تکنولوژی و هوش مصنوعی

پیکسل‌های که سنگر شدند؛ روایت ناوگان صمود

ناوگان جهانی صمود تنها قایق‌هایی در دریا نیست؛ روایتی است از پایداری ملتی که از غزه برخاسته و در سراسر جهان طنین‌انداز شده. در عصر دیجیتال، این کاروان دیگر محدود به امواج مدیترانه نیست؛ اکنون در امواج داده‌ها شناور است. هر تصویر، هر ویدئو، هر هشتگ، پارویی است که قایق‌های کوچک را پیش می‌راند.

اینجا، مقاومت تنها در خاک محاصره‌شده معنا ندارد؛ در صفحه‌نمایش‌ها، در کلیک‌های ما، در حافظه‌ی جمعی دیجیتال نیز ادامه دارد. جهانی‌شدن صمود یعنی دانشجو در برزیل، هنرمند در نروژ و نویسنده در ایران، همگی به یک قایق کوچک دست یاری می‌دهند.این ناوگان یادآور است: حتی در عصر فراموشی سریع، می‌توان با روایت‌های زنده حافظه ساخت. موج‌های کوچک، اگر به هم برسند، روزی طوفان می‌شوند.

به‌قلم:محمد حسین افشاری 

چه خیال زیبایی که کاروانی از قایق‌ها، نه فقط در مدیترانه، بلکه در دریای بی‌کران داده‌ها به حرکت درمی‌آیند Global Sumud Flotilla دیگر تنها یک ماجرای دریایی نیست؛ این کاروان در عصر دیجیتال به نمادی از هم‌پیوندی فیزیک و مجاز، خاک و سایبر، بدل شده است. اگر روزگاری استقامت تنها در میدان نبرد یا در روستاهای محاصره‌شده معنا می‌یافت، اکنون در صفحه‌های روشن تلفن‌های همراه میلیون‌ها انسان، در توییت‌های کوتاه اما برنده، در ویدئوهای زنده و در هشتگ‌هایی که همچون پرچم‌های برافراشته در باد می‌رقصند، دوباره زاده می‌شود.

اینجاست که تاریخ و فناوری به هم می‌رسند؛ جایی که قایق‌های کوچک با پاروهایی ساده، هم‌پیمان شبکه‌های عظیم دیجیتال می‌شوند. این تقاطع، همان لحظه‌ای است که عصر دیجیتال به بستر تازه‌ای برای مقاومت تبدیل می‌گردد.

نبرد واژه‌ها در اقیانوس بی‌کران

هر جنبش، پیش از آنکه در خاک بجنگد، در میدان روایت می‌جنگد. ناوگان جهانی صمود از همان آغاز دانست که نبرد اصلی در قرن بیست‌ویکم نه فقط بر سر زمین، بلکه بر سر روایت است. روایت‌ها، چون رودخانه، مسیر افکار عمومی را تغییر می‌دهند.

در عصر دیجیتال، روایت دیگر انحصار قدرت‌های رسانه‌ای نیست. یک گوشی ساده می‌تواند صدایی را که در حاشیه‌ها خفه شده بود، به فریادی جهانی بدل کند. به یاد بیاورید وقتی یکی از قایق‌های کاروان در محاصره قرار گرفت، تصویری لرزان اما زنده از دل دریا به میلیون‌ها صفحه رسید. همان چند ثانیه کافی بود تا جدال رسانه‌ای میان قدرت و مقاومت شعله‌ور شود. روایت دیجیتال، همچون امواج دریا، از مرزها عبور می‌کند. در برابر ماشین‌های تبلیغاتی، این حرکت یادآوری می‌کند که حقیقت، هرچند کوچک، می‌تواند در قاب یک تصویر یا جمله‌ای کوتاه، به سدی در برابر فراموشی بدل شود. اینجاست که مقاومت، نه تنها در ساحل، که در صفحه‌نمایش‌ها ادامه می‌یابد.

دست‌هایی که از دور پارو می‌زنند

دیگر کسی نمی‌تواند بگوید این نبرد، تنها نبرد یک سرزمین کوچک است. کاروان جهانی صمود نشان داد که عصر دیجیتال مرزها را درنوردیده است. فعالانی از قاره‌های دور، بدون آنکه هم‌زبان باشند، در شبکه‌ای مشترک تنفس می‌کنند. بیایید مثالی عینی تصور کنیم: یک دانشجوی برزیلی در سائوپائولو، در نیمه‌شب، در حالی که لپ‌تاپش روشن است، از طریق استریم زنده کاروان، اشک در چشمانش جمع می‌شود. چند ساعت بعد، او در دانشگاهش کمپینی دیجیتال راه می‌اندازد. در همان لحظه، یک هنرمند در نروژ پوستری طراحی می‌کند که در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. این زنجیره جهانی، تنها به‌واسطه‌ی رسانه‌های دیجیتال امکان‌پذیر است؛ همان جایی که پیکسل‌ها به سنگر بدل می‌شوند.

