد. محصول چنین مسیری رسیدن به یک شبکهی عظیم از اطلاعات اجتماعی است. اینکه چه کسانی از چه مکانهایی بازدید کردهاند و آنها با چه کسانی در ارتباط بودهاند.
به عنوان مثال کلان دادههای تصویری به همراه تگهای مکانی و اشخاص میتوانند سیستمهای تشخیص چهره را تغذیه کنند و یا حجم زیاد تصاویر از یک مکان خاص به تدریج امکان بازنمایی سایبری آن مکان را ایجاد نماید. شناسایی اشیاء و مکانها در صنعت اتومبیلهای خودران نیز نقش بسزایی بازی میکند. شاید چالشبرانگیزترین کاربرد سیستمهای شناسایی چهره و اشیاء در استفاده به منظور اعمال قانون باشد. هر مورد مشکوک اعم از جرایم امنیتی، قضایی و … قابل شناسایی در لحظه و گزارش به سازمانهای مربوطه خواهد بود.
نوعی نظارت دائمی و کلان. از منظر تجاری شناسایی افراد، مسیرهایی که طی کردهاند و مکانهایی که در آنجا بودهاند، همه کلاندادههای ذیقیمتی است که میتواند شرکتهای تجاری را به خریدار بالقوهی حقیقیشان بیش از پیش نزدیک کند.
پروژهی بزرگ دیگر در این زمینه پروژهی فوتوسینت (PhotoSynth) شرکت مایکروسافت است که با پیوند اطلاعات مکانی افراد، عکسهای گرفته شده و تخمین زاویه دوربین جهانی پیوسته از میلیونها عکس را ایجاد کند. مسئله اصلی این پروژه چگونگی اتصال عکسها به یکدیگر است. روزانه میلیونها قطعه عکس در سرتاسر دنیا گرفته میشود پیوند این عکسها میتواند پیوستگی از تصاویر را ایجاد کند که مدلی سایبری از جهان واقعیست. اما این مدل سایبری به چه کاری میآید؟ این را باید در نسبت با ابر پروژهی مایکروسافت یعنی عینکهای هوشمند هولولنز تعریف کرد.
هولولنز در هر ساعت از فعالیت خود حجم زیادی از تصاویر را از محیط اطراف ثبت و ضبط میکند. این عکسها باید به مدلی از محیط تبدیل شوند که به واسطهی آن جهان واقعیت آمیخته قابل پیادهسازی باشد. در واقعیت آمیخته سیستم رایانهای همواره باید درکی از محیط، اشیاء و جایگاهشان داشته باشد تا بتواند ترکیبی از اشیاء حقیقی و مجازی را در محیط جای دهد. در چنین حالتی، کاربری که هولولنز را حمل میکند با اولین ورود به مکانی آن را مدلسازی کرده و در بازدیدهای مجدد همان مدل از پیش تولیدشده را فراخوانده و در صورت نیاز بروزرسانی میکند.
فارغ از کاربردهای گستردهی قضایی، امنیتی، تجاری و فرهنگی، هایپرلینک تصویری مولدیست برای تمدن سایبری آینده، چرا که جهان سایبری بدون پیوستگی قادر نخواهد بود که جهان واقعی را در خود هضم کند. فضای سایبری در شکل فعلی آن فضایی گسسته است. تنها ارتباطی که میان عناصر آن وجود دارد به واسطهی کاربر انسانی ایجاد شده و میشود. اما جهان آیندهی سایبری جهانی است که پیوند عناصرش مستقل از انسان بوده، جهانی که با سرعتی شگفتآور جهان واقعی را به صورت خودکار میبلعد و جهانی بسی بزرگتر از جهان واقع میسازد. در چنین فضایی است که مفهوم هایپرلینک باز تعریف شده، میتواند دوباره به جایگاهی که داشته است باز گردد.