اتمپانک، بمب اتم در سینما: عناصر سینمای سایبرپانک (قسمت ۱۱)
فیلمهایی که درباره بمب اتم هستند، ذیل سینمای اتمپانک قرار میگیرند. هماکنون یکی از مهمترین فیلمسازهای جهان یعنی کریستوفر نولان درباره مخترع بمب اتم، اوپنهایمر فیلم ساخته است و بمب اتم نیز در آن حضور جدی و فعال دارد. پس سایه هولناک اتمپانک کماکان بر سر سینمای سایبرپانک افکنده شده است. در یازدهمین قسمت عناصر سینمای سایبرپانک قرار است درباره اتمپانک و بمب اتم در سینما توضیحاتی داشته باشیم. با بررسی برخی از مهمترین فیلمهای اتمپانکی میخواهیم به مهمترین ویژگیهای حضور بمب اتم در سینما نائل شویم. میتوان سه خصیصه اصلی اتمپانک و حضور بمب اتم در سینما را اینگونه نام برد: ۱- هراس از بمب اتم، ۲-آخرالزمان سیاسی، ۳- نبرد غولهای هستهای.
بمب اتم در جهان ما تبدیل به عنصر بازدارنده جنگهای بزرگ شده است. هر قدرتی که بمب اتم داشته باشد، خودش را در یک لیگ رقابتی میبیند که دیگر هر کسی جرأت زورآزمایی با آن را ندارد. تاثیراتی که بمب اتم بر روی ذهن و تخیل انسانها گذاشته، تردیدهایی را درباره کلانروایتهایی مثل انسانیت، عدالت، آزادی، رستگاری و… ایجاد کرده است. مثل این پرسش که آیا موجودی که میتواند در یک چشم برهمزدن چندصدهزار نفر انسان بیگناه را به قتل برساند، آیا اساسا موجودی است که طینتش را با خوبی سرشتهاند؟ این تردیدها و پرسشها به سینما نیز راه پیدا کردند و در یکی از شاخههای سینمای سایبرپانک متعین شدهاند و ما امروز آن را با اتمپانک میشناسیم. فیلمهایی که درباره بمب اتم هستند، ذیل سینمای اتمپانک قرار میگیرند. هماکنون یکی از مهمترین فیلمسازهای جهان یعنی کریستوفر نولان درباره مخترع بمب اتم، اوپنهایمر فیلم ساخته است و بمب اتم نیز در آن حضور جدی و فعال دارد. پس سایه هولناک اتمپانک کماکان بر سر سینمای سایبرپانک افکنده شده است. در یازدهمین قسمت عناصر سینمای سایبرپانک قرار است درباره اتمپانک و بمب اتم در سینما توضیحاتی داشته باشیم. با بررسی برخی از مهمترین فیلمهای اتمپانکی میخواهیم به مهمترین ویژگیهای حضور بمب اتم در سینما نائل شویم.
احتمالا مهمترین فیلم حاضر درباره اتمپانک، فیلم سینمایی «دکتر استرنجلاو» است. استنلی کوبریک که به فیلسوف کارگردانها نیز شهره است، در این فیلم جنگ جهانی فاجعهباری را نشان میدهد که به شکلی اتفاقی و به دلیل بیکفایتی رخ میدهد. این فیلم آخرالزمانی سیاسی را نشان میدهد که بمب اتم تبدیل به ماشین قیامت شده است. لحن کمدی و تیز فیلم سینمایی «دکتر استرنجلاو» به تنه قدرتهای سیاسی بزرگ میزند و استفاده از آن را با تلخند نکوهش میکند.
آندره تارکوفسکی نیز که به نقاش سینما مشهور است، در فیلم سینمایی «ایثار» شاهکار دیگری درباره بمب اتم را خلق کرده است. این فیلم چشمانداز وحشتناکی از بمب اتم را به تصویر میکشد. بهرهمند شدن این فیلم از تصاویر ناب طبیعی این گمان را ایجاد میکند که گویی تارکوفسکی میخواهد اثرات بمب اتم بر روی طبیعت و بشریت را به مخاطبان خود نشان بدهد. فیلم دیگری نیز که به این فیلم بسیار شباهت دارد، فیلم سینمایی «وضعیت رفع خطر» است و قصهای تقریبا مشابه دارد، با این تفاوت که کاملا جدی است و از لحن طنز خبری نیست. سیدنی لومت کارگردان مشهور تاریخ سینما در این فیلم تنش هستهای میان شوروی و آمریکا را به تصویر میکشد. فیلم سینمایی «وضعیت رفع خطر» فیلمی درخشان و دلهرهآور است که به شکلی قابلباور به پیامدهای حقیقی خطای انسانی در عصر اتم و انرژی هستهای میپردازد.
