رخدادهایِ باخاصیت
رخدادها نه زمان، نه خاصیت، نه شی و نه واقعیتاند. اما ۀن چیزی که اهمیت دارد نوع بودن زمان، خاصیت، شی و واقعیت است. رسانه وظیفه توصیف و روایت این "نوع بودن" را برعهده دارد.
سایبرپژوه– هستیشناسی رسانه:رخدادها در مقابل خاصیتها و زمانها
یکی از مسائل اساسی در حوزه رسانه درک مسئله رخداد[۱] است. چرا که اساسا رسانهها در حاشیه رخدادها شکل گرفتهاند و اگر رخدادی نباشد چیزی وجود ندارد که رسانه حد وسط آن شود. رسانه اساسا فهمی از رخداد است و تلاش میکند تا رخدادها را به گونهای که خود دوست دارد سامان دهد. ما در اینجا طی یک سلسله مطالب ابتدا به فلسفه رخداد پرداخته و سپس به نسبت بین رخداد و رسانه میپردازیم. در ادامه به سومین قسمت از بحث فلسفه رخداد وارد شده و طرح مسئلهای برای فهم آن میکنیم. متن زیر ترجمه ایست از مدخل فلسفه رویداد دانشنامه استنفورد.
۳.۱- رخدادها در برابر خاصیتها
سومین مقوله متافیزیکی که با آن، رخدادها مقایسه میشوند خاصیتهاست. اگر رخدادها اموری انضمامی و منحصر به فرد[۲] باشند در نتیجه نمیتوان آنها را برابر با خاصیتها دانست زیرا معمولاً خاصیتها به عنوان کلیتها[۳] (امور جهان شمول) شناخته میشوند. چیزهای منحصر به فرد وجود دارند یا اتفاق میافتند درحالیکه کلیتها دوباره تکرار میشوند و دوباره اتفاق میافتند. با این حال، برخی از فلاسفه به این شهود اعتبار بخشیدهاند که برخی رخدادها مثل طلوع خورشید تکرارپذیر هستند. از این رو، طبیعی است که رخدادها را بیش از اینکه شبیه به امور منحصر به فرد قملداد کنند بیشتر شبیه به خاصیتها میدانند. به طوریکه بعضاً آن را کافی میدانند تا رخداد را به عنوان نوعی از خاصیت قملداد کنند مثلاً به عنوان خواص لحظهها یا فرجههای زمان و… . با داشتن چنین نگاهی، رخداد طلوع کردن خورشید، خصیصهای از بودن در فرجه زمانیای است که در آن، خورشید طلوع میکند. به عنوان توصیف گونههای مختلف رخداد، غیر مناقشه برانگیز به نظر میرسد که یک نفر رخدادهای ویژه را به عنوان نشانههایی از یک نوع متناظر تفسیر کند. چنین تعبیری به ایده «رخداد به مثابه تمثل خاصیّت» نزدیک است که پیشتر ذکر آن گذشت. امّا اگر قرار است که رخدادها را به عنوان خواص جهان شمول و کلی در نظر گرفت باید فراتر از واقعیتهای غیرمناقشه برانگیز رفت و وجود نشانههای یک واقعه را به صورت یکجا انکار کرد. (حتّی هنگامی که به رخدادهای خاصی از قبیل طلوع خورشید میرسیم که امروز صبح اتفاق افتاد چنین رخدادی به خودی خود جهانی است، اگرچه کلیّت آن از چنان نوع محدود و از درجهای از تکینگی برخوردار باشد که فقط یک بار اتفاق افتد).
یک دیدگاه محتمل درباره خاصیتها این است که آنها جهان شمول -کلی- نیستند امّا در عوض جزئیات خاصی از یک نوعیت خاص هستند. در این نگاه، سرخی این سیب متفاوت از سرخی هر چیز دیگری است نه به خاطر فردیّت شدیدش بلکه به خاطر اینکه سرخی فقط این سیب است. سرخی این سیب بودن اینجا و هم اکنون اتفاق میافتد مکان و زمانی که آن سیب وجود دارد. به طریق مشابه، طلوع امروز صبح خورشید هر چند از لحاظ کیفی مشابه باشد امّا به لحاظ عددی متفاوت از هر طلوع دیگر آن است. اگر این مطلب پذیرفته شود این دیدگاه که رخداد = خاصیت با این دیدگاه که آنها زمانمند و فضامند[۴]واقع میشوند مطابقت دارد. در نتیجه یک رخداد، یک خاصیت ویژه است که در بستری از زمان و مکان قرار گرفته است. یکبار دیگر، این برداشت بسیار نزدیک است به همان ایده رخداد به مثابه استنساخ و تمثل ویژگیها، اگرچه اصطلاح استنساخ یا تمثل تصویری از خاصیت به مثابه کلیت را ارائه میدهد.
