مشاورت را در جیب بگذار! آیا میشود شخصیت آدمها را با اپلیکیشن تغییر داد؟
تابهحال شده است که احساس کنید زیاد به آنچه دیگران دربارهتان فکر میکنند، اهمیت میدهید؟ یا برای اینکه آن کسی باشید که بیشتر اوقات در کارها پیشقدم میشود، پیش مشاور بروید؟ ولی به نظرتان با اپلیکیشن گوشی میتوانید شخصیت خودتان را تغییر دهید؟ روانشناسان دهههاست در مورد جنبههای مختلف تغییرپذیر بودن شخصیت افراد بحث میکنند. پژوهشی در دانشگاه زوریخ انجام شده که هدفش بررسی این بود که آیا میشود شخصیت آدمها را با اپلیکیشن تغییر داد یا نه؟ پاسخ اولیه محققان آن است که با دستورکارهای اپلیکیشنها میتوان خود را تغیر داد. در این یادداشت از جنبههای مختلف با جزئیات این پژوهش آشنا شوید.
سیبِل شیلتر[۱] ، دانشجوی دانشگاه زوریخ، چند سال پیش باخبر شد که دانشگاه مشغول جذب افراد برای انجام یک آزمایش است؛ موضوع آزمایش بررسی این بود که آیا یک اپلیکیشن گوشی میتواند به تغییر ابعاد شخصیت افراد کمک کند یا نه. این ابعاد همان الگوهای افکار، عواطف و رفتار انسان هستند که معمولاً آنها را با عنوان «پنج بعد کلان شخصیت» دستهبندی میکنند. آنها عبارتاند از: پذیرندگی [نسبت به تجربههای جدید] (openness)؛ وجدانمندی (conscientiousness)؛ برونگرایی (extroversion)؛ توافقپذیری(agreeableness) و روانرنجوری (neuroticism).
شیلتر که میخواست بیشتر خودش را بشناسد، ثبتنام کرد. شاید چون به نظرش کمی بیش از حد توافقپذیر است؛ او میگوید: «شخصیت من جوری است که همیشه دلم، کمی، خشنودی بقیه را میخواهد و دنبال این بودم که وقتی چیزی را دوست ندارم، بتوانم راحتتر نه بگویم».
روانشناسان دهههاست در مورد اینکه این ابعاد ثابتاند یا تغییرپذیر، بحث میکنند. هدف انجام پژوهشی که شیلتر در آن شرکت کرد، این بود که بررسی کنند آیا استفادهی روزانه از اپلیکیشن به مدت سه ماه کافی است تا در شخصیت انسان تغییرات محسوس و ماندگار ایجاد شود یا نه. هر کدام از داوطلبان یک بعد که میخواستند کم یا زیاد کنند، انتخاب کردند؛ مثلاً یکی از اهداف میتوانست برونگراتر شدن باشد. محققان این هدف را اینگونه تعریف کردند که فرد اجتماعیتر گردد، موقع کار سرحالتر باشد، کمتر ساکت بماند و بیشتر اوقات در کارها پیشقدم شود.
اسم این اپلیکیشن «Peach» است (PErsonality coACH)؛ ترکیبی از دفترچه یادداشت روزانه و میز کار (dashboard) و کانال پیام متنی است. کاربران در قسمت میز کار میتوانند کلیت اهدافشان، گاهشمار نشاندهندهی پیشرفتشان و تکلیف هفتگیشان را ببینند؛ مثلاً ممکن است اپلیکیشن برای کسی که میخواهد وجدانمندتر باشد، وقتی بعد از پایان کلاسها یک ساعت از رسیدنش به خانه گذشت، تکلیفی مقرر کند. اپلیکیشن برای یادآوری به کاربر، روزی دو بار به او اعلان لحظهای (push notification) میدهد و اگر کاربر تکلیفش را جلو ببرد، پیشرفتش در میز کار به نمایش در میآید.
همچنین کاربران میتوانند با نوعی مربی دیجیتال در مورد فعالیتهای روزانهشان صحبت کنند؛ این مربی دیجیتال ربات سخنگویی (chatbot) است که اسم او نیز «Peach» است. این ربات سخنگو ممکن است از افراد بپرسد که مشغول کدام تکلیفاند یا چقدر اضطراب دارند. علاوه بر این، کاربران میتوانند تصمیم به نوشتن یادداشت روزانه بگیرند و خودشان را از جهت پنج بعد اصلی شخصیت بسنجند. (مثلاً: «امروز خودتان را چگونه توصیف میکنید؟ کمرو یا پررو؟»)
پژوهشگران در مقالهای که ماه فوریه [۲۰۲۱] در مجموعه مقالات فرهنگستان ملی علوم[۲] به چاپ رسید، نتیجهبخش بودن استفاده از اپلیکیشن را اعلام کردند. این پژوهش روی ۱۵۲۳ داوطلب به انجام رسید و مشاهده شد کاربرانی که از کمک گوشی هوشمند بهره بردند، در مقایسه با گروه شاهد (control group) تغییرات بیشتری در ابعاد شخصیت در جهت اهدافشان گزارش کردند. رویهمرفته دوستان، اعضای خانواده یا همراهان شخصی که خواستار زیر نظر گرفتن داوطلبان شدند، هم متوجه تغییر شخصیتها شدند. خود داوطلبان و باقی گروهها بهصورت مداوم تا سه ماه بعد از پایان پژوهش تغییرات را گزارش میکردند. جالبتوجه بود که باقی گروهها تغییرات چشمگیر را تنها از میان کسانی گزارش کردند که میخواستند بعدی را تقویت کنند؛ ولی برای کسانی که میخواستند بعدی را تضعیف کنند، تغییرات چشمگیرْ زیاد گزارش داده نشد. این مسأله نشان میدهد که احتمالاً مشاهدهی تغییرات برای دیگران وقتی کسی میخواهد بعدی را تقویت کند، آسانتر از وقتی است که میخواهد از دست یک بعد خلاص شود.