در سینمای اتمپانک ژاپن و ژاپنیها بسیار مهم هستند، زیرا نخستینبار بمب اتم توسط آمریکا بر روی شهرها و شهروندان ژاپنی به کار رفت. در میان نامهای ژاپنی پیش از هر شخص دیگری نام آکیرا کوراساو با لقب سامورایی سینما در سینمای اتمپانک اهمیت دارد. آکیرا کوروساوا توجه خود را در این درام کلاسیک به مسأله وحشت از جنگ هستهای و خطرات آن معطوف داشته است. او مشخصا روی اثر روانشناختی اضطراب ناشی از بمب اتمی روی مردی تمرکز میکند که زندگیاش با آن چیز که او بهعنوان تهدید حملهای بالقوه قلمداد میکند، دگرگون میشود. فیلم سینمایی ژاپنی دیگر، «باران سیاه» است که نهتنها با مقوله قربانیشدن نجاتیافتگان از بمباران سر و کار دارد، بلکه به طریق نادرستی که جامعه ژاپن با بازماندگان رنجدیدهی انفجار هستهای برخورد میکند، هم میپردازد. آلن رنه کارگردان مشهور فرانسوی و از چهرههای ماندگار موج نوی سینمای فرانسه در فیلم سینمایی «هیروشیما عشق من» یکی شاهکارهای سینمای عاشقانه را نیز خلق میکند. هرچند او ژاپنی نیست اما بخشی از قصه او به ژاپن پیوند میخورد. این فیلم که در هیروشیما و درست بعد از حادثهی وحشتناک اتمی در این شهر در خلال جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، در میان خاطرات دو شخصیت اصلی داستان جریان دارد و به این موضوع میپردازد که چگونه تمامی تجارب یک عمر زندگی، با یک حادثهی ترسناک و تکاندهنده رنگش عوض میشود.
تصویر جهان پساآخرالزمانی به شکلی مستند نیز در فیلم سینمایی «رشتهها» قابل مشاهده است. داستان این فیلم حول محور نبردی بین آمریکا و شوروی میچرخد، اما عمدتا نتایج حاصل از این نبرد را در شهر کوچک شفیلد در کشور انگلیس بررسی میکند. تجسمها از زمستان هستهای به شکل تکاندهندهای واقعی است و این مراقبه و تفکر در باب تأثیرات فرهنگی و اجتماعی جنگ هستهای بسیار وحشتناک است. هرچند با فرم مستند نیز درباره بمب اتم آثاری ساخته شده است. یکی از مهمترین مستندهای اتمپانکی «جنگ و صلح» نام دارد. این مستند به آزمایشهای اتمی هند و پاکستان میپردازد. جهان پساآخرالزمانی را در فیلم سینمایی «جاده» نیز میتوان مشاهده کرد. این فیلم سینمایی بر اساس رمان برنده جایزه و تحسین شده نوشته کورمک مککارتی ساخته شده است و داستان در مورد پدر و پسری است که در دنیای آخرالزمانی پس از جنگ هستهای پرسه میزنند و در پی نجات خود هستند.
در عرصه انیمیشن نیز آثار قابل قبولی درباره بمب اتم ساخته شده است. برای مثال میتوان از انیمیشن «وقتی که باد میوزد» نام برد. داستان این انیمیشن دربارهی یک زوج سالمند در روستایی در کشور انگلیس است. وقتی آنها از یک حمله هستهای قریبالوقوع مطلع میشوند، سعی میکنند تا خود را برای عواقب ناشی از آن آماده کنند اما در برابر کاهش خطر این فاجعه برای خود و زندگیاشان، دست خالی هستند. بعد از اینکه حملهی اولیه به پایان میرسد، اثرات ویرانگرش این زوج ساده را هم در برمیگیرد و این انیمیشن با جزئیاتی دلخراش، این فاجعه انسانی را به تصویر میکشد. همچنین از انیمههای ژاپنی که حال و هوای اتمپانکی دارند، میتوان به «دزرتپانک» اشاره داشت. داستان «دزرتپانک» از این قرار است که پس از رخ دادن فاجعهای اتمی، ژاپن به صحرایی سوزان تبدیل شدهاست که مردمان آن با سختی و مشقت بسیار به زندگی حقیرانه خود ادامه میدهند. در این سرزمینهای سوزان، قانون و حکومت مستحکمی وجود ندارد و گروههای خلافکار و بیقانونیهای زیادی وجود دارد. افراد و شرکتهایی با حفاری در شهرهای خرابشده توانستهاند کمی به علم پیشینیان پی برده و برخی از جنگافزارهای آنها را شبیهسازی کنند. انسانها بدون تجهیزات کافی نمیتوانند هوای داغ صحرا را برای مدتی طولانی تحمل کنند به همین دلیل تجهیزات و لباسهایی ایجاد شده که به خنکتر شدن افراد کمک میکنند ولی معمولاً بسیار گران هستند و هرکسی توان خرید آنها را ندارد.
