طبقات مجازی، بازتولید طبقه در فضای مجازی
سایبرپژوه– طبقه یکی از مفاهیم مهم در جامعهشناسی است. با استفاده از طبقه، جامعهشناسان افراد را به گروههای مختلف تقسیم کرده و سپس به تحلیل جامعه بر اساس آن میپردازند. تحلیل طبقاتی نقش مهمی در جامعهشناسی دارد و اوج آن را میتوان در آثار مارکس دید. آن چیزی که طبقه را تشکیل میدهد، صفات و ویژگیهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی افراد است. هرکس با داراییهای خودش همراه افرادی که از این نظر با او مشابهاند در طبقهای خاص قرار میگیرد.
اما در فضای مجازی اوضاع متفاوت است. دارایی افراد تنها به مالکیت در خارج نیست. روایتها در فضای مجازی اهمیت دارند. با این اوصاف باید دید که در چنین فضایی مفهوم طبقه چه طور خود را نشان میدهد و به عبارت دیگر بازتولید طبقه در فضای مجازی به چه ترتیبی خواهد بود.
مفهوم طبقه مجازی
مفهوم طبقه در جامعه شناسی کلاسیک، به معنی مجموعه افرادی است که از نظر دسترسی به منابع اقتصادی وضعیت مشابهی داشته باشند. [۱] نخستین بار این مفهوم را سن سیمون در جامعه شناسی مطرح کرد و پس از او اوج شکوفایی ایده طبقه در نظریات مارکس اتفاق افتاد. مارکس جامعه را بر اساس دسترسی به ابزار تولید طبقه بندی میکند. [۲] صاحبان ابزار تولید، طبقه سرمایهدار و صاحبان نیروی کار، طبقه کارگر را شکل میدهند. مارکس با همین ایده طبقاتی به تحلیل پدیدههای اجتماعی میپردازد و حتی فلسفه تاریخ ارائه میدهد.
پس از مارکس، وبر دو مؤلفه دیگر را بر مؤلفه اقتصاد افزود و طبقهبندی تک بعدی مارکس را به یک طبقه بندی سه بعدی تبدیل کرد. وبر منزلت و حزب را نیز به طبقه اقتصادی میافزاید و اقشار جامعه را بر اساس این سه وجه تقسیم میکند. منزلت نقطه مقابل طبقه از نظر مارکس است. اگر طبقهی اقتصادی بر ابزار تولید تأکید دارد، منزلت بر فرهنگ مصرف تکیه میکند. حزب نیز بیانگر گرایش سیاسی افراد و ساختارهای کسب قدرت است. در واقع وبر دو عامل فرهنگی و سیاسی را به عامل اقتصادی میافزاید و یک طبقه بندی سه بعدی بر این اساس ارائه میدهد. [۳]
چه نظر مارکس را بپذیریم و تنها با عامل اقتصادی به طبقه بندی بپردازیم، چه از منظر وبر با چند مؤلفه به استقبال جامعه برویم و چه هر مؤلفه دیگری را برای طبقه بندی اجتماعی به این موارد بیفزاییم، در همه این حالتها یک چیز مشترک است. ما افراد را بر اساس داشتههایشان، اعم از داشتههای مادی و غیر مادی، به طبقات مختلف تقسیم میکنیم. طبقه سرمایهدار واقعا مالک ابزار تولیداند و واقعا سرمایه را در دست دارند و طبقه کارگر واقعا چیزی به جز کار خود ندارند.
طبقه در فضای مجازی
در فضای مجازی این فرصت در اختیار افراد قرار میگیرد تا به جای داشتههایشان، با آرزوهایشان زندگی کنند. آنها میتوانند شخصیتی باشند که دوست دارند باشند. لذا مفهوم طبقه نیز در این فضا دستخوش تغییر میشود. طبقه در فضای مجازی دیگر بر مالکیت دلالت ندارد. حتی حزب و منزلت نیز در این فضا دگرگون خواهد شد. طبقه کارگر می-تواند در فضای مجازی سرمایه دار باشد. همچنین منزلت افراد به فرهنگ مصرفشان وابسته نیست بلکه متکی به روایتی است که از مصرفشان ارائه میدهند.
