سایبرپژوه– شبکهی جهانی وب از اوایل دههی ۱۹۹۰ به صورت رایگان در دسترس عموم قرار گرفت و همه اقشار و افراد مختلف به استفاده از آن روی آوردند. در دهههای ابتدایی ظهورش به دلیل سیطرهی تفکر متنباز و رشد سریع در میان اقشار جوان و دانشجویان به نوعی به فضای بازی تبدیل شده بود که اعمال محدودیت بر آن بسیار سخت بود. اطلاعات در اینترنت به صورت گستردهای پراکنده بود و تجمیع و پردازش آن نیز آسان نبود. موتورهای جستجو در واقع اولین گام در همگرا کردن شبکه و کانالیزه کردن آن بود. با وجود موتورهای جستجو باز هم منابع تولید محتوا پراکنده بودند و همگرایی به وجود آمده کارآیی بالایی نداشت. در آن زمان کاربران اینترنت نسبت به جمعیت جهان شمار محدودی بود و این موضوع چندان برای صاحبان قدرت و ثروت جذابیتی نداشت.
ظهور شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در واقع نقطهای عطف و استراتژیک بود. این موضوع پیامدهای بسیاری داشت از جمله:
- ظهور مفهوم استریم به تقلیل مفهوم شبکهی جهانی به آن
- ساختارمند کردن تولید محتوا
- همگرا و متمرکز کردن سازندگان محتوا
- کنترل، هدایت و نظارت مستمر بر تولید محتوا و تولیدکنندگان محتوا
- بستن مسیرهای ممکنه برای باز شدن دوبارهی شبکه
مجموعهی این برآیندها باعث شد تا رسانههای اجتماعی به قلمروهای حکمرانی تبدیل شوند که صاحبان شبکه و سرمایهگذاران آن بر امور شبکه حکومت کنند. از طرف دیگر این صاحبان میتوانستند اطلاعات قلمرو حکمرانیشان را به سهولت بفروشند. در زمان ما مفهوم شبکه و برخط بودن به کلی با سالهای آغاز اینترنت متفاوت است. اکنون مالکیت و نفوذ در قلمروهای رسانههای اجتماعی و قدرتهای اقتصادی-سیاسی که بر آنها مسلطند بسیار حائز اهمیت است به این دلیل که میتواند به ما تحلیلی از ظهور و سقوط بازیگران این عرصه عرضه کند. در این اینفوگرافیک تلاش شده است قلمروهای مسلط در فضای رسانههای اجتماعی در حال حاضر به شکلی تصویری نشان داده شود.