اقتصاد و سیاست سایبریفرهنگ سایبری

چگونه اقتصاد فرهنگ را می‌بلعد؟

نقدی بر تولیدات رسانه‌ای «تی‌وی پلاس»

تی وی پلاس در اصل همان مسیری را می رود که سالها پیش VICE طی کرده بود. این رسانه ها تمرکز اصلی خودشان را بر «جلب توجه» مخاطب گذشته اند و به همین دلیل حرکت روی خطوط قرمز، توجه به حاشیه ها و پرداختن به موضوعات جنجالی از اصلی ترین رفتارهای آنهاست. این سوء استفاده از اقتصاد توجه، باعث می شود تا رسانه هایی مانند وایس و تی وی پلاس تبدیل به متهم اصلی تغییرات منفی در سبد مصرفی مخاطبان شوند. به بیان دیگر، این رسانه ها با ایجاد تغییرات نامحسوس ولی طولانی مدت و ماندگار، ذائقه مخاطبان را به قیمت روی اوج ماندن خودشان تنزل داده اند.

به قلم: سید محمد یحیی هاشمی

در بخش اول کمی از تاریخچه و مسیر رسانه مشهور VICE را مرور کردیم. هر چند امروز خیلی از افراد ادعا می کنند که VICE در آستانه ورشکستگی و نابودی است، اما نقش این رسانه در میان رسانه های فرهنگ عامه قابل انکار نیست. در این بخش می خواهیم مروری داشته باشیم بر رسانه مشهور «تی وی پلاس». البته مسئله این نیست که تی وی پلاس در چه سالی و توسط چه کسی افتتاح شد. دانستن این اطلاعات کار سختی نیست و با یک جستجوی ساده می توانیم پاسخ این سوال را پیدا کنیم. اما در اینجا عمدا از روی این سوال عبور می کنیم تا به مطلب مهم تری اشاره کنیم.

تی وی پلاس مثل تقریبا تمام رسانه های مشابه خودش با ویدئوهای جنجالی و موضوعات اصطلاحا «داغ» به شهرت رسید. حواشی زندگی خصوصی بازیگران، مصاحبه های پر سر و صدا و پرداختن به سوژه های جنجالی ترفندی بود که تی وی پلاس را تبدیل به یک رسانه پر سر و صدا کرد. البته اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم این موضوعات همیشه سروصداهای خاص خودشان را داشته اند. طوری که سالها پیش از دوران اینترنت، مجله های زرد با چاپ پرتره بازیگران جوان و انتشار محتواهای جنجالی همین نقش را بر عهده گرفته بودند. تفاوت تی وی پلاس، حرکت آشکار بر لبه خطوط قرمز بود. هر چند با گسترش اینترنت و شبکه های مجازی، حرکت روی خطوط قرمز و عبور از آن به سادگی برای هر مخاطبی امکان پذیر شده بود؛ اما ورود یک رسانه سازمان یافته «درون مرزهای فرهنگی ایران» پدیده جدیدی محسوب میشد. در این معنا، تی وی پلاس نقشی را بازی کرد که جای خالی اش مدت ها احساس می شد.

با کنار رفتن دولت دهم و شروع دولت سیزدهم، فضای فرهنگی کشور نیز حال و هوای متفاوت تری را تجربه کرد. گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی، مطرح شدن گفتمان مذاکره با آمریکا و تعامل با دیگران، باز شدن درهای ایران به روی جهان و … همگی نشان دهنده تغییری بودند که فضای فرهنگی ایران را تحت تاثیر قرار داده بود. یکی از مهم ترین تغییرات آن روزها، فرآیندی بود که از آن با عنوان «نرمال شدن» تعبیر می کنند. نرمال شدن یعنی پذیرش فرهنگ جهانی به رسمیت شناختن «جهانی شدن فرهنگ». در همین نقطه است که پدیده ای مانند تی وی پلاس به رسانه های مشابه خودش در سراسر جهان مرتبط می شود. در حقیقت رسانه های مثل تی وی پلاس و VICE تافته هایی جدا بافته نیستند؛ بلکه اتفاقا نمونه های معناداری از یک ژانر رسانه ای محسوب می شوند؛ یکی در آمریکا و به عنوان پیشگام رسانه های فرهنگ عامه در جهان، و یکی دیگر در ایران و به عنوان پیشگام رسانه های فرهنگ عامه در ایران. تمام این رسانه ها روی مدارهای مشترکی گردش می کنند: جذابیت، جذب مخاطب، جنجالی بودن، موضوعات حاشیه ای و …