طبقه را میتوان در فضای مجازی به این صورت تعریف کرد: مجموعه افرادی که وضعیت مطلوب و آرزوی آنها مشابه یکدیگر است و روایت مشابهی از خود ارائه میدهند. البته امکان دارد که طبقهی حقیقی و مجازی فرد همخوانی داشته باشد و فرد روایتی واقعی از خود عرضه کند اما در نهایت این روایت مطلوب است که طبقات را تعیین میکند.
مهم نیست چه کسی چقدر سرمایه دارد، مهم این است که دوست دارد چقدر سرمایه داشته باشد و چطور این سرمایه خیالی خودش را به دیگران میباوراند.
تایملاین به مثابه طبقه
در شبکههای اجتماعی با تایملاین مواجهایم. تایملاین عبارت است از مجموعه افراد با علایق مشترک که یکدیگر را دنبال میکنند. آنها علایقشان را در تایملاین به اشتراک میگذارند و مورد تأیید قرار میگیرند. در واقع تایملاینها را براساس ایده وبر میتوان طبقه اجتماعی دانست. زیرا تایملاین در واقع نوعی منزلت است و رژیم مصرف رسانهای افراد را تعیین میکند. از طرف دیگر تایملاین میتواند نقش حزب را نیز داشته باشد. افرادی با گرایش سیاسی نزدیک به هم در شبکه دست به مبارزه میزنند و این خودش به معنای حزب است. حتی طبقه در اندیشه مارکس را نیز میتوان در تایملاین تطبیق داد. البته نه به معنی مالکیت و دارایی بلکه؛ بر اساس این که افراد علاقه دارند در کدام طبقه اقتصادی قرار بگیرند و چه روایتی از خود ارائه میدهند.
بدین ترتیب تایملاینها در فضای مجازی نقش طبقه اجتماعی را ایفا میکنند. افراد به حسب علایق و آن چیزی که دوست دارند باشند، طبقهبندی میشوند. حتی در این فضا رقابت و مبارزات طبقاتی نیز درمیگیرد و تایملاینها به مصاف یکدیگر میروند.
با این اوصاف مسئله تحرک اجتماعی نیز مفهوم دیگری به خود میگیرد. تحرک اجتماعی یعنی حرکت از یک طبقه اجتماعی به طبقه دیگر. این موضوع در فضای مجازی با آن ویژگیهایی که طبقه در آن دارد به راحتی اتفاق میافتد و تابع خواست افراد است نه کسب ویژگیهای جدید.
کلام آخر
مفهوم طبقه در فضای مجازی دستخوش تغییر شده است. وقتی افراد خودشان نباشند، طبیعی است که طبقهشان نیز همان نخواهد بود. فضای مجازی به افراد اجازه میدهد تا آن چیزی باشند که دوست دارند. بدین ترتیب در هر طبقهای هم که دوست دارند جای بگیرند. در این فضا دیگر مالکیت و مصرف افراد اهمیت ندارد. بلکه مهم روایتی است که از خود ارائه میدهند. منزلت افراد دقیقا همان چیزی است که خودشان تعیین میکنند.
در فضای مجازی تایملانها نقش طبقات را بازی میکنند. طبقات علیه یکدیگر شورش میکنند و مبارزات طبقاتی شکل میگیرد. تحرک اجتماعی نیز در فضای مجازی به راحتی اتفاق میافتد. فقط کافی است فرد تصمیم بگیرد که اکنون در یک طبقه دیگر قرار داشته باشد و تایملاینش را عوض کند!
بنا بر این مفهوم طبقه در فضای مجازی دیگر بیش از هستها و ویژگیهای افراد به بایستها و علایق آنها پیوند خورده است.