۴.۱- رخدادها در مقابل زمانها
این شهود که رخدادها خاصیتهای زمان هستند میتواند براساس لوازم متافیزیکی دقیقتری همچون آنات زمانی یا فرجهها تبیین کرد. به عنوان مثال، طلوع خورشید در امروز صبح را میتوان با عبارت [i,φ] نشان داد که در آن، i بازه زمانی مربوطه (توصیف کننده «امروز صبح») است و φ نیز متناظر جمله «خورشید طلوع میکند». البته این مساله حق مطلب را در خصوص برخی از شهودهای ما درباره لوازم ابتدایی رخدادها ادا نمیکند مثلا ما شهوداً میفهمیم که رخدادها قابل درک هستند امّا زمان اینگونه نیست. با این حال، به موجب موجود بودن برخی نظریات توسعه یافته در این زمینه، چنین قرائتهایی در نگاه تقلیل گرایانه جذاب است. یک برداشت کلیتر این است که رخدادها را براساس ناحیههای فضامند و زمانمند توصیف کند و مثلا بین طلوع خورشید در لندن و پاریس تفاوت قائل شود.
با این حال، رابطه بین رخدادها و زمانها را در جهت عکس نیز میتوان در نظر گرفت. اگر رخدادها به عنوان مقولههای پیشین به لحاظ هستیشناختی در نظر گرفته شوند آنگاه میتوان فرجههای زمانی را جدا کرد و به عنوان موجودات مشتق شده در نظر گرفت. کلاسیکترین رویکرد این چنینی، آنات زمانی را به مثابه بیشترین مجموعه رخدادهای دو به دو همزمان[۵]در نظر میگیرد.
-
انواع گونههای رخدادها
۲.۱. فعالیتها، اجرا و تکمیل کردن[۶]، دستاوردها و حالات[۷]
فلاسفهای که با مفهوم رخداد به مثابه امور انضمامی[۸] موافق هستند به لحاظ نوعی چهارتا از این انواع مختلف امور انضمامی را بر میشمارند. یک گونهشناسی کلاسیک چهار نوع را از هم تمایز میبخشد: فعالیتها، به انجام رساندنها، دستاوردها و کیفیات. یک فعالیت همچون سربالایی رفتن جیمز، یک رخداد یکنواخت است به طوریکه رخدادهای فرعی ذیل آن، نیز همان توصیف از فعالیت را برآورده میسازند و هیچ نقطه پایان طبیعی یا نقطه اوجی ندارند. به انجام رساندن، چیزی است مثل بالارفتن جیمز از کوه که میتواند در بردارنده حد اعلی باشد امّا هرگز یکنواخت نیست [چون برخلاف یکنواختی طول انجام کار حد اعلی یا نقطه پایان دارد].
دستاورد مثل رسیدن جیمز به نوک قله که همیشه آنی است و حالت -مثل دانستن جیمز این نکته را که نزدیکترین راه چیست- چیزی یکنواخت است و میتواند در طول زمان هم امتداد یابد امّا دلیلی برای طرح این سوال که چقدر به طول میانجامد یا اینکه به حد اعلی خود میرسد یا خیر؟
گاهی اوقات تکمیل کردنها و دستاوردها در قالب یک مقوله یگانه از نمایشها[۹] گرد میآیند. گاهی اوقات دستاوردها را به طور خلاصه معادل رخداد میگیرند و دیگر انواع رخدادهای فوق الذکر را در یک دسته از موجودیتهای به لحاظ زمانی گسترده میآورند و آن را روندها[۱۰] مینامند.
برخی نویسندگان نیز با اشاره به تمایز ارسطویی بین بالقوه و بالفعل[۱۱] ملاحظاتی صوری[۱۲] را جهت طبقه بندی پیشنهاد میکنند. ایده این است که افعال مختلف انواع مختلفی از رخدادها را توصیف میکنند: فعلی که حالت ادامهدار نداشته باشد مثل know با حالات (states) معادل است. افعالی که با حالت ادامهدار است به گونهای که مداومت حال حاضر دربردارنده گذشته نیز است مثل این جمله: «جیمز در حال سربالایی رفتن است» که شامل این جمله «جیمز سربالایی را قدم زد» نیز میشود اینها معادل فعالیتها[۱۳] هستند. همچنانکه افعالی که برای حالت ادامه دار هستند حالت منفی حال کامل را نیز دربردارند: جیمز درحال بالارفتن از کوه است شامل این هم هست که جیمز هنوز به قله صعود نکرده است و اینها معادل اجرا (به انجام رساندنها) است…تعدادی از نویسندگان این مراحل را طی کردهاند تا تئوریهای پیچیده زبانی را گسترش دهند.
[۱] event
[۲] individuals
[۳] universal
[۴] spatiotemporally
[۵] maximal sets of pairwise simultaneous events
[۶] Accomplishment
[۷] States
[۸] particulars
[۹] performance
[۱۰] processes
[۱۱] Energeia and Kinêsis
[۱۲] aspectual
[۱۳] activities