دیجیتالیسم و سادگی جهان جدید؛ تحلیلی از آهنگهای وایرالشده ساسی مانکن
جهان ما در دو دههی اخیر دستخوش تغییرات بنیادی شده است. زیست دیجیتال، مصرف فرهنگی ما را دگرگون کرده و آن را به سمت سرعت، سطحی گرایی و به اصطلاح «کپسولی شدن» سوق داده است. امروزه، بیش از هر زمان دیگری محتوا باید کوتاه و جذاب باشد و در کمترین زمان مخلص کلام را منتقل کند تا حوصله مخاطب سر نرود. این دقیقاً همان فضایی است که موسیقی ساسی در آن رشد میکند. الگو ثابت است؛ ریتم تکرارشونده، ملودی ساده، و محتوایی که قابلیت وایرال شدن داشته باشد.
بهقلم:حسین عبداللهی
ساسی فقط یک خواننده نیست؛ او یک الگوی تکرار شونده در دنیای موسیقی عامهپسند است. کسی که نهتنها ذائقه مخاطبش را بهدرستی میشناسد، بلکه میداند چگونه آن را در راستای اهداف خودش هدایت کند. هر بار که او آهنگی منتشر میکند، بحثهای گستردهای درباره سطح موسیقی، تأثیر آن بر نوجوانان و محتوای جنجالیاش شکل میگیرد. اما در پسِ همهی این هیاهوها، یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد: ساسی همان چیزی را تولید میکند که جامعه، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمادهی مصرف آن است.
او نه به دنبال خلق موسیقی پیچیده است، نه در پی تجربههای هنری جدید. بلکه آنچه ارائه میدهد، فرمولی کاملاً حسابشده و ساده است: ریتمهای آشنا، ملودیهای تکرارشونده، ترانههایی که بهسادگی در ذهن میمانند و مهمتر از همه، فضایی که بتواند در شبکههای اجتماعی وایرال شود. اما چرا چنین فرمولی تا این حد موفق است؟
خشم ما از ساسی یا از زیست دیجیتال؟
هر بار که ساسی آهنگ جدیدی منتشر میکند، موجی از انتقادها به راه میافتد. اما اگر واقعبینانه نگاه کنیم، این خشم تا چه اندازه واقعاً متوجه ساسی است؟ آیا ما از اینکه او اینقدر در فضای مجازی وایرال است ناراحتیم، یا از اینکه زیست دیجیتال ما چنین وایرال شدنی را ممکن کرده است؟
بسیاری از ما همچنان با این واقعیت کنار نیامدهایم که دنیای دیجیتال، معیارهای جدیدی را در فرهنگ و موسیقی تعریف کرده است. ما از ساسی انتقاد میکنیم، اما همچنان در شبکههای اجتماعی دربارهاش صحبت میکنیم، ویدیوهای مرتبط با او را میبینیم و حتی از روی کنجکاوی، آهنگهایش را گوش میدهیم. در واقع، بخشی از این خشم، نارضایتی ما از خودمان است—از اینکه به عنوان کاربران شبکههای اجتماعی، خودمان هم در شکلگیری و گسترش چنین محتواهایی نقش داریم!
چگونه دیجیتالی شدن، ذائقه مخاطب را تغییر داد؟
جهان ما در دو دههی اخیر دستخوش تغییرات بنیادی شده است. زیست دیجیتال، مصرف فرهنگی ما را دگرگون کرده و آن را به سمت سرعت، سطحی گرایی و به اصطلاح «کپسولی شدن» سوق داده است. امروزه، بیش از هر زمان دیگری محتوا باید کوتاه و جذاب باشد و در کمترین زمان مخلص کلام را منتقل کند تا حوصله مخاطب سر نرود. این دقیقاً همان فضایی است که موسیقی ساسی در آن رشد میکند.
پلتفرمهایی مثل اینستاگرام، تیکتاک مدل جدیدی از مصرف محتوا را شکل دادهاند. در این مدل:
-تمرکز روی لحظههای کوتاه است؛ کلیپهای ۱۵ تا ۳۰ ثانیهای به پرطرفدارترین نوع محتوا تبدیل شدهاند.
