فرهنگ سایبری

آیا قاب عمودی دوربین های موبایل آینده تصویربرداری را شکل می دهند؟

جستجو در اینستاگرام و دیدن کلیپ های تیک تاک و آشنا شدن با بخش ویدئوهای کوتاه یوتیوب همگی نشان دهنده حضور پررنگ ویدئوها و تصاویر عمودی در شبکه های اجتماعی هستند. اگر این روند رو به رشد را در کنار سابقه طولانی قاب های افقی تلوزیون و سینما قرار دهیم، آیا می توانیم از تغییر سلیقه زیبایی شناسانه کاربران تولیدات بصری صحبت کنیم؟ سوال اینجاست که قاب های عمودی تا چه اندازه می توانند دنیای توسعه یافته قاب های افقی را تکرار یا بازتولید کنند؟

ما انسان ها همیشه از نقطه خاصی به جهان نگاه کرده ایم. از ابتدای تمدن و هنگامی که انسان ها تلاش کردند مسائل درونی خودشان را به نحوی بیان کنند، مسئله برای اینکه چه طور می شود جهان را دید و جهان را بیان کرد آغاز شد. اگر از توصیف چهره و رفتار بگذریم، خط و نقاشی اولین ابزار های انسان برای ابراز مسائل درونیشان بود. با این حال، تا قرن ها بعد و هنگامی که رنسانس در اروپا و خصوصا ایتالیا آغاز شد، نقاشی ها نتوانستند یا نخواستند پرسپکتیو و زاویه دید طبیعی چشم را بازنمایی کنند. زیبایی شناسی قرون وسطی اینگونه بود که سنت های نقاشی و نگارگری پیش از عهد رنسانس عمدتا آنچه که انسان مطلوب مشاهده می کرد را ترسیم می کردند. به عنوان مثال برای نقاشان قرون وسطی، این مسئله که در ترسیم نقش انسان ایستاده می بایست اندازه طول دو دست باز شده با طول قد برابر باشد نکته مهمی بوده است و نوعی توازن را نشان می دهد. یا مثلا در نقاشی های مینیاتور ایرانی سوژه های نقاشی نه بر اساس دوری و نزدیکی و قواعد پرسپکتیو، بلکه بر اساس جهان شناسی و نوع نگاه نقاش به پدیده ترسیم می شدند و بزرگتر یا کوچک تر بودن سوژه ها در نقاشی بر اساس معیار های دیگری انجام می شد. با این حال در عهد رنسانس نقاشی طبیعت آنچنانی که چشم می بیند رشد زیادی پیدا کرد. احتمالا دلیل آن را باید در نگاه خاص جهان شناسی های پیش از رنسانس به انسان و عالم جستجو کرد. به هر ترتیب احتمالا نقاشان ایتالیایی اولین کسانی بودند که به نحوی سازمان یافته و در جنشی کلی به نقاشی های طبیعی و مقلدانه دست زدند. به این ترتیب در نزد آنها امر زیبا در پدیده ای متجلی میشد که اساسا در نسبت با طبیعت بیرونی طراحی و خلق شده بود.

قاب افقی یا قاب عمودی دروبین های موبایل ؟

پس از اختراع دوربین های تصویربرداری(که عکس و چه فیلم) مسئله زاویه دید به معناهای خاص پرسپکتیو به نقاشی ها محدود ماند. پس از اختراع این ابزارها مسئله ای بر سر «چگونگی» رجوع به سوژه و چگونه نشان دادن آن اهمیت پیدا کرد. دوربین این آزادی را به تصویربردار می داد که از هر زاویه ای به پدیده مقابلش بنگرد و دوربین نیز تصویری رئال از همان زاویه ارائه می کرد. در اینجا دو نکته بسیار مهم به وجود آمد: اول اینکه تکنولوژی تصویربرداری آن زمان چه محدودیت ها و چه امکاناتی را در اختیار تصویر بردار قرار می داده و سپس اینکه تصویربردار بر چه اساسی و با چه مبنایی که سوژه خود رجوع می کند. با حرکت به سمت سینما، قاب های مربعی نقش مهمی داشتند، با این حال بعدها قاب های افقی جای دهه ها در سینما حکمرانی کردند. قاب افقی و تصویر افقی نمایانگر «افقی تر» بودن زاویه دید و مسیر چشم بود که اتفاقا می توانست با کمک گرفتن از تکنیک ها و قواعدی مانند نسبت طلایی به نوع خاصی از زیبایی شناسی دست پیدا کند. به هر ترتیب نا به امروز قاب افقی به عنوان اصلی ترین قاب تصویر برداری مدتهاست تثبیت شده و جهانی از تکنیک ها و رویکردها را ذیل خود پرورش داده است.