البته ممکن است برخی به درستی اشاره کنند که پیش از این رسانه ها (مثلا VICE) رسانه های دیگری هم بوده اند که در حوزه فرهنگ عامه فعالیت کرده اند. این نکته کاملا صحیح است و طبیعتا صحبت از اینکه رسانه های فرهنگ عامه دقیقا از چه زمانی شروع به کار کردند بسیار دشوار است. اما مسئله اینجاست که بعضی از رسانه ها به دلیل تغییر یا تمایز قابل اشاره ای که دارند، به عنوان «نماد» یک وضعیت شناخته می شوند. تنها با این عینک است که می توانیم تی وی پلاس را مرحله ای جدید از رسانه های مربوط به فرهنگ عامه در ایران معرفی کنیم.

با این توضیحات می توانیم به مسئله مهم و اساسی بازگردیم: این رسانه ها (VICE، تی وی پلاس و …) از جان ما چه می خواهند؟ آنها چه چیزی به ما می دهند و در عوض چه چیزی از ما خواهند گرفت؟

پاسخ به تمام این سوالات در یک کلمه وجود دارد: «توجه». امروز تمام پلتفرم ها و غول های رسانه ای به دنبال این هستند که هر چه بیشتر و تا جایی که ممکن است توجه مخاطبان را به خودشان جلب کنند. توجه مخاطب، واحد پولی دنیای رسانه هاست. فرهنگ عامه نیز فرهنگی است که «جلب توجه» را به عنوان بزگترین منبع درآمد به رسمیت می شناسد. بنابراین به هر میزان که رسانه های جدید نفوذ بیشتری پیدا کنند، و به هر اندازه ای که فرهنگ عامه (در معنای جدید آن) مورد پذیرش افراد بیشتری در جامعه باشد، انواع و اقسام روش های جلب توجه مشروعیت پیدا می کنند.

اگر مطالب بالا بپذیریم، پس احتمالا باید بگوییم اشخاصی که در مدت کوتاهی در اینستاگرام مشهور می شوند (یا ویدیوهایشان اصطلاحا وایرال می شود) حتما موفق تر از نمونه هایی مانند تی وی پلاس و … هستند. اما در اینجا یک تفاوت اساسی وجود دارد. مثلا پسر جوانی که با خواندن شعر «گل منو اذیت نکنید» به شهرت می رسد، نهایتا در مدت زمان چند هفته می تواند گوشه کوچکی از سبد مصرف فرهنگی ما را اشغال کند. اما رسانه هایی مانند تی وی پلاس اساسا نوع سبد مصرف مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف این نوع رسانه ها افزایش کمی و رقمی مخاطبان نیست (البته حتما چنین قصدی دارند اما تنها هدفشان نیست) بلکه هدف اصلی آنها شکل دادن به ذائقه مخاطب است. به بیان دیگر، می توانیم بگوییم این رسانه ها، رسانه های «مولف» هستند. رسانه های مولف هر چند خودشان زاییده شرایط فرهنگی خاصی هستند، اما بر روی محیط پیرامون نیز اثر می گذارند و تغییرات نسبتا طولانی مدت ایجاد می کنند.

به همین دلیل شاید در مواجهه با این نوع رسانه ها، توجه به تعداد مخاطبان یا آمارهایی مانند آن خیلی راهگشا نباشد. راه صحیح برخورد و قضاوت با رسانه هایی از این دست، توجه به شبکه معنایی است که در نسبت با این رسانه ها وجود دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا