به یک کارگر با هوش مصنوعی نیازمندیم!
تقریبا در هیچ آکادمی یا مرکزی علمی یا حتی خدماتی نیست که دیگر نام «هوش مصنوعی» به گوش نرسد. برخی ها هشدار میدهند بعضی ها خوشحالند و بعضی ها ترسیده اند. مجله فوربز {forbs} به این گروه سوم پرداخته است. کسانی که احتمالا چند سال آینده بیکار خواهند شد و هوش مصنوعی آنان را خانه نشین خواهد کرد. آیا واقعا باید نگران بود؟ نتیجه یک نظرسنجی که به ما می گوید واقعا باید نگران باشیم.
ترجمه: سید رضا هاشمی
برخی از مدیران اجرایی بر این باورند که به لطف هوش مصنوعی تقریباً نیمی از مهارتهایی که در نیروی کار امروزی وجود دارد، تنها تا دو سال آینده کارایی خواهند داشت. این نتیجه شگفتانگیز از دل یک نظرسنجی از ۸۰۰ مدیر اجرایی و ۸۰۰ کارمند که توسط edX [1] منتشر شده، بیرون آمده است.
این مدیران اجرایی پیشبینی میکنند که تقریباً نیمی (۴۹٪) از مهارت هایی که امروزه در نیروی کار آنها وجود دارد در سال ۲۰۲۵ به کار نمی آید. تقریبا همین تعداد (۴۷٪) معتقدند که نیروی کار آنها برای محل کار آینده آماده نیستند. در این خصوص، احتمال به کار نیامدن برخی مهارتها در آینده، نتیجه شگفتآوری نیست که توسط نظرسنجی یک پلتفرم آموزشی حاصل شده است، اما بازه زمانی کوتاه مطرح شده، شگفت انگیز می باشد.
مدیران اجرایی در این نظرسنجی تخمین میزنند که طی پنج سال آینده، سازمانهای آنها بیش از نیمی (۵۶٪) از مشاغل غیر تخصصی را به دلیل هوش مصنوعی حذف خواهند کرد. علاوه بر این، ۷۹ درصد از مدیران پیشبینی میکنند که مشاغل غیر تخصصی دیگر وجود نخواهند داشت؛ زیرا هوش مصنوعی مجموعهای از نقشهای کاملاً جدید را برای کارمندانی که وارد فضای کار میشوند، ایجاد میکند. علاوه بر این، ۵۶ درصد میگویند که شغل های خودشان «به طور کامل» یا «جزئی» با هوش مصنوعی جایگزین میشود.
با این حال، برخی از مدیران صنعتی نیز هستند که نسبت به چنین پیشبینیهای بزرگ و سنگینی شک دارند. ریچارد جفتز، معاون اجرایی و مدیر کل HCL Software میگوید: «به نظر من، تأثیر فوری هوش مصنوعی بر مشاغل احتمالاً حداقلی خواهد بود. در حالی که بسیاری از شرکتها ادعا میکنند که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، واقعیت این است که بیشتر آنها هنوز در مراحل اولیه پذیرش آن هستند.» وی همچنین میگوید که با رشد هوش مصنوعی، انتظار تأثیر طولانیمدت بیشتری بر مشاغل داشته باشید.
در حالی که به قطع، هوش مصنوعی مشاغل و آینده شغلی را تغییر میدهد، اما میزان تأثیر آن بر مشاغل مبهم است. زیرا جایگزینی شغل ها با هوش مصنوعی یک موضوع ساده نیست. فردریکو براگا، رئیس بخش دیجیتال در Debiopharm میگوید: «بخش چالشبرانگیز ماجرا این است که پیشبینی دقیق مکان و زمان انجام این تغییر مسیر بسیار دشوار است. تقریباً هر حرفهای که روزانه به نوعی با یک فعالیت دیجیتال مرتبط است، باید اهداف شغلی خود را مجدداً تنظیم کنید. زیرا آنها و افراد اطرافشان، شروع به مشاهده تغییرات در فعالیت ها و فرآیندهای کاری روزانه خود خواهند کرد.»
در برخی موارد، ممکن است حتی تغییر مسیر مورد نیاز نباشد. جاناتان مارتین، رئیس WEKA، میگوید: «بهجای بازنگری مجدد در مهارتهای اصلی خود، یکی از مهارتهای شغلی بسیار ارزشمندی که باید یاد بگیرید این است که چگونه از ابزارها و فناوریهای هوش مصنوعی در حال ظهور به عنوان تقویتکنندهای برای بهتر کردن نقاط قوت خود استفاده کنید.» در واقع یک سوال که باید بپرسید این است که چگونه میتوانید از هوش مصنوعی استفاده کنید تا در کاری که در حال حاضر به بهترین شکل انجام میدهید، به تدریج بهتر شوید.
ویتوریو کرتلا ، مدیر ارشد فناوری در شرکت Procter and Gamble معتقد است که هوش مصنوعی ارزش خود را به عنوان هوش مصنوعی تقویت شده – نه مصنوعی – پیدا خواهد کرد. او میگوید: «بیشتر کاربردهای موفق هوش مصنوعی مهارتهای انسانی را تقویت میکنند، نه اینکه جایگزین آن بشوند.» وی ادامه میدهد: «آن جا که انسانها به دنبال ایجاد یک تفاوت هستند، مرحله تعریف مسئله است؛ یعنی همان تجزیه یک مسئله از طریق سؤالات کلیدی و شناسایی الگوها قبل از تلاش برای تعریف یک راهحل الگوریتمی.»
از سوی دیگر، نظرسنجی edX نشان میدهد که حتی تصمیمگیرندگان در بالاترین سطح هم نگران حل شدن وظایف خود در هوش مصنوعی هستند. در اینجا یک موضوع شگفت انگیز دیگر نیز وجود دارد: ۴۷٪ از مدیران C-Suite معتقدند “بیشتر” یا “همه” نقش های مدیرعاملی باید کاملاً خودکار شده و یا با هوش مصنوعی جایگزین شوند و حتی ۴۹٪ از خود مدیران عامل موافق این مسئله هستند.
در حالی که هوش مصنوعی ممکن است در برخی سطوح جایگزین تصمیمگیری انسانی شود، اما سازمانهای درگیر با این مسئله به برخی ویژگیهای پایدار خاص هم نیاز دارند که فقط انسانها میتوانند آنها را انجام دهند. جفتز میگوید: «رهبران، افراد کنجکاو و آنهایی که مهارتهای همکاری تیمی بالایی دارند، همچنان مورد تقاضا خواهند بود.» وی همچنین معتقد است: «پیدا کردن رهبران و افراد با مهارتهای قوی، چالش بزرگتری است که هوش مصنوعی مولد قادر به انجام آن نیست.»
براگا اعتقاد دارد با تکامل هوش مصنوعی، مهارتهایی که اهمیت بیشتری پیدا میکنند، تفکر انتقادی، هوش منطقی، هوش بین فردی و درون فردی و برنامهریزی و سازماندهی ساختاریافته را شامل میشوند. همچنین مهارتهایی که با تداوم بیشتر هوش مصنوعی در فعالیتهای کاری روزانه، کمتر مورد تقاضا واقع میشوند، شامل کارهای تکراری، فعالیتهای تحلیل و تفسیر و تولید محتوا میشوند.
طراحان نظرسنجی edX معتقدند که اگرچه هوش مصنوعی بسیاری از وظایف را از بین میبرد، اما اثربخشی مدیران را نیز افزایش میدهد و زمان آنها را برای فعالیتهای تجاری مهمتر آزاد میکند. فراتر از انجام وظایف ساده مانند آماده سازی ارتباطات اجرایی، هوش مصنوعی همچنین می توانند ایده هایی برای بازارها، محصولات یا مدل های تجاری جدید ارائه دهد. این فناوریها همچنین میتوانند به برنامهریزی و پیشبینی کمک کنند و نیز میتوانند از تصمیمگیری مبتنی بر داده پشتیبانی کنند.
به همین منظور، این نظرسنجی نشان میدهد که ۹۲ درصد از مدیران احساس میکنند که ارتقای مهارتهای هوش مصنوعی در یک تا دو سال آینده مهم است و همین درصد نیز در حال حاضر از هوش مصنوعی در نقشهای خود استفاده میکنند. نزدیک به هشت نفر از هر ده مدیر اجرایی (۷۹ ٪) از این مسئله می ترسند که اگر نحوه استفاده از هوش مصنوعی را یاد نگیرند، برای آینده کاری آماده نخواهند بود. طراحان نظرسنجی میافزایند: «در حالی که اکثر مدیران نسبت به تأثیر هوش مصنوعی بر کار خود خوشبین هستند، برخی اما از سرعت تغییرات نگران شدهاند».
جفتز معتقد است: «آشنایی با هوش مصنوعی و قابلیتهای آن متخصصان کسبوکار را قادر میسازد تا از پتانسیل آن بهویژه در زمینههایی مانند منابع انسانی، فروش و پشتیبانی استفاده کنند. در ماهها و سالهای آینده، انواع نقشها یا افراد حرفهای که بیشتر تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار میگیرند، در درجه اول رهبران ارشد فناوری اطلاعات خواهند بود که باید این فناوری را درک کنند.»
با این حال، جاناتان مارتین اعتقاد دارد: «همیشه نقشی برای یک ذهن خلاق و یک متفکر استراتژیک وجود خواهد داشت. ایدههای عالی و نوآوریهای تغییردهنده بازی همچنان مستلزم آن هستند که مردم لحظات روشن و چشماندازی بلندپروازانه برای نحوه اجرا داشته باشند. حتی با پیشرفت روزافزون برنامههای هوش مصنوعی مولد، باز هم کسی باید دستورات را ایجاد کند، نتایج را مدیریت کند و نحوه استفاده از خروجی را تعیین کند.»
مارتین می افزاید: «خلاقیت مورد نیاز برای حل مسئله، همچنان یک مهارت شغلی بسیار دست کم گرفته شده در هر صنعتی است. بدون شک، موانعی در سرتاسر زندگی شما ظاهر خواهند شد. بزرگ یا کوچک، خلاقیت، چابکی و سرسختی انسانی برای پرداختن به آنها به صورت استادانه لازم است. این یکی از حوزههایی است که با توجه به سالها تجربه در دنیای واقعی، جایگزین کردن آن با هوش مصنوعی ممکن است دشوار به نظر برسد.»
[۱] یک پلتفرم آموزشی آنلاین
منبع: forbes.com