حمله همه جانبه شبکههای مجازی به دموکراسی
سایبرپژوه عدالت، مشارکت سیاسی همگانی، تحقق آرزویهای مردم و جلوگیری از فساد تمام آرمانهایی بود که بشر غربی را بر آن داشت تا به سمت و سوی راهکاری چون دموکراسی رود. راهکاری که قرار بود از دیکتاتوری و سلطه عدهای بر همگان جلوگیری نماید. اکنون پس از قرنها از آغاز نگرش لزوم دموکراسی، بستری جدید در قالب اینترنت شکل گرفته است. بستری که هرچند مزایایی دارد ولی یکی از مهمترین دستاوردهای آن، هدایت خرد و خردسازی است. در ادامه قصد داریم به تعدادی از آن چیزهایی که در بستر اینترنت و شبکههای مجازی، دموکراسی را خدشه دار میکند بپردازیم.
همنوایی، دیکتاتوری اکثریت در دمکراسی
شبکههای مجازی نیز مانند دنیای واقعی از کاربران زیادی با نگرشهای مختلف شکل گرفتهاست. اگرچه این شبکهها قرار نبود تا عرصه جدلهای سیاسی باشند. ولی اکنون شاهد جدلهای سیاسی وسیعی در این بستریم. ساختار این شبکههای مجازی به گونهای است که اگر کاربری با هرنگرش سیاسی وارد شبکه مجازی شود، به محض مواجه با سایر کاربران، مجبور است تا برای اعلام حضور و شکلگیری تعاملاتش به اظهار نظر در خصوص موارد مختلف بپردازد، ازآنجایی که بخشی از این اظهارنظرها سیاسیاند، به ناچار کاربر میبایست نظرات خودش را در این خصوص بیان نماید.گاهی این اظهار نظر در همسویی با سایر اظهارات است ولی گاهی این چنین نیست. فرد برای آنکه شماتت نشود و بتواند به حیات مجازی خود ادامه دهد میبایست در راستای اظهارات اکثریت افراد به اظهار نظر بپردازد. چراکه تنها در این صورت است که میتواند به تعاملات بیشتر و حداکثری خود ادامه دهد و در واقع او از اصل «گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» تبعیت میکند. اصلی که اساسا با جوهره دموکراسی در تضاد است. در واقع آنچه بیان شد ترسیمی بود از وضع یک کاربر که در معرض پدیده هم نوایی قرار گرفتهاست.
زیادنمایی، تلاش برای پیروزی
یکی دیگر از ویژگیهای شبکههای مجازی، زیادنمایی اظهارنظر کنندگان در یک موضوع خاص است. به این صورت که معمولا با ورود کاربر به شبکه مجازی و قرار گرفتن در جمعی از کاربران دیگر، دچار خطای پیرامونی در شناختهایش میشود. در واقع کاربر گمان میکند که نظرات جمعی که در آن قرار دارد، نظرات اکثریت مردم است. مثلا زمانی که پس از شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا از طرفداران ترامپ درباره صحت انتخابات پرسیده میشد. آنان بر این باور بودند که تقلبی صورت گرفته است. این افراد برای استناد، به کمپینهای مجازی وشمار افراد حاضر در آن اشاره میکردند و بیان میداشتند که همه کاربرانی که با آنها سر و کار دارند، طرفدار ترامپ بودهاند. در واقع این کاربران دچار خطایی پیرامونی شده اند و از آنجا که متاثر از الگوریتمهای شبکههای مجازی با هم نظران خود بیش از بقیه ارتباطات دارند، گمان میکنند که بیشمارند.
اعصاب در خدمت اخبارجعلی
مغز انسان از بخشهای مختلفی تشکیل شدهاست. یک خبر و داده برای آنکه بتواند در حافظه بلندمدت بنشیند، مراحلی را طی میکند. به این صورت که داده وارد مغز میشود، آمیگدال مرکز هیجانات مغز این خبر را مورد بررسی قرار میدهد و در صورتی که آن خبر یا داده هیجانی تشخیص دادهشود به ارزیابی هیپوکامپ بخشی از مغز که وظیفه تبدیل حافظه کوتاهمدت به حافظه بلندمدت را دارد میرسد. لذا از آنجایی که شبکههای مجازی همواره پر از دادههایی با هیجانات بالا هستند و فرصت تحلیل محتوای احساسی در مغز، فرصت کوتاه ۲۵۰/۱ ثانیه است. در صورت همخوانی داده دریافتی با اطلاعات سابق مغز، این داده بدون هیچ استدالالی توسط هیپوکامپ در حافظه بلندمدت مینشیند.[۱] جالب آنکه مغز انسان برای پذیرش چنین دادهای، خاطره ای دورغین نیز همسوی با این داده دریافتی ایجاد میکند تا به راحتی در حافظه بلندمدت بنشیند. روانشناسان بر این باورند که اطلاعات باقی مانده در حافظه بلند مدت دوراقع همان چیزهایی هستند که نگرش افراد را شکل میدهند. بنابراین با آنچه از این فرآیند مغزی گفته شد، فرد همیشه در معرض کژفهمی در درک واقعیت است. سوالی که باقی میماند این است، که آیا با چنین کژفهمی شناختی درست حاصل میشود؟ و آیا به راستی دموکراسی محقق میشود؟ [۲]
جبری بودن اظهار عقیده کردن در دموکراسیها
آخرین ضعفی که میتوان برای تحقق دموکراسی با وجود شبکههای مجازی بر شمرد، جبری است که در این فضاها از سوی کاربران بر دیگر کاربران اعمال میشود و انتظار میرود، همه در حوادث مختلف به صورت بی پرده اظهار نظر کنند. زمانی که چنین حالتی شکل میگیرد و مطالبهای برای اظهار نظر یک کاربر در یک موضوع خاص ایجاد میشود، کاربر متاثر از اصول همنوایی و زیادنمایی و در صورت آنکه مسئولیت سیاسی یا اجتماعی را نیز داشتهباشد، برای حفظ محبوبیتش مجبور میشود مطابق نظر مطالبه گران، اظهار نظر نماید. مشابه آنکه کاربران در خصوص نظر یک نماینده مجلس پیرامون صلاحیت یک نماینده مجلس دیگر، از او بخواهند که رأیش را شفاف اعلام کند و نظری که مطالبهگران داشته اند، نظری نادرست و در تضاد با رای نماینده اول باشد، ولیکن او در این شرایط نمیتواند آزادانه اظهار نظر نماید و برخلاف عقیده خود مجبور به اظهارنظر میشود.[۳]
خاتمه
پدیده هم نوایی، زیادنمایی اظهار نظر کنندگان در خصوص یک موضوع، مکانیسمهای مغزی و جبری بودن اظهار عقیده همگی بخشی از مخاطراتی است که شبکههای مجازی میتوانند برای دموکراسی ایجاد کنند. بنابراین با این وجود نمیتوان ادعا داشت که چنین فضایی میتواند انسان را به درک درست و کاملی از واقعیت برساند و همچنین تحت دیکتاتوری جمعی در دموکراسی قرار نگرفت و بتوان آزادانه به اظهار نظر در خصوص آرای خود پرداخت. البته همه آنچه گفته شد در حالی است که برخی گسترش این فضا را یکی از شاخصههای وجود دموکراسی در کشورها میدانند
[۲] Castells, M. (2019). Rupture: The crisis of liberal democracy. Cambridge, UK: Polity Press.
[۳] https://tarjomaan.com/neveshtar/9645/