سلبریتی زندگی خصوصی ندارد: نقد فیلم سینمایی «می دسامبر»
سیطره شهرت بر زندگی خصوصی مساله اصلی فیلم سینمایی «می دسامبر» است. این فیلم را «تاد هینز» ساخته و «ناتالی پورتمن» و «جولیان مور»، که جزو شهیرترین سلبریتیهای زن میانسال آمریکا هستند، در آن حضور دارند. فیلم حواشی زیادی دارد و میتواند آینهای درهمشکسته برای نمایش تحولات فرهنگی آمریکا نیز قلمداد شود.
میتوان تزهای شهرت در فیلم سینمایی «می دسامبر» را اینگونه نام برد: ۱- بدنامی در برابر خوشنامی، ۲- امکان یا عدم امکان فهم زندگی خصوصی، ۳- نمایش امر ممنوع.
سلبریتی در سینما، و به صورت خاص همین فیلم سینمایی «می دسامبر» زندگی خصوصی ندارد، زیرا از یکسو رسانهها و سپس جامعه همیشه پیگیر اخبار و حواشی زندگی آنان هستند، و از طرف دیگر، بازنمایش و بازسازی زندگی آنان در سینما عملا چیزی از حیات ناب و زندگی دستنخورده فرد مشهور باقی نمیگذارد.
یکی از مهمترین مسائل اساسی، تاریخی و بنیادین فرهنگ شهرت مساله «حریم خصوصی» و «زندگی شخصی» سلبریتیهاست. طبیعتا هر کسی حق دارد زندگی خصوصی خودش را داشته باشد، اما این مساله ظاهرا برای سلبریتیها چندان صادق نیست. از همان ابتدا که عکسهای شخصی «الیزابت تیلور» منتشر شد، تا همین الان که عکسهای مخفیانه سلبریتیهای ایرانی در فضای مجازی منتشر میشود، چالش زندگی خصوصی سلبریتیها و نسبت آن با اقتضائات فرهنگ شهرت پابرجاست.
سیطره شهرت بر زندگی خصوصی مساله اصلی فیلم سینمایی «می دسامبر» است. این فیلم را «تاد هینز» ساخته و «ناتالی پورتمن» و «جولیان مور»، که جزو شهیرترین سلبریتیهای زن میانسال آمریکا هستند، در آن حضور دارند. فیلم حواشی زیادی دارد و میتواند آینهای درهمشکسته برای نمایش تحولات فرهنگی آمریکا نیز قلمداد شود، هرچند فعلا بنا نیست در این جستار به نزاع دموکراتها و جمهوریخواهها و نقش اقلیم ایالیتی آمریکا در مواجهه با سقط جنین، کودکهمسری و همجنسگرایی اشارهای شود، زیرا به زعم نگارنده این مسائل سیاسی، تنها حواشی تکاندهنده فیلم سینمایی «می دسامبر» هستند، و آنچه در اینجا اهمیت دارد، شهرت است و بس.
الیزابت به عنوان یک بازیگر تلویزیونی قرار است نقش گریس را بازی کند، پس وارد زندگی گریس و جو میشود، تا از جوانب روابطشان آگاه شود. گریس سالها قبلتر هنگامی که ۳۶ سال سن داشت، با پسربچه نوجوانی به نام جو که تنها ۱۴ سال سن داشته، رابطهای خارج از چارچوبهای قانونی – اخلاقی آمریکا را برقرار میکند و دستگیر میشود. جو و گریس پس از آن با یکدیگر ازدواج میکنند و فرزند اولشان به تازگی وارد دانشگاه شده و دو فرزند دیگرش در آستانه فارغالتحصیلی از دبیرستان هستند. تمام ماجرا همین است و الیزابت قرار است با گفتگوهای بیواسطه با نزدیکان و آشنایان گریس به ذهنیت و روحیه پی ببرد تا بتواند نقش واقعگرایانهتری از او را در فیلم بیوگرافیک او بازی کند.
از همینجا میتوان تزهای شهرت در فیلم سینمایی «می دسامبر» را توضیح داد:
۱- بدنامی در برابر خوشنامی: گریس در محله خودشان شخصیت بدنامی محسوب میشود. او زندگی قبلی خودش را نابود کرده و کاری غیراخلاقی – غیرقانونی را مرتکب شده و بر پایه همان اقدام، زندگی جدیدش را ساخته است. اهالی شهر هر از گاهی برای خانه گریس، مدفوع انسانی را ارسال میکنند تا تنفر خودشان را به او و خانواده جدیدش نشان بدهند. فرزندان گریس از ازدواج سابقش چندان از او خوششان نمیآید و گمان میکنند مادرشان دچار فروپاشی روانی شده است. همسایهها از گریس و خانوادهاش دوری میکنند و تنها برخی از همسایهها از روی ترحم و دلسوزی به او سفارش پخت کیک میدهند. در برابر بدنامیهای ناتمام گریس و خانوادهاش، الیزابت قرار دارد. بازیگر با تجربه و مشهور سینما و تلویزیون که همه اهالی محله گریس او را میشناسند و او را مورد ستایش قرار میدهند. این بازیگر محبوب باید نقش یک منفور را بازی کند.
۲- امکان یا عدم امکان فهم زندگی خصوصی: الیزابت تلاش دارد که تمام جوانب عاطفی، روحی، شخصیتی، ذهنی، معنوی و احساسی گریس را بفهمد تا بتواند دقیقتر نقش او را بازی کند. او به ملاقات و گفتگو با نزدیکان و آشنایان گریس نیز اکتفا نمیکند و با اغوای همسر جوان گریس، یعنی «جو»، سعی میکند تجربه عاشقانه گریس را نیز دریابد. با این حال گریس معتقد است که الیزابت نمیتواند به تمامی او را درک کند. هرچند در صحنه پایانی فیلم، الیزابت با بازیهای چندباره، اغوای نوجوان ۱۴ ساله را به شکل و شمایلی که گمان میکند دقیقتر است، ایفا میکند.
۳- نمایش امر ممنوع: ایده فیلمسازی برای یک پرونده جنجالی اگرچه بسیار مشهور و معمول است، اما دلالت بر گرایش جامعه به تماشای امر ممنوع و غیراخلاقی نیز دارد. جامعه و رسانههایش به پرونده جنجالی گریس و جو علاقه دارند و به همین دلیل الیزابت قرار است نقش گریس را بازی کند. مساله این است که اگرچه «تجاوز به نوجوان –کودکهمسری» ممنوع و غیراخلاقی است، اما مشهور شدن یا همان سلبریتیزه شدن مساله باعث اقبال و کشش جامعه به آن میشود. (همین جا میتوان به صورت خلاصه گفت که نزاعهای فرهنگی – اجتماعی آمریکا مثل سقط جنین و همجنسگرایی که توسط احزاب جمهوریخواه و دموکرات داعیهداری میشوند، صرفا از جهت مشهور شدن و سلبریتیزه شدن به نزاعهای اصلی بدل شدهاند.)
آنچه در مجموع میتوان گفت این است که سلبریتی در سینما، و به صورت خاص همین فیلم سینمایی «می دسامبر» زندگی خصوصی ندارد، زیرا از یکسو رسانهها و سپس جامعه همیشه پیگیر اخبار و حواشی زندگی آنان هستند، و از طرف دیگر، بازنمایش و بازسازی زندگی آنان در سینما عملا چیزی از حیات ناب و زندگی دستنخورده فرد مشهور باقی نمیگذارد.