«مسیر معجزه» فیلم سینمایی دیگری است که درباره اتم پانک و تاثیرات بمب اتم ساخته شده است. در اغلب فیلمهای اتم پانکی، سر رشته امور بمب اتم در دست مأموران دولتی و سیاستمداران است، اما «مسیر معجزه» موفق میشود تا بخشی از قدرت را در دستان یک شهروند عادی قرار دهد. وقتی که یک مرد عادی اهل لسآنجلس به صورت اتفاقی محتوای یک مکالمه تلفنی تصادفی را میشنود، خود را در یک موقعیت سخت و در تلاش برای نجات بشریت از ویرانی پیدا میکند.
فیلم سینمایی «سندرم چین» نیز جزو آثار اتمپانکی قلمداد میشود. در این فیلم به مخاطب توضیح داده میشود که چگونه مجموعهای از اقدامات میتواند منجر فاجعهای اتمی شود. این فیلم که به جای اینکه یک فیلم علمی باشد، بیشتر یک تریلر واقعگرایانه است. داستان این فیلم از این قرار است که طی بازدیدی از یک نیروگاه هستهای در کالیفرنیا، یک تیم خبری از واقعهای گزارش تهیه کردند که از مشکلات جدی ایمنی در یک نیروگاه پرده برمیداشت. با اطلاع از طبیعت مرگبار ریسککردن، گزارشگران سعی کردند تا آگاهی عمومی دربارهی ظرفیت این بمب ساعتی را که هر لحظه امکان انفجار در بین آنها را دارد، افزایش دهند.
در مجموع و با توجه به توضیحات فوق میتوان سه خصیصه اصلی اتمپانک و حضور بمب اتم در سینما را اینگونه نام برد:
۱- هراس از بمب اتم: تقریبا میتوان گفت که تمام آثار اتمپانکی در سینما نسبت به بمب اتم و استفاده از آن هراس دارند و درباره آن هشدار میدهند. بعید است که اثری را بتوان پیدا کرد که با قاطعیت تمام از بمب اتم و استفاده از آن دفاع تمام قد کند. این نگاه منفیگرایانه باعث شده است که بمب اتم در سینما به هیچوجه چهرهای دوستداشتنی و مطلوب نداشته باشد، هرچند شاید در واقعیت جهان سیاسی چنین ذهنیتی برای سیاستمداران و برخی از طرفداران گروههای سیاسی وجود نداشته باشد.
۲- آخرالزمان سیاسی: بمب اتم میتواند به پایان جهان بیانجامد و در فیلمهای اتمپانکی نیز بارها به این قضیه اشاره شده است. تنها تفاوت درباره نگاه به رقم خوردن آخرالزمان سیاسی در فیلمهای اتمپانکی است. برخی از آثار لحظاتی قبل از پایان جهان را نشان میدهند و بعضی از فیلم به جهان پساآخرالزمان نیز اشاره دارند.
۳- نبرد غولهای هستهای: در فیلمهای اتمپانکی سیاستمداران دیوانه و نظامیهای جاهطلب نقشآفرینی جدی دارند. هرچند معمولا این افراد از ایالات متحده آمریکا یا شوروی هستند، اما تیپ اجتماعیشان معمولا از این دو رده خارج نیست. این نکته را نیز باید ذکر کرد که اوج سینمای اتمپانک در آخرین سالهای حکومت شوروی رقم خورد و اتمپانک به عنوان یکی از محصولات جنگ سرد نیز شناخته میشود.
در پایان باید یادآوری کرد که اگرچه شوروی سقوط کرد و رقیب جنگ سرد آمریکا از شوروی به روسیه، ایران و چین تغییر یافت، اما بیم و هراس از بمب اتم کماکان در سینما وجود دارد.