من میخواهم سلبریتی باشم: شهرت و پلتفرم در سریال جعل آنا
یکی از سریالهای اقتباسی نتفلیکس در سال ۲۰۲۲ جعل آنا بود. جعل آنا داستانی است که از یک پرونده کلاهبرداری الهام گرفته شده است. آنا سوروکین با نام مستعار آنا دلوی مهاجری روسی است که با پاسپورت آلمانی در بازه زمانی پنج ساله از هتلهای لاکچری و بانکهای خصوصی آمریکایی دزدی کرده است. چگونه؟ با اینستاگرام! سریال جعل آنا بصیرتهای درخشانی درباره مطالعات رسانه و عرصههای جدید در ارتباطات دارد، که این جستار قصد دارد برخی از آنها را مرور کند: ۱- روزنامه نگاری تحقیقی دیجیتال ۲- جامعهِ در پلتفرمتنیده ۳- در فرهنگ شهرت پشت صحنه وجود ندارد ۴- شهرت غیراخلاقی است اما جرم نیست ۵- معنای زندگی در جامعه نمایشی
یکی از سریالهای اقتباسی نتفلیکس در سال ۲۰۲۲ سریال جعل آنا بود. جعل آنا داستانی است که از یک پرونده کلاهبرداری الهام گرفته شده است. آنا سوروکین با نام مستعار آنا دلوی مهاجری روسی است که با پاسپورت آلمانی در بازه زمانی پنج ساله از هتلهای لاکچری و بانکهای خصوصی آمریکایی دزدی کرده است. چگونه؟ با اینستاگرام!
آنا با وصل شدن به شخصیتهای مهم بازار هنر، چهرههای سرشناس سرمایهدار، سلبریتیهای مشهور رسانههای اجتماعی و… مسیر خود را برای راهاندازی یک باشگاه هنری در نیویورک باز کرد و تا یک قدمی تاسیس آن پیشرفت داشت. راه ناهموار آنا تنها به کمک برندینگ، سلبریتیسازی و بازاریابی دیجیتال ممکن شد. اگرچه در نهایت پلیس او را دستگیر کرد و به زندان سپرده شد.
بررسی سریال جعل آنا
سریال جعل آنا بصیرتهای درخشانی درباره مطالعات رسانه و عرصههای جدید در ارتباطات دارد، که این نوشتار قصد دارد برخی از آنها را مرور کند:
۱- روزنامه نگاری تحقیقی دیجیتال:
ویوین، خانم روزنامهنگاری است که پس از یک مجادله اخلاقی در کارهای سابق خود به سراغ پروژه آنا رفته است. او اگرچه اطلاعات زیادی از پرونده آنا و شرح کلاهبرداریهای او ندارد، اما با دقت در عکسهای سلفی و پستهای اینستاگرامی آنا میتواند شخصیتهای حاضر در پرونده را که به آنا مربوط میشوند، شناسایی کند و به سراغشان برود. اینستاگرام به نوعی میدان تحقیق ویوین شده است و تصاویر و کپشنها به عنوان دادههای آغازین و مویدات کار او به شمار میروند.
۲- جامعه در پلتفرمتنیده در سریال جعل آنا :
تمام مسائل سریال پیرامون پلتفرمهای نوظهور شکل گرفته است. نامزد سابق آنا بدون هیچ ایدهای، در سخنرانیهای تِد برجسته میشود و سرمایه جمع میکند و در سیلیکونولی به مهمترین گزینه برای تبلیغ بدل میشود. آنا به واسطه اینستاگرام و در اینستاگرام مهم میشود و تمام زندگیاش را برای اینستاگرام دارد و برای اینستاگرام پول خرج میکند و به خاطر اینستاگرام به دادگاه میرود. این سریال نیز مانند خیلی از آثار هنری و رسانهای تولید شده در سالهای اخیر به ما میگوید که دیگر اساسا رسانهای شدن به عنوان یکی از فرافرایندهای مدرنیته موضوعیت ندارد، بلکه جامعه در رسانه تنیده و پلتفرمی شده است که باید محل تامل قرار بگیرد. طبیعتا و منطقا ما جامعه جدید و جرمهای نوظهور سروکار داریم، و اخلاق و قانون در نسبت با پلفترم و مسائلش به روزرسانی نشدهاند.
۳- در فرهنگ شهرت پشت صحنه وجود ندارد:
هر کدام قسمتهای ۹ گانه سریال جعل آنا با این جمله آغاز میشد که تمام بخشهای این داستان واقعی است، به جز قسمتهایی که ساختگی است! عجیبتر از این ادعا، واقعیت زندگی آنا بود که ویوین تمام تلاش خود را کرد تا به آن دست یابد، با این حال در مواجهه با آن یک پیروزی نصفهنیمه به دست آورد. گزارش روانپزشک بیمارستان لسآنجلس به تنهایی توضیحدهنده آنا نبود، زیرا معلوم نیست آنا آن حرفها صادقانه بیان کرده است، یا تنها جهت خلاص شدن از دست دکتر آن ادعاها را کرده است. دوستان آنا درباره ویژگیهای زندگیاش حرفهای ضد و نقیضی میزنند و عملا یک تصویر کامل از آنا به دست ما نمیدهد. تیتراژ ابتدایی فیلم نیز تصویر آنا را در حالی نشان میدهد که از مجموعهای از سلفیها و پستهای اینستاگرام او تشکیل شده است. به نظر میرسد آنا به این ایده مهم در جامعه نمایشی پی برده بود که دیگر هیچ پشت صحنهای وجود ندارد و همه چیز تبدیل به صحنه نمایش شده است و همه افراد تبدیل به بازیگرانی شدهاند که در آن نقش بازی میکنند. سیاست، اقتصاد، دین، هنر و حتی الهیات به اجزایی از این میزانسن تعلق دارند.
۴- شهرت غیراخلاقی است اما جرم نیست:
در سریال جعل آنا ، بخش مهمی از جرمهایی که آنا به آن متهم شده است، نوعی دروغ به حساب میآید. جرم آنا این است که آنچه ناواقعی است را واقعی جلوه داده است. اما خودمان بهتر میدانیم در این جامعه دیجیتالی، عملا ما با یک نوع از واقعیت سروکار نداریم که بخواهیم واقعی جلوه دادن واقعیت را جرم تلقی کنیم. حداقل میتوانیم بگوییم که در روایت یکی از فیلسوفان معاصر، یعنی اسلاوی ژیژک، تحت تاثیر روانکاوی لکانی، با چهار نوع از واقعیت که شامل واقعیت واقعی، واقعیت مجازی، مجاز واقعی و مجاز مجازی طرف هستیم. طبیعتا شکل قدیمی اخلاق عمومی که دروغ را مردود میشمارد، در این جا به کار ما نمیآید، زیرا سه شکل از واقعیت جدید را مجبور است طرد کند. قانون نیز در همین جا به بحران میخورد، زیرا شهرت جرم نیست، استفاده از فیلترهای رنگی عمل مجرمانه به حساب نمیآیند، اما با آن میتوان کلاهبرداری کرد! نکته عجیب و بامزه ماجرا در مواجهه با سلبریتیها و فرهنگ شهرت نیز در همین جا است، که چگونه میتوان با قانون و اخلاق، شهرت و سلبریتی را قضاوت کرد؟ به نظر میرسد دانشهای انتقادی پیش از اخلاق و قانون به این پرسش پاسخ دادهاند.
۵- معنای زندگی در جامعه نمایشی:
هدف آنا از کارهایش چه بود؟ آیا او تنها شهرت را میخواست؟ چه چیزی زندگی را به عنوان عاملی انگیزهبخش برای آنا عمل میکرد؟ به نظر میرسد در سریال جعل آنا روی صحنه بودن تمام خواسته آنا بود و احتمالا بخشی از ماجرای معنای زندگی در جامعه نمایشی به همین جلب توجه گره خورده باشد. مادامی که دیگران به ما توجه کنند و تحسین دیگران را برای خود بخریم و لایک و کامنت دریافت کنیم، زندگیمان در جامعه نمایشی معنادار خواهد بود. طبیعتا سرمایه زیادی برای حضور در جامعه نمایشی لازم است. مشکل آنا این بود که به قدر کافی پول نداشت تا برای همیشه سلبریتی باشد.
این نوشته از سری نوشته های نقد فیلم های سایبرپانک می باشد که میتواند مطالب مشابه را در داخل سایت سایبر پژوه مطالعه نمایید.