مریم اشتیگر[۳]، نویسندهی اصلی مقاله، توضیح میدهد که ویژگی «بالابودن مقدار» کمکگرفتن، یعنی چند بار در روز با اپلیکیشن و ربات سخنگو تعامل داشتن، کلید بروز تغییرات شدید در شخصیت است. اشتیگر پژوهشگر پسادکتری آزمایشگاه روانشناسی رشد طول عمر دانشگاه برندایس است؛ او میگوید: «ممارست است که اثرگذار است».
متیاس الماند[۴]، محقق ارشد طرح، این را تأیید میکند و میافزاید که معمولاً پیوستگی روشهای دیگری که مردم از آنها استفاده میکنند، کمتر از این روش است؛ مثل ملاقات درمانگر یا شرکت در جلسات جانپردازی (meditation) که هفتهای یکی-دو بار هستند. همچنین او اضافه کرد که دردسترسبودن، سهولت کاربرد و طبع متنوع این اپلیکیشن – مثلاً اینکه میشود هر روز با ربات سخنگو گفتگوهای مختلفی داشت – موجب شد تا برای داوطلبان جذابیت داشته باشد. الماند استاد رشتهی روانشناسی دانشگاه زوریخ است؛ او میگوید: «گوشی هوشمند و مربی [ربات سخنگو] توی جیبت است».
شیلتر تأیید میکند: «واقعاً خوب بود؛ هر هفته هدفی برای پیگیری داشتی. گوشی همیشه دم دستت است؛ پس چندان مانعی هم وجود ندارد».
البته او این نکته را هم میگوید که همیشه کاملاً از دستورالعملهای اپلیکیشن تبعیت نمیکرده است. بعضی هفتهها تکلیفش را انجام میداده است، بعضی هفتهها هم نه. مثلاً این تکالیف را انجام داد: نه گفتن به کسی که کاری که او واقعاً نمیخواهد انجام دهد، از او درخواست کند و یادداشتکردن فهرستی از چیزهایی که میخواهد در پنج سال آتی به دست آورد یا تجربه کند؛ ولی نتوانست این تکلیف را انجام دهد که نگذارد کسی در صف از او جلو بزند؛ چون چنین موردی پیش نیامد. (این برای قبل از شیوع کروناست که غریبهها فاصلهی خود با دیگران را حفظ نمیکردند.) منتها او میگوید استفاده از اپلیکیشن باعث شد تا در مواردی که قبلاً این مورد رخ داده بود، تأمل کند.
الماند میگوید که یکی از انواع کمکهای اپلیکیشن این است که به آدم مغایرت میان کاری دارد انجام میدهد با آنچه میخواهد به آن برسد، تذکر میدهد. اگر کاربر به هدفش نزدیک نشود – حسب ارزیابی خود کاربر یا باتوجهبه وضعیت تکالیف هفتگی – نگارکی (icon) روی میز کار به رنگ زرد (برای عدم تغییر) یا قرمز (اگر تغییر در جهت مخالف هدف باشد) شروع به درخشیدن میکند. اپلیکیشنها میتوانند درست مثل مشاوره گرفتن اشخاص را مشغول و درگیر تکلیف نگهدارند و اینگونه حمایتگرانه آنها را پاسخگو بدانند.
سرانجام اپلیکیشنِ روی گوشی شیلتر به او اطلاع داد که به هدفش که توافقپذیری کمتر بود، رسیده است؛ اپلیکیشن چراغی به رنگ سبز و پیامی امیدبخش، به همراه تذکری برای ادامهدادن به تمرین این مهارت، روی میز کارش به نمایش درآورد. شیلتر میگوید: «الان بهتر میتوانم پای نظرم بایستم یا وقتی چیزی را دوست ندارم، جواب منفی بدم. همچنین کمتر توافقپذیر بودن در بعضی موقعیتها برایم راحتتر به نظر میرسد».
دوستان شیلتر که حاضر شده بودند او را زیر نظر بگیرند، سه پرسشنامهی برخط در مورد شخصیتش پر کردند؛ اولی یک هفته قبل از اینکه او از اپلیکیشن استفاده کند (بهعنوان پیشآزمون)، دومی یک هفته بعد از بازهی آزمایش که ده هفته بود (بهعنوان پسآزمون) و دیگری هم دوازده هفته بعدش. آنها بعد از پایان پژوهش به او در اینکه آیا بهتر میتواند پای نظرش بایستد یا نه، نمرهی خوبی دادند.
برنت رابرتز[۵] استاد روانشناسی دانشگاه ایلینوی اربانا-شمپین[۶] و نویسندهی همکار این مقاله است و با اینکه هنوز بعضی از متخصصان بر این عقیدهاند که شخصیت ثابت است، او اعلام میکند که امروزه «بیشتر متخصصان باور دارند که ابعاد شخصیت میتواند در طول زندگی تغییر کند».
رادیکا دیمیان[۷] با این نظر موافق است؛ او که استادیار روانشناسی اجتماعی دانشگاه هیوستون است و دستاندرکار این پژوهش نبود، میگوید: «شخصیت افراد تا بزرگسال شدن تغییر میکند؛ مثلاً هرچه سن ما بالاتر میرود، خیلی از ما برای اینکه بهتر از عهدهی زندگی بربیاییم، وجدانمندی و توافقپذیریمان افزایش و روانرنجوریمان کاهش مییابد.»
درعینحال متخصصان تأکید میکنند که آدم باید بخواهد تغییر کند؛ بهخاطر اینکه از بعضی وضعیتها و جنبههای زندگیاش ناراضی است. دست آخر تغییر به دست خود شخص است؛ الماند خاطرنشان میکند: «اپلیکیشن نیست که آدمها را تغییر میدهد؛ آدمها خودشان تغییر را رقم میزنند. اپلیکیشن فقط ابزاری برای رسیدن به هدف است.»
شیلتر بهعنوان یکی از داوطلبان این پژوهش، عقیدهاش همین است؛ او میگوید: «باید بخواهید که تغییر کنید. باید بخواهید که در مورد خودتان تأمل کنید. این کار روزانه قدری به زمان نیاز دارد؛ نه زیاد، ولی بالاخره روزانه مقداری از وقتتان را میگیرد.»
دیمیان اظهار داشت که تحتتأثیر این پژوهش قرار گرفته است؛ او گفت: «این پژوهش بر پایهی مستندات خیلی زیادی بنا شده است.» او بیان کرد که در مقایسه با دیگر رویکردهای درمانی «این پژوهش ظرفیت این را دارد که کمکی قابلدسترستر فراهم کند که بتواند به تغییرات سریع و متناسب با شخص منجر گردد.» البته او متذکر شد چون دورهی پیگیری دوازده هفته بوده است، «هنوز نمیدانیم که بعد از این دوره تغییرات چقدر پایدار میمانند.»
اشتیگر و الماند امیدوارند با بررسی دادههایی که بعد از یک سال گروهی از داوطلبان در قالب پرسشنامه به دست خواهند داد، این مسأله را واکاوی کنند. افزون بر این، گروه تحقیقاتی دادههایی – همان ردپاهای دیجیتال (digital footprint) – از گوشیهای هوشمند کاربران نیز جمعآوری کرده است که موارد ذیل را شامل میشود: تعداد تماسهای تلفنی و پیامکهایی که ردوبدل کردهاند و شمار دستگاههایی که به تشخیص بلوتوث نزدیکشان بودهاند. محققان قصد دارند بررسی کنند که سنجههایی مثل زیاد بودن برقراری تماس تلفنی یا فرستادن پیامک، دال بر برونگراتر شدن شخص هستند یا نه.
این پژوهش محدودیتهای دیگری هم داشت. مهمتر از همه اینکه محققان مواردی که فرد دچار یک مشکل روانشناختی اساسی، مثل افسردگی، بود، کنار گذاشتند؛ چون اپلیکیشن برای این ساخته نشده بود که جایگزین درمان بالینی گردد. محققان اپلیکیشن را تنها ابزاری در میان ابزارهای یک جعبهابزار میبینند که کاربر یا درمانگر کاربر ممکن است از آن هنگام پرداختن به اختلالات شخصیتی که چندان بالینی نیستند – مثل کمرویی – استفاده کند و نه برای رسیدگی به بیماریهایی مثل اضطراب. همچنین محققان ذکر میکنند که اپلیکیشن میتواند برای آدمهایی مفید باشد که در مناطق روستایی زندگی میکنند، چون آنجا دسترسی به درمان حضوری کمتر است.
رابرت آرزو میکند این یافتههای نوین به بازطراحی طرز نگاه کلی ما به ماهیت انسان کمک کند؛ او میگوید: «شخصیت محکم است، ولی تغییرپذیر است. مسأله تغییرپذیر بودنش نیست؛ بلکه مسأله این است که چگونه میخواهیم و اصلاً میخواهیم، تغییرش دهیم یا نه.»
[۱] Sibill Schilter
[۲] Proceedings of the National Academy of Scienses
[۳] Mirjam Stieger
[۴] Mathias Allemand
[۵] Brent Roberts
[۶] University of Illinois Urbana-Champaign [یکی از دانشگاههای تحقیقاتی دولتی آمریکا]
[۷] Rodica Damian
لینک سایت منبع : https://www.wired.com/story/can-an-app-help-change-your-personality