ضدجریان؛ ضرورت امروز فضای مجازی
آیا الگوی ضدجریان میتواند به عنوان راهبردی ایجابی برای ایجاد جریانهای خلاق بومی در راستای کنشگری در فضای مجازی مورد استفاده قرار گیرد؟!
سایبرپژوه – اگر بپذیریم که فضای مجازی کنونی و بخصوص شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، و تلگرام زمینی است طراحی شده توسط کسانی که نه تنها از ضربه زدن به منظومه اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ابایی ندارند، بلکه عرصه را برای فعالیت تروریستها، آشوبگران، عناصر ضد انقلاب و دشمنانی که هدفی غیر از براندازی ندارند، هموار میسازند؛ و نیز اگر بپذیریم که در شرایط کنونی و تا محقق شدن کامل شبکه ملی اطلاعات نمیتوان از این فضا دست کشید و صرفاً با سیاستهای سلبی و انسدادگرا به مقابله آن رفت، اهمیت و ضرورت اتخاذ راهبردی ایجابی رخ مینماید. در همین راستا الگوی ضد جریان میتواند بعنوان راهبردی ایجابی برای ایجاد جریانهای خلاق بومی جهت خلق مسیرهای نو و جذب مخاطبان مورد عنایت قرار گیرد.
مدل ضدجریان چیست؟
مدل ضد جریان (Contra-flow) در کنار مدلهای دیگری چون «مرکز- پیرامون»، «شمال- جنوب»، و «جریان مدوّر» الگویی است که برای صورتبندی و توصیف جریانهای اخبار بینالمللی به کار میرود. این مدل در سالهای پایانی قرن بیستم متولد شد و در سالهای اخیر به یک مدل فراگیر در صحنه ارتباطی تبدیل شده است (بشیر،۱۳۹۴: ۴۷). ضد جریان، در حقیقت تولد جریانهای دیگر خبری است که نه در تقابل با جریانهای دیگر خبری موجود، بلکه در صدد تأسیس و راهاندازی جریانهای جدیدی است که میتواند به نوعی مخاطبان را از یک سو به خود جذب کرده و از سوی دیگر وجههسازی متفاوتی برای خود در مقابل دیگران ایجاد نماید. به همین دلیل ضدجریان یک جریان تقابلی (Counter Flow) نبوده و در صدد پاسخگویی به جریانهای رقیب یا دشمن یا متجاوز بطور مستقیم نیست. در حقیقت، ضد جریان، یک گفتمان جدید خبری است که تلاش میکند اخبار جهانی را تحتالشعاع قرار داده و سمت و سوی آنها را تغییر دهد (بشیر،۱۳۹۴).
نمونههای عملی تحقق این مفهوم در صحنههای مختلف جهانی، تولد سینمای بالیوود در هند در مقابل سینمای هالیوود آمریکا، گسترش نشریات فراملی مانند الحیات و الشرقالاوسط در لندن در مقابل نشریات مخصوصا انگلیسی زبان غربی، ظهور شبکه الجزیره در مقابل سی ان ان در جهان عرب، راهاندازی شبکه العالم و سپس پرس تی وی در مقابل شبکههای عربی و انگلیسی و ایجاد شبکه العربیه در مقابل العالم توسط عربستان سعودی است. همه این نمونههای عملیاتی، به دنبال پاسخگویی به طرف یا اطراف مقابل خبری نیستند، بلکه بیش از آنکه در صدد پاسخگویی و تقابل باشند، در پی ایجاد جریانهای خبری جدیدی هستند که گفتمان جدیدی را در جوامع مختلف ایجاد میکند (بشیر،۱۳۹۴).
بررسی مطالعات انجام شده بر روی الگوی ضد جریان نشان میدهد که ضدجریان اولاً مفهومی است که عمدتاً در حوزه خبر به کار میرود؛ و ثانیاً به حوزه ارتباطات بینالمللی تعلق دارد. اما با بسط معنایی این الگو میتوان آن را در اشکال مختلف ارتباطات رسانهای از جمله تعاملات روزمرهای که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد، و نیز در ارتباط با جنگ نرمی که توسط دشمنان و عناصر ضد انقلاب در داخل کشور بخصوص در بستر فضای مجازی هدایت و راهبری میشود، به کار برد.
راههای تحقق مدل ضدجریان در فضای مجازی
در فضای مجازی دو مسیر برای ایجاد ضد جریان وجود دارد؛ یکی در لایه خدمات و دیگری در لایه محتوا. ضد جریان در لایه خدمات فضای مجازی به این معناست که ما در همین بستر اقدام به ایجاد سرویسهای بومیای نماییم که نه به صورت تقلیدی از سرویسهای مشابه خارجی، بلکه به صورت نوآورانهای مطابق با پایشی که از فرصتها و نیازهای جامعه هدف صورت میگیرد، آنها را به سوی خود جذب نماید. در واقع الگوی غلط جریان تقابلی میگوید که ما مثلاً به دنبال پیامرسانهای مشابه تلگرام و اینستاگرام در داخل کشور باشیم؛ در حالی که بر مبنای الگوی ضد جریان در همین مورد، ما باید به دنبال شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای تخصصی (مثل پیامرسان دانشجویی منطبق با زیستبوم دانشجویان) باشیم.
ضد جریان در لایه محتوا نیز به این معناست که ما در همین بستر و با استفاده از خدمات موجود نظیر پیامرسان تلگرام یا شبکه اجتماعی توئیتر به جای آنکه صرفاً بنشینیم و در مقابل جریانسازیهای طرف مقابل اقدام مشابهی کنیم و جریانسازیهای خود را در نسبت با آنها تعریف نماییم، به دنبال ایجاد جریانهای نوآورانه در موضوعات کلیدی و اثرگذاری نماییم که از یک طرف منجر به جذب بالای مخاطب (از میان قشر خاکستری جامعه) شود، و از طرف دیگر جنبه هویتساز برای ما داشته باشد. مثلاً ایده جشنواره سراسری «خبر خوب» در دیماه ۱۳۹۶ را میتوان در همین راستا تحلیل و ارزیابی کرد. یا مثلاً پوشش اخبار مربوط به روحانیونی چون امام جمعه محترم تبریز که مورد استقبال چشمگیر مردم و کاربران فضای مجازی قرار گرفته است و جریانسازی برای نمایش چهره مردمی و اجتماعی روحانیت از جمله دیگر اقداماتی است که بعنوان ضد جریان در لایه محتوا قابل پیگیری است.
الگوی ضد جریان به ما میگوید خلاقانه فکر کنیم، مسیرهای جدیدی را کشف کنیم، گفتمانهای تازهای را خلق کنیم، و جریانهای سازندهای را در جهت اهداف خود ایجاد نماییم. مثلاً با الگوی ضد جریان میتوان گفتمانی از دل این سخن رهبری که «هیچ مشکل غیر قابل حلی در کشور وجود ندارد» ایجاد کرد؛ و با تببین این سخن در شبکههایی همچون توئیتر و تلگرام به صورتی که آحاد افراد جامعه را مخاطب قرار دهد جریانسازی کرد و راه را برای کسانی که سعی در غیر قابل حل جلوه دادن مشکلات کشور میکنند مسدود کرد.
نتیجه آنکه شرایط کنونی فضای مجازی به گونهای است که هیچ راهی جز ورود کنشگرانه نیروهای انقلابی در این عرصه و شبکههای اجتماعی برای تغییر شرایط وجود ندارد. دلیل آنکه از یک طرف نگاه انسدادگرا در ایران راه به جایی نمیبرد؛ زیرا کشور ما کره شمالی نیست که بتوان اینترنت را به صورت کلی مسدود کرد، و آب از آب تکان نخورد. از طرف دیگر رها کردن این عرصه بخصوص از سوی جریان حزبالهی و انقلابی به یکهتازی جریانهای معاند و ضدانقلاب انجامیده و فضای مجازی به “قتلگاه” عموم کاربران و مخاطبان مبدل میشود. آنچه در این یادداشت بیان شد، راهبردی ایجابی، فعال و کنشگرانه برای ورود مثبت و اثرگذار در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است.
منابع:
بشیر، حسن (۱۳۹۴) «جنگ نرم رسانهای و رویکردهای دیپلماسی جریان تقابلی و ضد جریان: مطالعه بیداری اسلامی معاصر» در فصلنامه رادیو و تلویزیون، سال یازدهم، شماره ۲۷، صص ۵۷-۳۳.
بشیر، حسن (۱۳۹۴) «مفاهیم: ضد جریان چیست؟» منتشر شده در وب سایت همشهری آنلاین:
http://hamshahrionline.ir/details/320334/Communication/Journalismandmedia