بدن؛ اولین پیشکش ذهن به خدای تکنولوژی | آسیب تکنولوژی به بدن
انسان مدرن در برابر تکنولوژی آسیب های جدیدی را تجربه خواهد کرد که بر نحوه درک و دریافت وی از پیرامون اثر خواهد گذاشت. استعمار ذهن که مقصد نهایی تکنیک های جذب و ایجاد غفلت است با قربانی کردن به دست می آید. ذهن تنها در صورتی می تواند به تمامی در دنیای تصاویر غرق شود که بدن را رها کند و آن را به مثابه پیشکشی در مقابل خدای تکنولوژی قرار دهد زیرا خدای تکنولوژی دوست دارد در هر ساعت و هر مکانی پرستیده شود و مجالی برای دوری باقی نگذارد.
تا همین چند ده سال پیش، مسئله چشم درد به صورت عمومی وجود نداشت. خاطراتی وجود دارند که در آن فردی به خاطر مشکل بینایی و ندیدن فاصله های دور از برخی فعالیت های باز مانده و نهایتا با ورود عینک به ایران این قضیه تا حدودی بر طرف می شود. یا مشکل قوز کمر و گردن در گذشته برای معدودی از افراد اتفاق می افتاد اما امروز به معضلی رایج تبدیل شده است. این دسته از مشکلات که در اثر وضعیت نامناسب بدنی ایجاد شده اند وضعیت بغرنجی را نشان می دهد. ما امروز با بیماری ها و مشکلات بدنی خاصی مواجهیم که در اثر کاربری تکنولوژی ها ایجاد شده اند. به عنوان مثال دویچه وله گزارشی منتشر کرد که در دوران قرنطینه کرونا آمار بیماری های چشم رشد بیشتری پیدا کرده اند. با توجه به این مسئله، می توانیم پرسشی مطرح کنیم که نسبت رسانه ها با بدن انسان چیست؟ در پاسخ به این پرسش مسیرهای بسیار زیادی وجود و می توان از موارد متعددی بحث کرد. با این حال آنچه در این متن مورد توجه است، تمرکز به بحث سلامتی کاربران و ریشه های آسیب های جسمی خواهد بود. میخواهیم به آسیب های تکنولوژی به بدن بپردازیم.
مسئله سلامتی و پزشکی در دنیای مدرن وارد فاز جدیدی شده است. مراقبت های طبی و توجه به سلامتی حساسیت بسیار بیشتری پیدا کرده و با گسترش تصویر خاصی که از انسان سالم وجود دارد، طبیعی است که بسیاری از افراد الگوهای مشخصی از سلامتی داشته باشند. این تصویر عموما شامل مولفه ها و نمادهای خاصی است که انسان های سالم از انسان ناسالم را مشخص می کند. با این حال، همواره میان واقعیت و آنچه در تصاویر مخابره می شود فاصله قابل اعتنایی وجود دارد. بسیاری از افراد علی رغم شیفتگی به این تصاویر نمی توانند یا نمی خواهند شبیه به آن شوند. در عوض، آنچه قابل پیشبینی است روند افزایش بیماری ها و مشکلات جسمی است. پدیده هایی مانند آلودگی هوا یا غذاهای ناسالم جزو عوامل اصلی تهدید کننده سلامت به شمار می روند؛ اما باید توجه داشت که عوامل آسیب های جسمی تنها به «محتوای زندگی» امروز مرتبط نیست، بلکه اساسا شکل و «فرم زندگی» مستعد بیماری است.
از آنجا که بسیاری از فعالیت های انسان مدرن در نسبت با تکنولوژی هایی مانند تلوزیون، موبایل و لپ تاپ انجام می شود، نوع خاصی از نسبت سلامتی و بیماری به وجود آمده است. به عنوان مثال نزدیک بینی به عنوان یکی از آسیب های بسیار رایج چشمی تنها با تصور گسترش نمایشگرهای مختلف ممکن خواهد بود. بنابراین انسان مدرن در برابر تکنولوژی آسیب های جدیدی را تجربه خواهد کرد که بر نحوه درک و دریافت وی از پیرامون اثر خواهد گذاشت. به عنوان نمونه ما همه این توصیه را شنیده ایم که پس از مدتی کار با کامپیوتر یا موبایل می بایست فعالیت را متوقف کرده و به نقطه ای دور خیره شویم (اگر شما نیز در حال خواندن این متن هستید توصیه می کنیم چنین کنید) علت این توصیه آن است چشم به مرور به مشاهده شیء نزدیک و خاصی عادت می کند و پس از مدتی قابلیت های دیدن فواصل دور برای وی سخت می شود.
به این ترتیب، مسئله جسمی ناشی از کاربری تکنولوژی های رسانه ای به مسئله ای پدیدارشناسانه تبدیل می شود. ما با کاربری بیش از حد تکنولوژی ها اساسا جهان بیرون را نیز جور دیگری می بینیم(دیدن در اینجا دقیقا به معنا فیزیکی آن است) آسیب های وارد شده به گردن که در اثر اعتیاد به کاربری موبایل ایجاد می شود زمینه خاصی از تجربه محیط بیرون را فراهم می کنند که اساسا با تجربه انسان های ساکن در طبیعت (مانند عشایر یا برخی روستاییان) متفاوت است. بنابراین علی رغم تصویری که از انسان سالم در سراسر دنیای مجازی توزیع شده، اغلب افراد فاصله بسیار زیادی با آن دارند که علت این مسئله را باید در حیات ذهنی کاربران جستجو کرد.
همه ما فیلم ها یا کارتون هایی را دیده ایم که در آن یک شخصیت در اثر خیره شدن به یک چیز (مانند چشم های مار) کنترل و ادراک خود نسبت به محیط را از دست می دهد. این تصویر علی رغم اغراق آمیز بودن بخش های از آن هم اکنون در حال اتفاق افتادن است. نگاه خیره (که خود یکی از عوامل تهدید کننده سلامتی چشم است) بنیاد ارتباط انسان با تکنولوژی های تصویری است. این نوع نگاه، جهان را در چارچوب نمایشگر خلاصه می کند. بدون نگاه خیره تمرکز کامل بر محتوای در حال پخش از نمایشگر ممکن نخواهد بود. بنابراین خیره شدن به عنوان یک فعالیت جسمی، نه تنها سلامتی که ادراک بیرونی افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر دغدغه مندان حوزه پزشکی با ارائه نکات و برخی دستورالعمل ها سعی در پیشگیری و کاهش آسیب های تکنولوژی به بدن را دارند؛ اما آنچه واقعیت نشان می دهد افزایش روزافزون این بیماری هاست. امروز شاید تعداد دانش آموزانی که عینک به چشم دارند به اندازه دانش آموزان بدون عینک باشد. بنابراین به نظر می رسد مراقبت های پزشکی نیز نتوانسته اند به طور بهینه ای این فرایند را اصلاح کنند.
برای اصلاح این فرایند باید درک خاصی که امروزه از تکنولوژی وجود دارد را اصلاح کرد. تکنولوژی ها تنها مسیرهای ارتباطی خنثی نیستند. آنها برای خودشان قواعد و جهانی دارند که انسان ها باید از آن آگاه شوند و رعایت کنند. با این حال اگر بخواهیم از این انگاره فاصله بگیریم، باید بگوییم تکنولوژی دقیقا چشم ماری است که همه را هیپنوتیزم می کند. نگاه خیره درون طبیعت تکنولوژی های تصویری نهفته است و اساسا تکنیک ها و فنون مختلف برای جذب مخاطب بر همین اساس توسعه یافته اند. کاربری تکنولوژی های ارتباطی و رسانه ها هزینه خاصی می طلبد که بخشی از آن را جسم و بخش دیگری را ذهن پرداخت می کند.
به همین ترتیب، استعمار ذهن که مقصد نهایی تکنیک های جذب و ایجاد غفلت است با قربانی کردن به دست می آید. ذهن تنها در صورتی می تواند به تمامی در دنیای تصاویر غرق شود که بدن را رها کند و آن را به مثابه پیشکشی در مقابل خدای تکنولوژی قرار دهد زیرا خدای تکنولوژی دوست دارد در هر ساعت و هر مکانی پرستیده شود و مجالی برای دوری باقی نگذارد. این پرستش در سال های گذشته به صورت گجت و در ایام اخیر به صورت تمنای ایمپلنت تکنولوژی نماد پردازی شده است. بنابراین، بدن به مثابه اولین نقطه تجربه سوژه و میان سوژگی، به خط مقدم فرایند ابژه شدن تبدیل می شود.
البته نباید گمان کنیم تنها بدن های ضعیف و آسیب دیده قربانی های استعمار ذهن هستند. بدن های ساخته شده در باشگاه های ورزشی یا تقویت شده با جدیدترین و بهترین مکمل های غذایی نیز قربانی های دیگری در این فضا هستند. آنچه در اینجا اهمیت دارد؛ مسئله ابژه شدن بدن هاست. ما در حالی که از بدن برای آغاز تجربه جهان استفاده می کنیم، می توانیم آنرا به موضوع رضایت خدای تکنولوژی قرار دهیم. بدون تصاویر پرتکراری که از بدن ورزیده ورزشکاران مخابره می شود، چنین ادراکی ممکن نخواهد بود. در همین زمینه، با مروری مختصر بر وجوه سلامتی بدن می توان نشان داد که اساسا بدن ورزیده ای که در باشگاه های ورزشی ساخته می شود با بدنی که در اثر کار در مزرعه یا کارخانه ساخته می شود متفاوت است. در حالت اخیر، بدن ابزار تجربه محیط بیرونی است و اولین و نزدیک ترین پلتفرم تحقق اراده است، اما بدن های مطلوب خدای تکنولوژی خودشان موضوع اعمال حاکمیتی بیرونی هستند.
به این ترتیب، نه فقط بدن های آسیب دیده و رنجور (مانند آرتروز گردن یا مشکلات بینایی) بلکه بدن های سالم و حتی بدن هایی که کارکرد نمایشی دارند (مانند جریان های فمینیستی که قصد دارند با رواج برخی عادات کلیشه های زنانه را بشکنند) همه و همه خدای تصاویر که به مدد تکنولوژی به قدرت رسیده را پرستش می کنند. بنابراین می توانیم تعریفی جدیدی از بدن سالم پیش بکشیم: بدنی که موضوع پرستش یا سوژه نمایش چیزی نیست، بلکه اساسا مدخل تجربه های حسی است. در این نگاه، هر چقدر هم که ارگان های داخلی و خارجی سالم باشند، بدن هنوز نمی تواند در نسبت متعادل با کلیت وجود آدمی قرار بگیرد. در این مطلب تلاش کردیم تا خیلی کوتاه و مختصر به آسیب های تکنولوژی به بدن بپردازیم