قاب عمودی گوشی

پس از گذشت چندین سال از ظهور تکنولوژی های ارتباطی جدید مانند موبایل و ورود آنها به نسل های بعدی، دوربین و لنز نیز به کلیت دستگاهی به نام موبایل اضافه شد. طبیعتا به دلیل محدودیت های تکنولوژی روند قرار گیری لنز و کارکرد دوربین در موبایل مرحال متعددی پشت سر گذاشت. در حالی که دوربین های گوشی های اصطلاحا تاشو در حدود پانزده سال پیش کیفیتی بسیار پایین داشتند، امروزه می توان برخی از باکیفیت ترین فیلم های سینمایی را با برخی از گوشی های موبایل فیلم برداری کرد. با این حال، مسئله ای جدید تحت عنوان قاب عمودی گوشی که می تواند در کنار قاب افقی مورد استفاده قرار بگیرد اهمیت یافت. در برخی از مدل های موبایل دکمه خاصی برای شاتر در سمت راست آن طراحی می شد که بنا بر قاعده ای نانوشته اصرار داشت که دوربین را باید در حالت افقی قرار داد. اما ظهور اینستاگرام و پدیده ای مانند استوری و سپس ریلز، ابعاد جدیدی از قاب عمودی تصویر برداری را نشان داد. در اینجا دیگر افراد به تناسب ظرفیت پلتفرم های خود به ضبط فیلم ها و عکس ها با قابی عمودی روی آوردند. با این حال باید توجه داشت که تصویر عمودی مولود طراحی عمودی گوشی های موبایل نیز بود. به بیان دیگر، طراحان تلفن همراه که به دنبال ارتقای دیزاین موبایل ها بودند، نوعی از ابزار عمودی که بتواند به راحتی در دست جا شود و در جیب لباس قرار بگیرد را توسعه دادند. بنابراین موبایل های امروزی حاصل ترکیب نوعی تخیل و نیاز بود که بعدها قاب عمودی را نیز توسعه داد. با این توصیف، می توان سوالات بسیار مهمی در مورد قاب های عمودی موبایل مطرح کرد. اگر قاب های افقی سالها با تکنیک ها و قواعدی متناسب با آن رشد کرده اند و دنیای تصویربرداری را جلو برده اند، قاب های عمودی چه امکاناتی در اختیار استفاده کننده خود قرار خواهد داد؟ یا به بیان بهتر قاب های عمودی چه محدودیت ها و فرصت هایی به نسبت قاب افقی دارند؟ و مسئله برانگیزتر اینکه آیا اساسا می توان قواعد زیبایی شناسانه ای که در قاب افقی منطق خود را بسط داده بود در قاب های عمودی نیز جستجو کرد؟

برای پاسخ دادن به سوال های فوق می توانیم از بسیاری از علوم و حوزه های اندیشه کمک بگیریم. با این حال نگاه نشانه شناسانه که می تواند میان مرزهای فرهنگ و هنر جابجا شود ظرفیت های مناسبی برای پاسخ دارد. نشانه شناسی در بیانی ساده و خام به دنبال زنجیره ای از روابط دال ها و عناصر موجود در یک زمینه است. این دال ها در نسبت هایی مانند همنشینی و جانشینی با یکدیگر ارتباط دارند. روابط هم نشینی رابطه ای اصطلاحا افقی است که تنها به چینش عناصر موجود مربوط است در حالی که روابط جانشینی به انتخاب و گزینش یک دال از میان گزینه های مختلف اشاره دارد. به عنوان مثال، جمله «این پسر کتاب می خواند» نشان دهنده روابط همنشینی خاصی است که با جمله «کتاب می خواند این پسر» متفاوت است. حالا همین جمله اگر با جمله دیگری مانند «این پسر روزنامه می خواند» مقایسه شود درمیابیم که از حیث روابط جانشینی تفاوت دارد. نگاه دیگری که می تواند به این مسئله کمک کند بهره گرفتن از ظرفیت های پدیدارشناسی است. پدیدارشناسی در بیان ساده تلاش می کند پدیده ها را آن طوری که برای فرد تجربه می شوند و می فهمد بررسی کنند. به عنوان مثال غلبه رنگ های گرم در ی محیط تجربه متفاوتی با غلبه رنگ های سرد ایجاد می کند.

قاب عمودی گوشی های موبایل

در مورد قاب های عمودی موبایل، می توان نحوی از تفاوت در شناسایی و تجربه کردن سوژه مشاهده کرد.. قاب های افقی عرض بیشتری دارند و عناصر متعدد بیشتری را در کنار خود جای می دهند. در مقابل قاب های عمودی با عرض کمی که دارند، عناصر تصویر را تنها در شرایطی که به صورت عمودی مرتبط باشند نشان می دهند. در همین زمینه، دنیایی که پلتفرم تیک تاک ایجاد کرده است به خوبی امکانات قاب عمودی را بسط می دهد؛ به این صورت که فرد یا سوژه در مقابل دوربین می ایستد و به تمامی در آن پدیدار می شود. این قاب محدود از طرفی امکان تمرکز بر سوژه ای عمودی مانند انسان ایجاد می کند و از طرف دیگر به خاطر عرض کم آن، امکانات محدودی برای جا دادن عناصر دیگر دارد. این قاب نهایتا نوعی از به نوعی از فرد محوری ایچاد می شود که نسبت های جانشینی را بیشتر از نسبت های همشنینی پذیرا می شود. این قاب، نمایان گر و دریچه زیبایی شناسی و فرهنگ خاصی است که تاکنون توسط دو پلتفرم اینستاگرام و تیک تاک بسط داده شده و سبک جدیدی از فعالیت های تفریحی مینیمال را رونق داده است. البته از سوی دیگر قاب عمودی تنها به بازنمایی افراد محدود نمانده و بر اساس آن تولیدات بسیار متنوع دیگری نیز ساخته می شود. اما باید توجه داشت که اساسا این تولیدات بر مبنای انطباق با طراحی کلی موبایل هاست و به تصاویر کوتاه محدود می ماند. باید توجه داشت که قاب افقی در پلتفرمی مانند یوتیوب کاملا جا افتاده و قاب کشیده سینما نیز هنوز تولیدات پرفروشی دارد (هر چند که یوتیوب نیز تلاش کرده تا قاب های عمودی را در قسمت ویدئوهای کوتاه جا بیاندازد). بنابراین نمی توان از تغییری کانونی در زمینه تصویربرداری و افق های زیبایی شناسانه ای که از آن ناشی می شود سخن گفت. آنچه وجود دارد مجموعه ای از امکانات و محدودیت های جدیدی است که با افق های تجربی و فرهنگی خاص همگون است. به همین ترتیب می بایست اساسا میان ویدئو افقی و ویدئو عمودی در تحلیل و بررسی تولیدات تصویری تفاوت قائل شد. همچنان که تولیدات افقی ظرفیت ها و محدودیت های خاصی داشتند، تصاویر عمودی نیز نحو خاصی از دیدن جهان را پیش می کشند که عمدتا بر محور فرهنگ های سرگرمی محور است. اینکه سرنوشت قاب های عمودی تصویر چگونه و تاکجا پیش خواهند مسئله ای است که مرور زمان و خلاقیت های انسانی آن را نشان خواهد داد.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا