نقد فیلم های سایبرپانک

صنعت زیبایی از سلبریتی‌ها هم زشت‌تر است: نقد فیلم سینمایی «ماده»

چند روزی است که یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۴ منتشر شده است: فیلم سینمایی «ماده» یا همان «دارو» (the substance). «ماده» توسط «کورالی فارگیت» کارگردانی شده و ستاره‌های فیلم نیز سلبریتی‌هایی از دو نسل متفاوت هستند یعنی «دمی مور» و «مارگارت کوالی». فیلم سینمایی «ماده» جایزه فیلمنامه جشنواره «کن» ۲۰۲۴ را نیز از آن خود کرده است و البته شایستگی‌اش نه به این جایزه، بلکه به نقد و هجوم وحشیانه‌اش به صنعت زیبایی و بنگاه‌های رسانه‌ای سلبریتی‌ساز است.

این فیلم از چهار جهت به نقد صنعت زیبایی و بنگاه‌های سلبریتی‌ساز می‌پردازد:

۱- سلبریتی هیولاست، ۲- بنگاه رسانه‌ای هیولاها را نمایش می‌دهد، ۳- صنعت زیبایی هیولاهای زشت می‌سازد، ۴- هواداران هیولاهای زیبا دوست دارند

به قلم: داوود طالقانی 

چند روزی است که یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۲۴ منتشر شده است: فیلم سینمایی «ماده» یا همان «دارو» (the substance). «ماده» توسط «کورالی فارگیت» کارگردانی شده و ستاره‌های فیلم نیز سلبریتی‌هایی از دو نسل متفاوت هستند یعنی «دمی مور» ۶۱ ساله کارنامه پرباری در بازیگری داشته و نزدیک به ۴۵ سال سابقه بازیگری در فیلم‌ها را دارد، و ستاره دیگر فیلم نیز، «مارگارت کوالی» ۲۹ ساله که عمده شهرتش به خاطر حضور در فیلم سینمایی «روزی روزگاری هالیوود» از «تارانتینو» بود و تجربه همکاری با «یورگن لانتیموس» را نیز داشته است. حال و هوای فیلم مخصوصا درون‌مایه‌های فانتزی و علمی تخیلی‌اش یادآور فیلم‌های «دیوید کراننبرگ» و «برایان دی پالما» است، هرچند کارگردان این فیلم یعنی «کورالی فارگیت» پیش از این تنها یک فیلم بلند داشته و چندان نیز به موفقیت نرسیده بود. با این حال به نظر می‌رسد این اثر مسیر جدیدی را برای این فیلمساز رقم بزند. فیلم سینمایی «ماده» جایزه فیلمنامه جشنواره «کن» ۲۰۲۴ را نیز از آن خود کرده است و البته شایستگی‌اش نه به این جایزه، بلکه به نقد و هجوم وحشیانه‌اش به صنعت زیبایی و بنگاه‌های رسانه‌ای سلبریتی‌ساز است.

قصه فیلم سینمایی «ماده» درباره سلبریتی هالیوودی به نام «الیزابت اسپارکل» است که در دوره میانسالی‌اش اجرای یک برنامه تلویزیونی ورزشی را برعهده دارد، برنامه‌ای که در آن بازیگران و ورزشکاران با لباس‌های چسبان و ساق‌های بلند به سبک دهه هشتاد میلادی برای بینندگان خانگی نمایش اجرا می‌کنند. «الیزابت» پس از ضبط یکی از برنامه‌هایش متوجه می‌شود که مدیران رسانه‌ای تصمیم گرفته‌اند او را کنار بگذارند و به جای یک سلبریتی جوان و زیبا را بیاورند. مشکلات او از همین جا آغاز می‌شود و برای بازیابی جوانی‌اش تصمیم می‌گیرد دارو و ماده‌ای را به خود تزریق کند که باعث می‌شود که همزاد از او خارج شده و او تبدیل به دو نسخه شود: نسخه جوان و نسخه پیر، اما قصه در همین جا نمی‌ماند و تراژدی زیبایی و زشتی زندگی حرفه‌ای او را به شکل ترسناکی به پایان می‌رساند.

