نارضایتی از تصویر بدنی؛ هدیه ای نامبارک از فضای اجتماعی مجازی
این روزها همه ما دائما در حال دیدن تصاویر ایده آل شده از بدن در جهان مجازی هستیم. در این جهان است که ما ناگزیر از مقایسه ظاهر بدن خود با تیپ های ایده آل اینستاگرامی هستیم.
برای اغلب ما، احساسات منفی و یا حتی بدترکیب، چاق یا زیادی لاغر بدنمان، بد بنظر رسیدن پوستمان و… بصورت هرروزه تجربه می شود. این پدیده محصول مقایسه ناخودآگاه (و خیلی وقت ها هم کاملا آگاهانه) خودمان با عکس های ایده آلی (و اغلب غیرواقعی) است که در صفحات مجازی اینستاگرام، نشریات مد و…، مشاهده کرده ایم.
همین فرآیند به طرز غیرقابل باوری موجب کاهش اعتماد به نفس و درنتیجه افسردگی و احساس ناکافی بودن در افراد زیادی از نسل ما، شده است.
فضای اجتماعی مجازی را میتوان اجتماعی از مسیرها دانست که به وسیله عوامل متعددی بر سلامت جسم و روان، سبک زندگی و رشد شناختی، هویتی و اجتماعی افراد اثر میگذارد. این فضا با گسترش سریع و ایجاد شبکه ارتباطی گسترده میان انسانهای نقاطِ گوناگون جهان، منجر به دسترسی آسان و هرروزه افراد به منابع ایدهآل زیبایی و تناسبِ اندام گردیده است. مقایسهگری اجتماعی در حوزههای مختلف به خصوص حوزه زیبایی و تصویر بدن، یکی از مهم ترین محصولات این تغییرات جهانی می باشد.
تهاجم به تصویر بدنی
تصویرِ بدنی یکی از مهمترین مولفه های سازنده شخصیت و سلامت روان هر فرد است. در واقع همان احساس، نگرش و برداشتی است که هر فرد نسبت به بدن وظاهر خود دارد. در فضای اجتماعی مجازی تصویربدنی معمولِ عموم افراد مورد هجوم قرار گرفته است. شبکه هایی همچون فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و… هنجارها و معیارهای فرهنگی-اجتماعی جنسیت و بدن را تغییر دادهاند و اغلب افراد را درگیر تلاشی دائمی و بیپایان در راستای انطباق و هماهنگی با این معیارهای جدید نموده اند. در همین راستا رفتارهایی چون استفاده از تصاویر جعلی برای دریافت توجه و تحسین درفضای مجازی، اولویت دادن به ویژگیهای ظاهری و جذابیتهای بدنی بر سایر ویژگیهای شخصیتی و هویتی، مقایسه دائمی خود با تصاویری ایدهآل و عموماً غیرواقعی از زیبایی و تناسب اندام در تقریبا همه گیر شده است. نتیجه آن نیز، ایجاد نارضایتی و کاهش بهزیستی روانی افراد بوده است.
همچنین در بسیاری از پژوهش های موجود، مشخص شده است که با افزایش رفتارِ به اشتراکگذاری عکسهای سلفی، کاهش قابل توجه اعتماد به نفس و رضایت از تصویر بدنی در افراد به وجود آمده است. تبلیغ هر روزه و شدید این ایدهآل های زیبایی و تناسب اندام در شبکه های اجتماعی مجازی، با منفیتر شدن تصویر بدنی عموم افراد، و به خصوص دختران و زنان جوان، همراه بوده است. این روند به گونه ای پیش رفته است که امروزه اختلالات روانپزشکی همچون بدریخت انگاری بدنی، اختلالات خوردن (همچون بیاشتهایی عصبی)، افسردگی و… در نسل جوان افزایش قابلتوجهی نشان میدهد. از طرفی رژیمهای افراطی و غیراستاندارد، اضطراب اجتماعی و عملهای جراحی زیبایی غیرضروری، خطرناک و پر ریسک، در نسلِ معاصر شیوع شدیدی پیدا نموده است.
نیاز به ابراز وجود و دنیای مجازی
درگیری زیاد نسل معاصر با فضای مجازی، باعث شده است که این نسل نیاز به ابراز وجود و خود اظهاریش را از طریق شبکه های اجتماعی مجازی که در تولید محتوا با محوریت عکس و فیلم کاربرد دارند، پاسخ دهد. این فرآیند موجب شکل گیری نوعی خود ابژهانگاری در نسل جدید شده است که موجودیتش را به سه شکل نشان میدهد:
۱. بررسی و زیرنظر گرفتن دائمی بدن خود، از منظر یک مشاهده گر بیرونی و قضاوت نسبت به ظاهر و بدن خود از چشم انداز این مشاهده گر خارجی.
۲. احساس خجالت و شرم نسبت به بدن (به دلیل عدم مطابقت ابعاد تصویر بدنی فرد با ایدهآلهای درونی شده او از بدن و زیبایی).
۳. ایجاد افکار و باورهای مربوط به کنترل دائمی ظاهر و بدن (درگیری ذهنی و رفتاری بیش از حد با تناسب اندام، زیبایی، آرایش، سبک پوشش و مصرف کالاهای فراوان در حوزه پوشاک، زیبایی، آرایش و…).
نکته حائز اهمیت در این رابطه آنست که در پژوهشها مشاهده گردیده است:
-اولاً افرادی که بصورت مداوم و روزانه از صفحات مجازی و نشریات مجازی تصویری مربوط به پوشاک، تناسب اندام، زیبایی، مدلها و… بازدید میکنند، تصویر بدنیِ منفیتری نسبت به دیگر کاربران فضای مجازی دارند و بهزیستیِ فردی-اجتماعی کمتری را نیز تجربه میکنند.
-ثانیاً در مواردی که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، مبتنی بر به اشتراکگذاری تصویر و فیلم و سلفی های هرروزه از خود نبوده و افراد در این محیطها در معرض دائمی تصاویر دیگران و به خصوص محتواهای مربوط به تصاویر ایدهآل ظاهر و بدن نبودند، تاثیر فضای مجازی بر منفی شدن تصویربدنی کمتر قابل دیدن است.
فرجام سخن
بنابر آنچه رفت میتوان گفت در دنیای امروز که دنیای رسانه و فضای مجازی است، رابطه تنگاتنگی میان استفاده فرد از فضای مجازی اجتماعی، تصویر بدنی و برداشت فرد از خود و سلامت روان و به زیستی او وجود دارد. در چنین وضعیتی لزوم مدیریت مصرف رسانه های و فضای مجازی بیش از هر زمان احساس میشود. از آنجایی که کناره گیری از رسانه و فضای مجازی در دوره کنونی امری غیر واقعی و ناممکن به نظر می رسد، اتخاذ شیوه مناسب در استفاده از این فضا راه حل کاهش ریسک سلامت روان افراد است. در این رابطه، پژوهش های موجود نوید می دهند که اگر استفاده از فضای مجازی، به صورت تولید محتوای تصویری از بدن و ظاهر خود نباشد و افراد نیز از قرارگرفتن در معرض مدام تصاویر ایدهآل از بدن و ظاهر سایرین و تبلیغات دائمی صفحات و نشریات مربوط به زیبایی و مدلینگ در فضای مجازی پرهیز کنند، میزان آسیب های وارده به بهزیستی و سلامت روان آنان، به نحو قابل تاملی کاهش خواهد یافت.