سایبرپژوه– گرچه اندیشیدن درباب تاسیسات فرآیند شیمیایی آلوده ناخوشایند است، اما در جهانی که ما ساکنش هستیم، تعداد بسیار زیادی از این تاسیسات وجود دارند که پسماندهای نامناسب حاصل از صنایع انسانی – مثلا رقابت تسلیحات هستهای- را در طبیعت میپراکنند. فیلمهای مستند مراکز پسماند هستهای را چنین نام نهادهاند: «میراث هزار سالۀ نادیدنیِ جنگ سرد». آلودگی رادیواکتیو در این تاسیسات از چشم مردم به دور میماند و نسلهای بعدی باید تا قرنها با رادیواکتیویته موجود در این تاسیاست دستوپنجه نرم کنند. دولتهای ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی (سابق) این تاسیسات را در مدتی بیش از پنجاه سال ساختند تا سلاحهای هستهای تولید، و ماده خام مرتبط با تولیدات هستهای را غنی کنند.
در خلال جنگ سرد، وزارت دفاع آمریکا برای کار بر روی مواد خام رادیواکتیو جهت تولید بمب اتمی صدها ساختمان مخفی ساخت. این تاسیسات سازههایی بودند که به سرعت، به شکلی آلوده، و بنا به مقتضیات دوران جنگ سرهمبندی شدند. در آن زمان هیچکس نپرسید چگونه باید این سازهها را پیادهسازی کنیم و البته، هیچکس به این نیندیشید که چگونه باید آنها را پاکسازی کنیم. اسناد مربوط به این ساختوسازها اندک، و محدودیتهای مرتبط با هزینه ناچیز بودند. حتی در موارد نادری که نقشههای اولیه همچنان موجود است، اکثر این ساختمانها مدام در معرض تغییر شکل بودهاند. بسیاری از این تاسیسات به دلیل حریق، ریزش، و بهرهبرداریهای معمول به شدت آلوده هستند. برخی از اتاقها چنان آلودهاند که هیچکس، هرگز قدم به درون آنها نگذاشته، و تمامی عملیاتها از طریق تلهرباتها انجام گرفته است.
از زمان ساخت این تاسیسات در دهههای ۴۰ و ۵۰ میلادی، ساختمانها به طریق مناسب از میان نرفتهاند، و در عیـن حال، رسانههای آمریکا که فرصت زیادی برای پرداختن به پیشپاافتادهترین مسائل دارند، در این مورد تقریبا ساکت ماندهاند. وزارت انرژی ایالات متحده همچنان مسئولیت نظارت بر این تاسیسات مسموم را بر عهده دارد. برای سالهای بسیار در آینده قابل پیشبینی، متخصصان ناگزیرند به این تاسیسات رسیدگی کنند، به این معنی که آنها را پاکسازی و پیادهسازی کنند. پاکسازی این تاسیسات به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار هزینه، و ۵۰-۷۵ سال زمان نیاز دارد.
گاه این سازهها را میتوان برای بهرهبرداریهای دیگری اصلاح کرد، اما نخست باید سمزدایی شوند، یا برای همیشه نابود شوند. پسماندهای هستهای که در این تاسیسات تولید شده برای قرنها پس از پاکسازی خود سازهها خطرساز باقی خواهد ماند. پیادهسازی این تاسیسات هم بهنوبه خودش کار سادهای نیست، به ویژه از آن جهت که اطلاعات بسیار اندکی درباب ساختار و محتوای آنها وجود دارد.
آمادگی مجازی برای ورود به دوزخ
واقعیت مجازی به شکلی فزاینده، نقشی پراهمیت در پاکسازی این تاسیـسات مسموم ایفا میکند. واقعیت مجازی به برنامهریزی برای عملیاتها یاری میرساند و نیز کارگران را در جهت پاکسازی تاسیسات آلوده با خطر کمتر آموزش میدهد. یک برنامه گشت مجازی میتواند در شرایط خطرآفرین چنین سازههایی، خطاهای انسانی را کاهش دهد و کارایی کارگران را بهینهسازی کند. کارایی اهمیت حیاتی دارد، زیرا قرار گرفتن در معرض برخی «فضاهای داغ»[۱] میتواند کارگر را در معرض میزان یک ساله تابش هستهای قرار دهد (سنجش بر مبنای «رِم فردی»[۲]). بنابراین درون سازههای آلوده، برنامهریزی دقیق برای هر ثانیه به معنای نجات جان یک انسان است. اگر یکی از این تاسیسات بدون هر گونه برق و نوری تعطیل شده باشد، بهراحتی ممکن است کارگران درون چالههای ایجادشده در سطح بیفتند، یا از راهپلههای فرسوده سقوط کنند. با تجربه حضور در ساختمان از طریق یک محیط مجازی، کارگران میتوانند از پیش با خطرها آشنا شوند. کارگر ممکن است به شکلی ناخودآگاه راهنماهای فیزیکی یا جهتیابیهای مکانی را فراگیرد و بنابراین، کار در ساختمانها برایش بهسادگی میسر شود.
به علاوه، واقعیت مجازی میتواند نقشههای اصلاحشدهای فراهم کند که دارای دادههای مرتبط هستند؛ دادههایی از قبیل سطح رادیواکتیویته در یک محل. الگوهای ساختمان مجازی را میتوان در ظرف چند ثانیه بهروزرسانی کرد و نقشه دقیق هر دگرگونی در سازه، با کمترین تلاش قابل پیگیری است. عملیاتها را میتوان به شیوهای برنامهریزی کرد که سازهها با بهرهوری مالی بهینه و کمترین خطر برای سلامت کارگران تخریب شوند. همچنین الگوهای برنامه گشت مجازی میتوانند تجربه تیم کارگران را به هنگام پیادهسازی تاسیسات مسموم ضبط کنند.
[۱] . hot spaces
[۲] . Person rem