«الیزابت» برای دستیابی به زیبایی سه نسخه از خود دارد: خود او، «سو» که نسخه جوان‌تر اوست، و هیولا. فیلم دیالکتیک این سه تصویر است: «الیزابت» سلبریتی میانسالی است که تاریخ مصرفش برای بنگاه رسانه‌ای به پایان رسیده است. «سو» سلبریتی مجعول است، مانند هر سلبریتی دیگری در روزگار ما، که توسط بنگاه رسانه‌ای جعل و خلق می‌شود، البته به کمک صنعت زیبایی که در این فیلم نماینده‌اش دارو و ماده است، و احتمالا ما خودمان بهتر می‌دانیم که مصادیق دیگرش چیست. هیولا نیز چهره واقعی و تکوین‌یافته «الیزابت» و «سو» است، فرانکنشتاینی که خود سلبریتی، بنگاه رسانه‌ای، صنعت زیبایی و هواداران با یکدیگر جمع شده‌اند و آن را خلق کرده‌اند. از همین جا جهت‌های نقد فیلم سینمایی «ماده» نیز مشخص می‌شود:

۱سلبریتی هیولاست:

سلبریتی پشت چهره زیبا و جذابش، یک هیولای تمام‌عیار است. سلبریتی حاضر است دست به هر کاری بزند که محبوب و خواستنی باقی بماند. این هیولا هیچ مرز اخلاقی را نمی‌شناسد و حتی برای حقظ شهرت حاضر است به خودش نیز آسب بزند، چه برسد به دیگری. البته همین فیلم نیز با ظرافت بامزه‌ای «دیگری» را همزاد سلبریتی جا می‌زند.

۲بنگاه رسانه‌ای هیولاها را نمایش می‌دهد:

بنگاه رسانه‌ای که در این فیلم با تلویزیون و مدیرش به ما نشان داده‌ می‌شود، تنها به میزان مخاطب و کسب درآمد توجه می‌کند، و تنها فاکتورش نیز برای کسب این امتیاز جذابیت‌های جنسی سلبریتی‌هاست. این هیولا در اصل توسط خود تلویزیون برساخت شده، اما تلویزیون مسئولیت این تصویرسازی از سلبریتی/هیولا را به عهده نمی‌گیرد و جانشینی هیولا با سلبریتی جوان و جذاب و جدید ادامه خواهد داشت.

۳صنعت زیبایی هیولاهای زشت می‌سازد:

یکی از پیکان‌های نقد فیلم حاضر به سوی صنعت زیبایی است‌. این صنعت با تزریق دارو در عین اینکه افراد را زیبا کرده، زشت‌تر نیز می‌کند. زشت تنها صفت برای توصیف وضعیت این سلبریتی/هیولاها نیست. آن‌ها با کمک صنعت زیبایی چندش، وحشتناک، مهوع و ترسناک می‌شوند. همین الان اگر نگاهی به سلبریتی‌های متوسل‌شده به صنعت زیبایی در ایران یا غرب بیاندازیم، برخی در عمل جراحی و تزریقات شانس آورده، و زیباتر و جوان‌تر شده، و بعضی دیگر از به منظره‌ای کریه تبدیل شده‌اند.

۴هواداران هیولاهای زیبا دوست دارند:

مشکل دیگر خود هواداران و طرفداران و مخاطبان هستند. هواداران ترجیح می‌دهند سلبریتی‌هایی را در سینما و تلویزیون ببینند که از نظر معیارهای جنسی امتیاز بیشتری دارند. نگاه خیره هواداران به اندام‌های جنسی سلبریتی‌هاست و خود هیولاهای جنسیت‌زده به تماشای بدن‌های متلاشی‌شده اصرار می‌ورزند. هواداران در این معرکه بی‌گناه نیستند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا