آموزش در متاورس مسیری برای سفر علمی؛ از درون انسان تا کهکشانها
برخی اتفاقات مانند همین مسئله کرونا، باعث میشوند بسیاری از رخدادها بر رویهم تلنبار شوند و مثل یک فنر جمع شده و ناگهان رها شوند. مسئله متاورس ازایندسته از اتفاقات است. متاورس بههیچعنوان چیز جدیدی نیست ولی در دنیای امروز به دلیل پیوند دادنش با بازار کریپتو یا همان رمز ارزها، باعث شده که تبلیغ روانی ایجاد شود و توجه مردم را به خود جلب کند. در این میان نقش مدارس و دانشگاهها و بهطورکلی سیستم آموزشی بسیار موردتوجه قرارگرفته است. چگونگی حضور و تعامل اینها با دنیای مجازی برای بسیاری از افراد جذاب است. البته باید در نظر داشت که سیستم آموزشی بدون ارتباط با رمز ارزها، راه خودش را در فضای متاورس میرود، همانطور که در سال ۲۰۰۲ این فضا به شکلی محدود تجربه شد. یک متاورس بسیار واقعی در سال ۲۰۰۳ با عنوان Second Life ساخته شد. میلیونها نفر به این پلتفرم هجوم آوردند و حتی دانشگاه هاروارد، کلاسهای آنلاین را در Second Life تدریس میکرد. بااینحال، محبوبیت Second Life کمی بعد به دلیل واسط کاربری ضعیف، حواسپرتیهای متعدد و … کاهش یافت. حال سؤالی که برای مخاطب ایجاد میشود این است که «آموزش» در این فضا چگونه میشود؟
کوتاهترین جواب برای این سؤال میشود جذابیت. جذابتر شدن آموزش ازلحاظ بصری.
در کلاس درس چهشکلی میشویم؟
بروز و ظهور ما در این فضا به شکل آواتار است. هر کس یک آواتار مشخص در دنیای مجازی دارد. یعنی همانطور که هر شخص در شبکههای اجتماعی پروفایل دارد، در فضای متاورس میتوانی شخصیت مجازی خودت را طراحی کنی که آن نشاندهنده شماست. بهطورکلی ۲ مسئله از نیازمندیهای جدی محقق شدن متاورس و خصوصاً فضای آموزش در دنیای مجازی است:
نخست؛ سختافزارها در حوزه vrو ar (واقعیت افزوده و واقعیت مجازی) که شامل ساخت و ارزانتر شدن هدستها و گجتهای پوشیدنی میشود که باعث فراگیری در میان عموم مردم شود.
دوم؛ بحث نرمافزاری در ایجاد شبکههای بسیار سریع مثل ۵g و به شکل عمیقتر، ایجاد شبکههای سریع و بدون کارمزد و یا کارمزد پایین در بحث کریپتو کارنسی.
واقعیت مجازی چندین حوزه را شامل میشود از آموزش گرفته تا گیمینگ و پزشکی. حال برای اینکه فضا واقعیتر شود، از نمونه حسگرها و یا هدستها (همان واقعیت افزوده) استفاده میشود که فضا را طبیعیتر و واقعیتر جلوه میدهند.
آیندهی پیچیده آموزش
وضعیت آموزش نسلهای آینده با ظهور این پدیده پیچیده و ترکیبی میشود. و اتفاقات فراوانی برای مدارس، دانشگاهها و آموزشگاههای امروزی خواهد افتاد. یک کلاس آناتومی را در نظر بگیرید که در آن دانش آموزان بهجای مشاهده اعضای بدن در آزمایشگاهها، بتوانند اعضای بدن خود را خارج کرده، در دستشان بگیرند و بررسی کنند. یا یک کلاس تاریخ هنر، که در آن دانشجویان بتوانند موزه خود را با آثار هنری موردنظر در یک سبک تأسیس نمایند. نمونههایی ازایندست نشان میدهد که واقعیت مجازی و واقعیت افزوده تا چه اندازه میتواند در رواج خلاقیت و نوآوری در شیوههای آموزشی نقش داشته باشد.
به این شیوه دانشگاهها و مؤسسات حتی میتوانند تورهای مجازی از دانشگاههای مجازی خود برگزار نمایند؛ برای مثال هدست و دستگاه موردنیاز برای درک واقعیت مجازی را در اختیار فرد قرار داده و به او این امکان را بدهند که بهطور آزمایشی در یک کلاس حضور یابد تا بخشهای مختلف آموزشی را مشاهده کند. ساخت بنای فیزیکی آزمایشگاههای علمی، موزههای تاریخ و دانشکدههای جدید در دنیای واقعی هزینه زیادی در بردارد. در مورد خرید اشیاء و تجهیزات آموزشی نیز همینطور است. در متاورس این هزینهها بهشدت کاهش مییابند. بنابراین دانشگاه دیجیتالی امکان این را فراهم میکند که در دوران بالا رفتن قیمتها، صرفهجویی بیشتری انجام گیرد.
درنهایت، متاورس ممکن است پایان برخی از اشکال سنتی و آموزش حضوری باشد. دانش پذیران سطوح گوناگون تحصیلی به تجربیات مجازی طیف وسیعی از دانشگاهها در جهان دسترسی خواهند داشت، در همین فضا مشغول به کار خواهند شد و رویهها و سبکهای زندگی بیشازپیش به دنیای دیجیتال کشیده خواهند شد. در آیندهای نزدیک حتی بعد از کرونا، با توسعه متاورس و استفاده از آن در آموزش نیاز به مدرسه با معماری کنونی از بین خواهد رفت. مدارس آینده ترکیبی خواهند بود. مدارسی مرکب از آموزش مجازی متاورسی و آموزش حضوری سنتی! معماری مدارس فعلی برای آموزش سنتی و حضور فیزیکی دانشآموزان است. با آموزش متاورسی ممکن است دانشآموزان مدت کوتاهی در هفته برای برخی فعالیتهای خاص در مدرسه حاضر شوند. در مدرسه متاورسی، نقش معلم ، ترکیبی از حضوری و مجازی خواهد بود. نقش معلم از سخنرانی و متکلمالوحده بودن خارج و بیشتر نقش راهنما و هدایتگری پیدا میکند. معلم همراه دانشآموزان بهصورت آواتار در کلاس درس و محیطهای مختلف مجازی وارد خواهد شد. زمان و مکان آموزش محدود نیست. معلمان از هر نقطه کره زمین میتوانند بهصورت مجازی یا با حضور آواتاری تدریس کنند.
البته یک پیشبینی متناقض نیز وجود دارد که میگوید هزینههای آموزشی بالا و مصنوعی بودن روندها، غیرواقعی بودن اساتید و ارتباطات راه دورِ همکلاسیها منجر به این خواهد شد که عده زیادی مجدداً به آموزشهای حضوری و مشارکتی روی بیاورند. بهعلاوه ممکن است آنلاین بودن آموزشها در دوران همهگیری کرونا به تمایل بیشتر فراگیران برای نشستن در کلاسهای درس فیزیکی مؤسسات آموزشی و دانشگاهها بیانجامد. در این صورت، متاورس تنها گزینه پیشرو برای سیستمهای آموزشی آینده بشر نخواهد بود.