همبستگی در عصر دیجیتال دیگر همراهی از راه دور نیست. این همبستگی به صورت هم‌زمان، زنده و ملموس تجربه می‌شود؛ مثل دست‌هایی که از هزاران کیلومتر دورتر، پاروهای یک قایق کوچک را یاری می‌دهند. و این یعنی مرزها دیگر نمی‌توانند حقیقت را محاصره کنند.

ریشه در خاک، شاخه در ابرهای داده

اگر بخواهیم تحلیلی دقیق‌تر داشته باشیم، باید بپرسیم: نوآوری اجتماعی در این حرکت کجاست؟ پاسخ در نحوه‌ی پیوند مقاومت محلی با کنش دیجیتال نهفته است.

Sumud، در اصل، به معنای ایستادگی ریشه‌دار است؛ ریشه‌ای که در خاک سخت کاشته می‌شود. اما Global Sumud Flotilla این ریشه را به شاخه‌های شبکه‌ای متصل کرد. چنین پیوندی خود یک نوآوری اجتماعی است: خلق مدلی که در آن یک کنش محلی از طریق ابزارهای دیجیتال به کارزاری جهانی ارتقا می‌یابد.

نمونه‌های مشابهی را در جنبش‌های دیگر هم می‌بینیم: از بهار عربی گرفته تا اعتراضات محیط‌زیستی در اروپا. اما آنچه GSF را متمایز می‌کند، این است که دریای واقعی و دریای دیجیتال در یکدیگر تنیده می‌شوند. این دو بستر، دو سوی یک مقاومت‌اند: یک سوی آن قایق‌ها و محاصره، و سوی دیگرش داده‌ها، کدها و هشتگ‌ها. در این‌جا، نوآوری اجتماعی نه یک فناوری تازه، بلکه شیوه‌ای تازه برای روایت، شبکه‌سازی و خلق معناست.

میان سکوت و صدا، بر لبه‌ی فراموشی

عصر دیجیتال عصر تقابل‌هاست. جایی که هم فراموشی سرعت می‌گیرد، و هم حافظه جمعی. پیام‌ها در کسری از ثانیه در انبوه داده‌ها گم می‌شوند؛ اما همان پیام‌ها می‌توانند در قالب روایت‌های مقاومت، به حافظه‌ی تاریخی بدل شوند.

کشتی‌های جهانی استقامت دقیقاً بر این مرز باریک قدم می‌زند. هر توییت یا تصویر، یا در گرداب سکوت فرو می‌رود یا در حافظه‌ی مشترک جهانی ثبت می‌شود. چه چیزی تعیین می‌کند که کدام یک رخ دهد؟ میزان مشارکت ما. آیا تنها تماشاگر می‌مانیم یا بدل به بازیگر می‌شویم؟ تصور کنید اگر میلیون‌ها نفر بازنشر نمی‌کردند، اگر کسی روایت را به زبان‌های مختلف ترجمه نمی‌کرد، آیا امروز این کاروان چنین جایگاهی داشت؟ اینجا لحظه‌ی تصمیم است: یا صدا باشیم، یا در سکوت غرق شویم.

امتحان استقامت در آسمان داده‌ها

این کاروان تنها داستانی برای امروز نیست. این کاروان به ما می‌آموزد که مقاومت در عصر دیجیتال دیگر به شکل سنتی کافی نیست؛ باید هم در میدان و هم در شبکه بجنگیم. باید روایت‌ها را بازسازی کنیم، باید از پیکسل‌ها برای کاشتن بذر عدالت استفاده کنیم.

و پرسشی اساسی باقی می‌ماند: آیا ما آماده‌ایم که این دو جبهه را هم‌زمان به دوش بکشیم؟ عصر دیجیتال، هم فرصت است، هم دام؛ هم دریای امید است، هم باتلاق فراموشی. اگر استقامت تنها در زمین ریشه داشت، اکنون باید در آسمان داده‌ها نیز شاخه بزند.

موجی که فراموش نمی‌شود

Global Sumud Flotilla را می‌توان نه فقط یک حرکت سیاسی، بلکه یک استعاره‌ی بزرگ دانست: قایق‌هایی کوچک که در دریای متلاطم قدرت به حرکت درمی‌آیند، و هم‌زمان در دریای بی‌کران داده‌ها جریان پیدا می‌کنند. این حرکت نشان می‌دهد که در عصر دیجیتال، هیچ مقاومت محلی، محلی باقی نمی‌ماند؛ همه‌چیز به سرعت جهانی می‌شود.

پس این کاروان، بیش از آنکه قصه‌ی قایق‌ها باشد، قصه‌ی ماست؛ قصه‌ی اینکه چگونه هر گوشی، هر صفحه‌کلید، هر کلیک می‌تواند به پارویی بدل شود در مسیر عدالت. و مگر نه اینکه هر موج کوچک، اگر به موج‌های دیگر بپیوندد، سرانجام می‌تواند طوفان بسازد؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا