سایبرنما – شماره ۳۸
در سایبرنما سایبرنما ۳۸، مجله هفتگی سایبرنما با معرفی آخرین و مهم ترین رخدادهای تکنولوژیک دنیا و تبیین اهمیتِ آنها در آیندهی بشریت، شما را با مسیر انقلاب تمدنی سایبری آشنا می کند. خبرهای این هفتهی سایبرنما با خبری از رژیم غاصب صهیونیستی و پیداکردنِ راهِ حلی برای فریبِ تکنولوژیهای تشخیص چهره توسطِ این رژیم آغاز میشود. سپس به معرفی چیپهای ساختِ سامسونگ خواهیم پرداخت که هدفِ از تولیدِ آن کپیپیست مغز بوده است. سومین خبر این هفتهی سایبرنما به تلاشِ کامپیوترهای کوانتومی برای کشفِ حیات در فضا اختصاص دارد. در ادامه از تکنولوژیای سخن خواهیم گفت که میتواند افسردگی را با استفاده از درونکاشتهای مغزی و رابطهای کاربری مغزی درمان کند و در آخرین خبر، به ایدهای جاهطلبانه برای توسعهی هوشِ مصنوعی خواهیم پرداخت: ایدهای الهامگرفته شده از تکاملِ داروینی و مبتنی بر اصلِ حفظِ بقا در جهانی درنده و بیرحم. با ما در این شماره همراه باشید.
اسرائیل راهِ حلی برای فریبِ تکنولوژیهای تشخیص چهره پیدا کرده است
تکنولوژیهای تشخیص چهره یکی از مهمترین روندهای امنیتِ سایبری در سراسر جهان است. سازمانهای دولتی( در سایبرنما ۳۲ بررسی شد) و به خصوص پلیس از این فناوری برای مقاصدِ گوناگونی مانندِ ارائهی خدمات یا جلوگیری و تشخیصِ جرم استفاده میکنند. شهرهای بصیر و علیم نیز به وابستگی شدیدی به این تکنولوژیها دارند. در این میان دانشمندان رژیم غاصب صهیونیستی توانستهاند با استفاده از روشی ساده و دمِ دستی این تکنولوژیها را فریب دهند. هوشهای مصنوعیای که وظیفهی شناختِ چهره را در این تکنولوژیها به عهده دارند از الگوهای مشخصی برای تعیینِ چهرهی یک فرد استفاده میکنند: نحوهی کنارِ هم قرار گرفتنِ چشمها، لبها، پیشانی و … . اسرائیلیها دریافتهاند که اگر با کمی «آرایش» و ایجادِ «خطای دید» این جایگذاریهای چهره را تغییر بدهند، الگوهای مذکور بیفایده خواهند شد. در آزمایشهای انجامشده تنها ۱ درصدِ نمونههای آرایششده تشخیصدادهشدهاند. امنیتِ سایبری و ضدِ امنیتِ سایبری دوش به دوشِ هم در سالهای آینده پیشرفتهای چشمگیری خواهند داشت؛ بنابراین باید منتظرِ الگوریتمهای جدیدِ تشخیصِ چهرهای بود که دیگر با آرایش کردن فریب داده نمیشوند.
بررسی تراشه های سامسونگ در سایبرنما ۳۸
«فهمِ مغز» یکی از مهمترین راهبردهای رسیدن به هوشهای مصنوعیای است که بتوانند مانندِ انسان فکر یا عمل کنند. در واقع، بشریت تلاش میکند که با شناختنِ مغز، یکی شبیه به آن را تولید کند. اما هوشی که بخواهد مانندِ مغزِ انسان عمل کند نیازمندِ «سختافزاری» مانندِ مغزِ انسان هم هست و همینجاست که شرکتِ سامسونگ واردِ بازی میشود: این شرکت اخیرا دست به تولیدِ چیپهایی زده است که بر اساسِ نقشهی روابطِ نورونی مغز ساخته شدهاند. به گفتهی این شرکت، آنها توانستهاند مهندسی معکوس مغز را انجام دهند و بدین ترتیب، سختافزاری را ساختهاند که هوشهای مصنوعیِ ملهم از مغز میتوانند بر روی آن سوار شوند و از آن استفاده کنند. البته باید خاطرنشان ساخت که در مغزِ انسان حدودِ ۱۰۰ میلیارد نورون وجود دارد. ساختنِ چیپی که بتواند همهی روابطِ این ۱۰۰ میلیارد نورون را به راستی «کپی پیست» کند، میسر نیست؛ با این حال، به گفتهی خودِ سامسونگ، آنچه که آنها ساختهاند آغازی برای ساختِ مغزهای مصنوعیِ آینده است.
در سایبرنما ۳۸ بخوانید:کامپیوترهای کوانتومی علائم حیات در فضا را کاوش میکنند
یکی از اصلیترین کاربردهای کامپیوترهای کوانتومی مساهمتِ آنها در پیشبردِ علم است. کامپیوترهای کوانتومی با تواناییِ هیولاوارِ پردازشِ خود میتوانند بسیاری از مسائلی که محاسباتِ آن برای انسانها و یا حتی کامپیوترهای معمولی میسر نبود را انجام دهند. پیشرفتهای مختلفی در زمینهی شیمی مواد (مانندِ موردِ کریستالِ زمان) یا اخترشناسی توسطِ کامپیوترهای کوانتومی رخ داده است و در این هفته، سایبرنما میخواهد از پروژههایی برای کشفِ «حیات» توسط این کامپیوترها بگوید. این پروژه، در واقع، نوعی محاسباتِ مولکولی است که در آن مولکولهایِ فضاییِ مناسب برای خلق و پایداری حیات شناسایی میشوند. باید توجه داشت که این پروژه قرار نیست نظری قطعی در موردِ حیاتِ فضایی به ما بدهد بلکه وظیفهی آن تولیدِ یک دیتابیسِ بیولوژیکی از ساختارهای موکلولهای دیگر سیاراتِ فضاست؛ با این حال این پروژه میتواند اطلاعاتِ ارزشمندی از ساختارهای مولکلویِ حیات را به دست بدهد و شاید بیش از آن که به ما در کشفِ حیات در فضا یاری کند، ما را در «خلقِ اینزمینیِ حیات» همراهی کند.
درونکاشتِ مغزی افسردگی را درمان میکند
درمانِ بیماریهای روانی-مغزی تاریخچهای عجیب دارند: از برگزاری مراسمِ جنگیری گرفته تا شوکهای وحشیانهی الکتریکی یا حتی عقیمسازیهای سبعانه تا رواندرمانگری و درمان با داروهای شیمیایی. حال، تکنولوژیهای سایبری توانستهاند با استفاده از درونکاشتِ مغزی قدمی بزرگ را برای درمانِ این بیماریها بردارند. بر اساسِ مقالهای که هفتهی گذشته در مجلهی نیچر به چاپ رسید، دانشمندان توانستهاند یک بیمارِ مبتلا به افسردگی حاد را با درونکاشتِ مغزی درمان کنند. دانشمندان ابتدا محلِ ضایعهی مغزیای که منجر به افسردگی شده است را پیدا کردهاند و سپس با استفاده از یک رابطِ کاربری مغزی و درونکاشتِ مغزی به این قسمتها شوکِ الکتریکیِ مشخصی وارد کردهاند. در نتیجهی این شوک، ساختارِ رفت و آمدِ پیام از آن ناحیهی مغزی تغییر کرده است و در نتیجه تولیدِ سیگنالهای افسردگی متوقف شده است. آیا رابطهای کاربری مغزی و درونکاشت به راستی میتوانند «نحوهی تجربهی جهانِ توسطِ ما» را تغییر دهند؟
حیات، داروین و بازیهای ویدئویی: یک ایدهی جاهطلبانه
هوشهای مصنوعی اصولا محصولاتی آزمایشگاهی هستند. آنها در آزمایشگاهها و توسطِ متخصصین تولید میشوند و سپس در شرایطِ محیطی و عمومی موردِ آزمایش قرار میگیرند. عدهای از متخصصان بر این باور هستند که چنین روندی از توسعه نمیتواند منجر به «حیاتمند شدن» هوشهای مصنوعی بشود: هوشهای مصنوعی برای به دست آوردنِ زندگی باید در «جهان» باشند، آنها باید تکامل پیدا کنند و باید در محیط برای «بقا» بجنگند. این همان ایدهی اولیهی بازیِ Dango است؛ بازیای که طراحی شده تا یک هوش مصنوعی بتواند بر اساسِ شرطِ اصلِ بقا در «جهانِ اینترنت» تکامل پیدا کند. ایدهپردازانِ این ایدهی جاهطلبانه بازیِ خود را به صورت رایگان در سایتِ خود به آدرسِ Dango.com.au قرار دادهاند: انسانها میتوانند در این بازی شرکت کنند تا هوشِ مصنوعی به جای آن که در پرِ قو بزرگ شود، در شرایطِ محیطیِ واقعی و در خشم و انتقامِ طبیعیِ جهان تکامل یابد.