فرهنگ سایبری

دوقلوی سایبری ایران

پیشنهاد و راهبرد در خصوص توسعه مفهوم ایران در فضای سایبری

اگر بپذیریم در فضای سایبری کلان فعلی و اقتصاد آن جایگاه ایران بسیار ناچیز است، دو استراتژی قابل تصور است. یکی استفاده از ظرفیت‌های پنهان همین فضای فعلی و افزایش سهم کشور از آن. به عنوان مثال بحث «رمزارز» در دوره‌ای پیشنهاداتی ارائه داد که بتوان سهم بیشتری از اقتصاد فضای کلان سایبری را ازآن ایران کند. دومین استراتژی ایجاد زمین‌های حاصلخیز و بکر آینده و اقتصاد حاکم بر آن است. در واقع همچون اروپاییان خسته از حملات همسایگان شرقی و فساد نظام‌های سلطنتی که به قلمروهای جدیدی پا نهادند، ایران سایبری می‌تواند به دنبال فضای سایبری کلان آینده باشد جایی که دور از دسترس فعلی مکانیسم‌های تحریمی و نظام سلطه فعلی باشد

 


به قلم: سایبرپژوه 

با بررسی مدخل واژه‌ی «دوقلو» در فرهنگ لغات در میابیم که دو مفهوم در این کلمه مستتر است یکی «دو وجود مستقل» و دیگری مفهوم «زایش همزمان». دو وجودی که هم‌زمان زاییده می‌شوند. از این منظر شاید عبارت «دوقلوی سایبری ایران» چندان صحیح نباشد چرا که ایران سایبری هیچ‌گاه همزاد ایران حقیقی نبوده است. اگر به سیر ظهور و تحولات اینترنت و فضای مجازی در ایران نظر افکنیم، سه دوره برای آن می‌توان متصور بود. دوره اول از دهه ۱۳۷۰ تا اواسط دهه ۱۳۸۰ شمسی است که اینترنت یک فضای نخبگانی، خاص و تا حدودی برای عموم جامعه ناشناخته است. دوره دوم از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ است که اینترنت و فضای مجازی خود را به عنوان ابزار مهمی در ساحت‌های مختلف زیست ایرانیان تثبیت می‌کند. دوره سوم ده سال اخیر است که شاهد درهم‌تنیدگی فضای مجازی و واقعی ایران هستیم به طوری که تفکیک این دو به واسطه تاثیر و تاثراتی که بر یکدیگر داشته‌اند چندان میسر نیست. نکته‌ی حائز اهمیت این است که ایران مجازی همچون باقی مظاهر مدرن، پدیده‌ای وارداتی بود که به تدریجی در بافت جامعه ایرانی تنیده شده است. استراتژی حاکمیت در رابطه با ایران مجازی در دوره اول پذیرش آن بود، در دوره دوم محدودسازی و در دوره سوم محدودسازی توام با ساختن ایران مجازی کاملا داخلی‌سازی‌شده.

اگر بخواهیم در خصوص توسعه مفهوم ایران مجازی یا ایران در فضای سایبری پیشنهاداتی ارائه دهیم، ابتدا باید پیش‌فرض‌هایی را در نظر بگیریم. پیش‌فرض اول این است که ایران مجازی نمی‌تواند در خلاء وجود داشته باشد. به عنوان مثال تیم‌های ورزشی ملی خودبه‌خود نمی‌توانند وجود داشته باشند بلکه در چارچوب یک ساختار و نظام کلان‌تری تحقق پیدا می‌کنند که فراتر از همه کشورهای درگیر در آن است. فضای سایبری ایران در نظام سایبری جهانی معنا خواهد داشت. پیش‌فرض دوم این است که در این نظام کلان قدرت در حال جابه‌جایی است و رقابتی برای کسب سهم بیشتر از آن در جریان است. این دو پیش‌فرض به ما نشان می‌دهد جمع شدن ایران مجازی در فضای داخل و نیز انزوا از فضای سایبری جهانی صرفا باعث سهم‌دهی به دیگران، ضعیف‌تر شدن و به تدریج از بین رفتن چنین موجودیتی خواهد بود. از طرفی همین حاشیه‌ای بودن ایران سایبری آن را به راحتی تحریم‌پذیر کرده است.

در چنین شرایطی توسعه دوگانه سایبری ایران چگونه می‌تواند رخ دهد؟ اگر بپذیریم در فضای سایبری کلان فعلی و اقتصاد آن جایگاه ایران بسیار ناچیز است، دو استراتژی قابل تصور است. یکی استفاده از ظرفیت‌های پنهان همین فضای فعلی و افزایش سهم کشور از آن. به عنوان مثال بحث «رمزارز» در دوره‌ای پیشنهاداتی ارائه داد که بتوان سهم بیشتری از اقتصاد فضای کلان سایبری را ازآن ایران کند. دومین استراتژی ایجاد زمین‌های حاصلخیز و بکر آینده و اقتصاد حاکم بر آن است. در واقع همچون اروپاییان خسته از حملات همسایگان شرقی و فساد نظام‌های سلطنتی که به قلمروهای جدیدی پا نهادند، ایران سایبری می‌تواند به دنبال فضای سایبری کلان آینده باشد جایی که دور از دسترس فعلی مکانیسم‌های تحریمی و نظام سلطه فعلی باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا