قدرت زنانه در اینستاگرام
۱- دوگانه سازی ها در نظریات
آن دسته از نظریات علوم انسانی که بر اساس تفکیک و ایجاد دو گانه میان پدیده ها مباحث خود را سامان می دهند، تفکیک مردانگی و زنانگی را نیز بدیل بسیاری از تفکیک ها و دوگانه ها معرفی می کنند. از منظر آنها فرهنگ های مختلف خود را حول محور های دوگانه ای سامان می دادند. شب در برابر روز. سفید در برابر سیاه. مرد در مقابل زن. فرد در مقابل زوج و … با توجه به این صورت بندی، کدام یک از دو طرف این دوگانه واجد برخی ویژگی ها بودند که سوی دیگر نقطه مقابل آنان را نمایندگی می کرد. مثلا در تقابل روز و شب، روز با روشنایی و کار، و شب با تاریکی و استراحت عجین بود. در مورد مرد و زن، در بسیاری از فرهنگ ها واژه مرد بر ثبات، تاثیرگذاری، عمل و کار و مفاهیم مرتبط با آن دلالت می کرد و زن بر تحول، لطافت و پذیرندگی.
۲- عصر اینترنت عصر زنانگی
با توجه به این دو گانه ها که به صورتی پنهان و ناخودآگاه در صورتبندی ها فرهنگی جوامع وجود دارد، جامعه جهانی امروز جامعه ای زنانه و اینترنت نیز به مثابه یکی از قوام بخش های این جامعه، پدیده ای به شدت زنانه در معنای ذکر شده است.
به این ترتیب اینترنت بر پایه همان ویژگی هایی بسط میابد که مفاهیم مرتبط با زنانگی را قوام می بخشند. در این میان، مسئله استفاده زنان از اینترنت از یک سو و تاثیر اینترنت بر زندگی آنان از سوی دیگر قابل توجه خواهد بود. البته پاسخ به این دو پرسش به شدت بر انگاره ها و پیشفرض های فرهنگی متکی است. بنابراین مقصود ما در اینجا کاربرد زنان ایرانی از اینترنت و تاثیر اینترنت بر زندگی زنان ایرانی خواهد بود. البته این نکته نیز اهمیت دارد که پرداختن به کم و کیف این دو محور پیچیده و نیازمند تحلیل های طولانی و مفصل است.
۳- توازی جهان دیجیتال و واقعی
به عنوان دریچه ای برای ورود به این بحث می بایست به توازی و سرنوشت نسبتا مشترک مناسبات اجتماعی مجازی و غیر مجازی اشاره کرد. در واقع، به همان میزان که زنان ایرانی به دنبال نشان دادن توانایی ها و امتیازات خود در جامعه هستند و تلاش می کنند آن دسته از سنت های غلط جاافتاده را اصلاح کنند و از هویت ثبیت شده پیشینی زنان در دهه های گذشته فاصله بگیرند، در فضای مجازی نیز در همین قالب فعالیت دارند.
۴- اینستاگرام بستری برای نمایش زیبایی
اینستاگرام زنان ایرانی بیش از هر چیز به دستاوردهای آنان متکی است. همچنان که جامعه به درست یا نادرست از زنان طلب می کند تا همواره در آراستگی و وضعیت ایده آل باشند، صفحات اینترنتی و خصوصا اینستاگرامی بانوان نیز در نسبت با آقایان به شدت از مولفه های زیباشناسانه بیشتری بهره می برد که این دلیل به همان میزان که به ذائقه زیبایی شناسانه آنان بر می گردد، به ضرورت آراستگی زنانه و پیشفرض های التزامی جامعه نیز اشاره دارد. در واقع، اینگونه تصور می شود که آنان ضرورت حفظ و بسط زنانگی خود را در صفحات مجازی نیز به شدت دنبال می کنند و اتفاقا آن را جبران کننده برخی محدودیت ها در فضای واقعی به شمار می آورند.
یکی دیگر از نمود ها و شواهد این مسئله میانگین بیشتر دنبال کننده صفحات بانوان در نسبت با آقایان است (البته با این قید که نوع فعالیت، سابقه و شناخته شدن پیشینی آنان یکسان باشد)، در این صورت، بانوان همچنان بخش رازآمیز جامعه را نمایندگی می کنند و کنجکاوی ناشی از ان به افزایش دنبال کنندگان می انجامد. همچنین خصوصی بودن بسیاری از صفحات بانوان نیز نشان از اهمیت همیشگی حریم خصوصی دارد. این مسئله آنجا اهمیت پیدا می کند که میتوانیم روندی خلاف تحلیل های بدبینانه و مایوسانه در مورد فضای مجازی را مشاهده کنیم و با پدیدارشناسی دقیق، وضعیت کنشگری زنان ایرانی در اینترنت را فارغ از نظریه ها یا دسته بندی های پیشینی بررسی کنیم.
همچنین از سوی دیگر و بر مبنای تاثیرات اینترنت بر بانوان، اینترنت امکان فعالیت اجتماعی سالم را برای بسیاری از بانوان فراهم کرده است. اختصاصا پلتفرم اینستاگرام که مبتنی بر تصویر و حس بینایی است، نه تنها می تواند جلوه های زیباشناسانه زندگی زن ایرانی را برجسته کند، که اتفاقا عرصه زمینه حضور اجتماعی آنان را نیز فراهم می آورد. علاوه بر این، بسیاری از نیاز ها و توانایی های آنها از طریق ارتباطات مجازی برطرف شده است که اشتغال به برخی مشاغل یا شرکت در برخی فعالیت ها که تا پیش از اینترنت به حضور فیزیکی و محدودیت ها و دشواری های آن بستگی داشت از نمونه های آن هستند.
بنابراین، علی رغم سویه های منفی فضای مجازی و تاثیر آنها بر زندگی بانوان، سویه های مثبتی نیز وجود دارد که تمرکز و بسط آنها می تواند راهگشای برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی باشد. این سویه ها اغلب در تحلیل ها و بررسی ها فراموش شده یا به صورتی رادیکال و غیرواقعی و تحت تاثیر فرهنگ های غربی مطرح می شوند.