-تکرار و ریتم ساده، جایگزین پیچیدگی شده است؛ موسیقیای که بتواند در چند ثانیه یک حس یا پیام را منتقل کند، شانس بیشتری برای وایرال شدن دارد.
-کانونهای هواداری مجازی، سلیقهسازی میکنند؛ مخاطبان امروز، نه صرفاً شنونده، بلکه فعالانه در ترویج یک اثر نقش دارند. انتشار گستردهی یک آهنگ، بیشتر از آنکه وابسته به کیفیت آن باشد، به عملکرد طرفداران در شبکههای اجتماعی بستگی دارد.
در چنین فضایی، دیگر لازم نیست یک آهنگ، ملودیهای پیچیده یا ترانههای عمیق داشته باشد. کافی است “خوشریتم” و “عامه پسند” باشد.
آیا دیجیتالی شدن، ما را جهانی (یا غربی) کرده است؟
اما این تحول فقط به تغییر در ذائقهی موسیقایی خلاصه نمیشود. مصرف فرهنگی ما در حال تبدیل شدن به تابعی از دنیای دیجیتال است؛ یعنی همانطور که رسانههای دیجیتال، نحوهی ارتباط ما را تغییر دادهاند، سلیقهی ما در موسیقی، فیلم، مد و حتی سبک زندگی را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند.
یک دهه پیش، جهانی شدن بهعنوان یک فرآیند اقتصادی و فرهنگی مطرح میشد که عمدتاً از طریق سینما، تلویزیون و سفرهای بینالمللی اتفاق میافتاد. اما امروز، جهانی شدن دیگر یک روند تدریجی نیست، بلکه یک تجربهی روزمره است که از طریق موبایلهایی که در دست ماست اتفاق میافتد. ما هر روز در معرض محتوای تولیدشده در نیویورک، لندن، سئول یا دبی قرار میگیریم. این محتوا، استانداردهای زیباییشناختی، الگوهای رفتاری و حتی ارزشهای فرهنگی را تغییر میدهد.
در این میان، موسیقی هم از این قاعده مستثنا نیست. موسیقی پاپ جهانی که در دهههای گذشته توسط آمریکا و اروپا شکل میگرفت، امروز تحت تأثیر موسیقی لاتین، کیپاپ و حتی موسیقیهای محلی دیجیتالیشده، متنوعتر شده است. اما در عین حال، مدل کلی آن ثابت مانده: ریتم تکرارشونده، ملودی ساده، و محتوایی که قابلیت وایرال شدن داشته باشد.
ساسی، یک نماد از آیندهی فرهنگ دیجیتال؟
ساسی ممکن است یک پدیدهی گذرا به نظر برسد، اما آنچه او نمایندگی میکند، چیزی بسیار عمیقتر از یک خوانندهی جنجالی است. او نشان میدهد که چگونه فرهنگ در دنیای دیجیتال شکل میگیرد، چگونه ذائقهی مخاطب در عصر شبکههای اجتماعی تغییر میکند، و چگونه جهانی شدن دیگر یک فرآیند یکطرفه از غرب به شرق نیست، بلکه یک تعامل پیچیده و چندلایه است.
موسیقی ساسی شاید برای بسیاری، سطحی و ساده باشد، اما در عین حال، نقطهی تلاقی دو روند بزرگ را نشان میدهد: دیجیتالی شدن فرهنگ و جهانی شدن مصرف فرهنگی. او دقیقاً میداند که در این عصر، مخاطب چه چیزی را سریعتر مصرف میکند، چه چیزی بیشتر دیده میشود، و چگونه یک اثر میتواند در کوتاهترین زمان ممکن، حداکثر توجه را جلب کند.
پس اگر ساسی هنوز هم سالی یکبار بازمیگردد و فضای مجازی را تحت تأثیر قرار میدهد، شاید به این دلیل باشد که او از آینده خبر دارد—آیندهای که در آن، محتوا نه بر اساس ارزشهای سنتی هنری، بلکه بر اساس الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، میزان اشتراکگذاری و قدرت وایرال شدن، ارزیابی میشود!